معادل انگلیسی چند بسامدی دو طنینی ( دی تی ام اف ) نوعس سیستم شماره گیری طنینی ( تن ) بر اساس تولید همزمان دو ب

مهندسی برق

چند بسامدی دو طنینی ( دی تی ام اف ) نوعس سیستم شماره گیری طنینی ( تن ) بر اساس تولید همزمان دو بسامد مستقل از هم به منظور شناسایی شماره گرفته شده بر ای چهار سطر و چهار ستون صفحه کلید معمولی تلفن ، هشت بسامد اختصاص یافته است

dual -tone multifrequency

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی چند بسامدی دو طنینی ( دی تی ام اف ) نوعس سیستم شماره گیری طنینی ( تن ) بر اساس تولید همزمان دو ب

دوگان

dual

ترادیسنده ی دومدی ترادیسنده ای که به منظور انتخاب یکی از دو حالت قطبیدگی ، در داخل موجبر دایره ای کار گذاشته یم شود

dual - mode transducer

نوسان نمای دو ردی نوسان نمایی با دو ورودی عمودی جداگانه که امکان مشاهده همزمان دو شکل موج را روی یک ( سی آر تی ) یا نمایشگر فراهم می کند

dual - trace oscilloscops

پل فعال دوگان

Dual active bridge

تقویت کننده ی دو کانالی نوعی تقویت کننده « ای اف» که دارای دو تقویت کننده مستقل برای هر یک از کانالهای سیم صدا استریو است و معمولاً توسط یک منبع تغذیه مشترک تغذیه می شوند

dual- channel amplifier

کانال صوتی دوگانه

dual channel sound system

کانال صوتی دوگانه

dual channel television sound system

مدار دوگان

dual circuit

دیود دوگان

dual diode

احتراق دو برقی

dual ignition

بسته ی دو ردیفه ( دیپ ) نوعی بسته ی تخت مستطیلی و پایدار برای نصب مدارهای مجتمع ، رله ها ف شبکه های مقاومتی ، و سایر قطعات الکترونیکی کوچک به روی تخته مدارها بسته های دیپ مدارهای مجتمع می توانند تا60 پایه یا سر سیم به صورت ردیفهای موازی و عمود بر بدنه داشته باشند بسته های دو ردیفه در دو نوع پلاستیکی و سرامیکی ساخته می شوند

dual in- line package

بسته بندی تراشه با پایه ها در دو خط موازی

dual in line package ( dip )

لیزر دوگانه نوعی لیزر گازی که در هر دو انتهای آن از پنجره بروستر و آینه گاو استفاده شده است تفاوت ضریب بازتاب دو آینه منجر به تولید دو طول موج مرئی یا زیر قرمز از یک باریکه لیزر هلیم - نئون می شود

dual laser

مگنت دو برقی

dual magneto

مدوله سازی دوگانه فرایند مدوله سازی یک مزج حامل یا زیر حامل مشترک در دو نوع مختلف مدوله سازی که هر کدام اطلاعات جداگانه ای را حمل می کنند

dual modulation

گره های دوگان

dual nodes

صفحه دوتایی

dual plate

پروب دوگانه

dual probe

گیرنده دوگان

dual receiver

رابطه دوگان

dual relation

نمایشگر نماتیکی - فراچرخیده ی دوپویشی ( دی اس تی ان ) نوعی نمنایشگر بلور مایع ( ال سی دی ) برای رایانه های کتابی و جیبی که در حقیقت مصالحه ای است بین نمایشگر ماتریس - فعال بلور مایع با فناوری پوسه - نازک active matrix LCD (AMLCD thin-film technology (TFT) که روشن ترین و سریع ترین نمایگر را در اختیار رایانه های قابل حمل قرار می دهد ، و نمایشگر ارزان قیمت و کم توان نماتیکی - فراچرخیده DISPLAY supertwisted nematic

dual -scan super twisted-nematic display

سیستم دوگان

dual system

تئوری دوگان

dual theory

پل فعال دوگانه

dual-active-bridge

گیرنده ی چندگانه ی دوتایی نوعی گیرنده رادیویی چندگانه یا دوآنتن که هر کدام سیستمهای ( آر اف ) مستقلی را تغذیه می کننند و عمل اختلاط بعد از طبقه مبدل صورت می گیرد با استفاده از یک سیستم انتخاب خودکار می توان خروجی را در هر لحظه به کانالی که قویتر است متصل کرد

dual-diversity receiver

همزادی

dualism

دوگانی

duality

قضیه دوگانی

duality theorem

تئوری دوگان

Duality theory

فیلتر دو مدی

dual-mode filter

اینورتر دو فازی

dual-phase inverter

دو پشته ای

dual-stack

وضعیت تکلیف دوگانه

dual-task condition

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی چند بسامدی دو طنینی ( دی تی ام اف ) نوعس سیستم شماره گیری طنینی ( تن ) بر اساس تولید همزمان دو ب

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی چند بسامدی دو طنینی ( دی تی ام اف ) نوعس سیستم شماره گیری طنینی ( تن ) بر اساس تولید همزمان دو ب

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما