معادل انگلیسی گرماگیر الکترود فلزی با سطح نسبتاً بزرگ که گرمای الکترود لامپ الکترونی را به بیرون منتقل می کند

مهندسی برق

گرماگیر الکترود فلزی با سطح نسبتاً بزرگ که گرمای الکترود لامپ الکترونی را به بیرون منتقل می کند ، رادیاتور الکترد

electrode radiator

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گرماگیر الکترود فلزی با سطح نسبتاً بزرگ که گرمای الکترود لامپ الکترونی را به بیرون منتقل می کند

تابشگر آکوستیکی سطح مرتعشی که امواج صوتی تولید می کند ، مانند مخروط بلندگو یا صفحه ی نازک گوشی

acoustic radiator

تابشگر آلفا ماده ای پرتوزا که ذرات آلفا گسیل می کند

alpha radiator

الکترود ، الکترود 1 عنصری رسانا که عملیاتی نظیر گسیل ، جمع آوری ، یا کنترل حرکت الکترونها یا یونها در لامپ الکترونی و یا حرکت الکترونها یا حفره ها در قطعه نیمرسانا را نجام می دهد 2 پایانه یا سطحی که در آ« الکتریسیته از یک ماده یا محیط به ماده ی یا محیطی دیگر می رود ، مانند الکترودهای باتری ، یا خازن الکترولیتی 3 یکی از پایانه های مورد استفاده در گرمایش دی الکتریک یا دیاتر می برای اعمال میدان الکتریکی بسامد-بالا به ماده یا جسمی که باید گرم شود ، الکترد

electrode

گذرایی الکترد

electrode admittance

ولتاژ استراحت

electrode bias

مشخصه الکترد

electrode characteristic

رسانایی الکترد

electrode conductance

جریان الکترد

electrode current

جریان تاریک

electrode dark current

اتلاف توان الکترد

electrode dissipation

شکاف الکترود

electrode gap

ناگذرایی الکترد

electrode impedance

پتانسیل الکترود 1 ولتاژ لحظه ای یک الکترود نسبت به کاتد لامپ الکترونی 2 ولتاژ بین الکترولیتی که در آن غوطه ور شده است

electrode potential

راکتانس الکترد

electrode reactance

مقدار مقاومت الکترد

electrode resistance

پایه الکترد

electrode support

پذیرندگی الکترد

electrode susceptance

ولتاژ الکترود ولتاژ بین الکترود و کاتد یا نقطه خاصی از کاتد رشته ای در لامپ الکترونی ، ولتاژ الکترد

electrode voltage

زمان میانگین شدن

electrode-current averaging time

تخلیه ی بی الکترود تخلیه ای که توسط میدان الکتریکی بسامد-بالا در لامپ گازی فاقد الکترود داخلی تولید می شود

electrodeless discharge

شست الکتریکی ؛رسوبدهی الکتریکی ؛نشست الکترولیتی فرایند نشست الکترود از طریق آبکاری الکتریکی

electrodeposition; electrolytic deposition

واکنش برق- پوستی تغییر مقاومت الکتریکی پوست در اثر بروز هیجانات و احساسات

electrodermal reaction

خشک کردن الکتریکی از بین بردن نسوج به وسیله ی جرقه های الکتریکی که در نوک یک الکترود متحرک کوچک ایجاد می شود

electrodesiccation

تابشگر همسانگرد نابشگری که انرژی را به صورت یکنواخت در همه ی جهتها منتشر می کند

isotropic radiator

تابنده اولیه بخشی از سیستم آنتن که انرژی از آنجا سیستم فرستنده را ترک می کند توزیع انرژِ ی می تواند پس از این مرحله در قسمتهای دیگر سیستم انتن اصلاح شود

primary radiator

تابشگر ، راد یاتور 1 بخشی از انتن یا خط انتقال که امواج الکترومغناطس را به طور مستقیم در فضا یا در برابر باز تابنده ای برای کانونی شدن یا جهت گرفتن تابش می کند 2 جسمی که انرژی تابشی گسیل می کند ، رادیاتور ، خنک کننده

radiator

برج باز تابنده ساختار فلزی بلندی که به عنوان آنتن فرستنده عمل می کند

tower radiator

تابنده عمودی انتن فرستنده ای که عمود بر زمین است

vertical radiator

تابشگر موجبر موجبر ته باز دارای شیپور سرگشاد یا بدون آن که انرژی الکترومغناطیسی را به بازتابنده یا به فضای خارج می تاباند

waveguide radiator

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی گرماگیر الکترود فلزی با سطح نسبتاً بزرگ که گرمای الکترود لامپ الکترونی را به بیرون منتقل می کند

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گرماگیر الکترود فلزی با سطح نسبتاً بزرگ که گرمای الکترود لامپ الکترونی را به بیرون منتقل می کند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما