معادل انگلیسی قانون بقای انرزی انرژی نه تولید می شود نه از بین می رود ، تنها از شکلی به شکلی دیگر تبدیل می ش

مهندسی برق

قانون بقای انرزی انرژی نه تولید می شود نه از بین می رود ، تنها از شکلی به شکلی دیگر تبدیل می شود

energy conservation law

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی قانون بقای انرزی انرژی نه تولید می شود نه از بین می رود ، تنها از شکلی به شکلی دیگر تبدیل می ش

قانون ( ای ) قانونی اروپایی در مورد فشرده و بازسازی و رمز گذاری کردن که معمولاً در سیستم های پی سی ام به کار می رود

a law

قانون توان آلفا

Alpha-Power Law

قانون آمپر

amperes law

قانون آمپر برای محاسبه ی شدت میدان مغناطیسی در نقطه ای واقع در نزدیکی یک رسانای حامل جریان می توان فرض کرد که هر تکه طول بی نهایت کوچک از رسانا میدانی تولید می کند که تناسب مستقیم با طول و جریان عبوری از آن ، تناسب معکوس با فاصله ، و تناسب مستقیم با سینوس زاویه دارد

ampere's law

قانون همبستگی

associative law

قانون آووگادرو: در فشار و دمای ثابت ، حجم معلومی از تمام گازها دارای تعداد مساوی ملکول یا اتم می باشد

avogadro's law

قانون بیو و ساوار

biot & savart's law

قانون بیو ، ساوار

biot-savart law

قانون بیو-ساوار قانونی که شدت میدان مغناطیسی تولید شده توسط یک سیم حامل جریان را بیان می کند

biot-savart's law

قانون بولتزمن

boltzmann law

قانون براگ قانونی که شرایط مورد نیاز برای بازتاب پرتوهای ایکس با حداکثر شدت را در بلور بیان می کند

bragg's law

قانون ابطال

cancellation law

قانون چایلد در هر دیود گرمایونی جریانی برابر است با 3 تقسیم بر 2 ولتاز آند تقسیم بر مربع فاصله بین الکترودها بنابراین جریان دیود تنها توسط بار فضا محدود می شود

child's law

قانون گسیل کسینوسی انرژی گسیل شده از یک سطح تابشگر در هر جهت متناسب با کسینوس زاویه ی بین آن جهت و خط عمود بر سطح است

cosine emission law

قانون کولن

coulomb's law

قانون دمورگان

de morgan's law

قانون توزیع

distribution law

قانون آینشتاین

einstein's law

انرژی توانایی انجام کار انرژی از شکلی به شکلی دیگر منتقل می شود اما نمی توان آن را به وجود آورد یا از بین برد واحدهای انرژی الکتریکی عبارت اند از وات- ثانیه ، ژول ، یا اجزای ژول

energy

تراز انرژی حالتهایی که در آن انرژی ذرات اتم ثابت است در هر تراز از انرژی فقط تعداد محدودی الکترون می توانند وجود داشته باشند با رفتن الکترون به تراز انرژی پایین تر ، انرژی گسیل و در صورت رفتن به تراز بالاتر انرژی جذب می شود

energy level

انباشت انرژی

energy accumulation

محیط آنالیز انرژی

Energy analysis Environment

تعادل انرژی

energy balance

باند انرژی

energy band

باند انرژی ؛ باند بلوخ مجموعه ای از ترازهای انرژی گسسته اما نزدیک به هم که تعداد آنها برابر با تعداد اتمها است منشأ آن حالت های کوانتومی اتمها ماده ای است که از حالت گازی غیر دیژنره به حالت جامد فشرده می شوند در نیمرساناها ، بالاترین تراز انرزی باند رسانش است که فقط الکترونهای مربوط به ناخالصیهای بلور در آن قرار دارند بالاترین تراز بعدی ، باند ظرفیت است که معمولاً با الکترونها پر شده است بین این دو باند ، باند ممنوع قرار می گیرد که پهنای آن در ماده عایق بیشتر از نیمرسانا است این باند در مواد رسانا وجود ندارد

energy band; bloch band

باریکه ی انرژی باریکه ای پرقدرت از نور ، الکترونها یا سایر ذرات هسته که برای برش ، سوراخکاری ، شکلدهی ، جوشکاری و پرداخت فلزات ، سرامیکها و مواد دیگر به کار می رود

energy beam

حامل انرژی

energy carrier

انتقال انرژی

energy cascade

صرفه جویی در انرژی

Energy conservation

مصرف انرژی

energy consumption

تبدیل انرژی

Energy conversion

سیستم تبدیل انرژی

energy conversion system

مبدل انرژی

energy converter

سیستم های تحویل انرژی

Energy Delivery Systems

چگالی انرژی

energy density

وابستگی انرژی مشخصه پاسخ یکم آشکار ساز تابش به گستره معینی از طول موج ها یا انرژیهای تابشی

energy dependence

آشکارسازی انرژی

Energy Detection

توزیع انرژی

energy distribution

شبکۀ توزیع انرژی

energy distribution network

افت انرژی

energy drop

بازده انرژی لومینسانس

energy efficiency

معادله انرژی

energy equation

تبادل انرژی

energy exchange

جریان انرژی

energy flow

شار انرژی

energy flux

شکاف انرژی گستره انرژی بین پایین باند رسانش و بالای باند ظرفیت در نیمرسانا

energy gap

فاصله انرژی دو نوار

energy gap between two bands

هاب انرژی

energy hub

انرژی القایی

energy inductive

زیرساخت انرژی

energy infrastructure

سطح انرژی

energy level

نمودار تراز انرژی ؛ نموار انرژی نموداری که تراز انرژی ذرات یک سیستم کوانتیده را به صورت فواصل خطوط افقی از تراز انرژی صفر نشان می دهد

energy -level digram; energy digram

تراز انرژی ذره

energy levle of a particle

تلف انرژی

energy loss

تلفات انرژی

energy losses

شبکه مدیریت انرژی

energy management system

بازار انرژی

energy market

کنتور برق

energy meter

پایش انرژی

energy monitoring

انرژی تشعشعی

energy of radiation

انرژی دورانی

energy of rotation

سیاست انرژی

energy policy

اصل انرژی

energy principle

منحنی حاصلضرب انرژی منحنی که از رسم حاصلضرب مقادیر القای مغناطیسی B و شدت میدان مغناطیسی H برای هر نقطه از منحنی مغناطیسی زدایی یک ماده آهنربایی دائم به دست می آید

energy product curve

کوانتوم انرژی

energy quantum

بازیابی انرژی

energy recovery

تفکیک پذیری انرژی

Energy Resolution

منابع انرژی

energy resources

صرفه جویی در انرژی

energy saving

سناریو انرژی

Energy Scenario

زمانبندی انرژی

energy scheduling

نمودار انرژی

energy scheme

منبع انرژی

energy source

منابع انرژی

energy sources

چگالی طیف انرژی

energy spectral density

حالت انرژی

energy state

ذخیره انرژی

Energy storage

تجهیزات ذخیره سازی انرژی

energy storage devices

عنصر ذخیره کننده انرژی

energy storage element

ذخیره سازهای انرژی

energy storage resources

سیستم ذخیره انرژی

energy storage system

سیستم های ذخیره سازی انرژی

Energy storage systems

انبارۀ انرژی

energy store

نظریه انرژی

energy theorem

راه حل تجارت انرژی

Energy Trading Solution

انتقال انرژی

energy transfer

حمل و نقل انرژی

energy transport

واحد انرژی

energy unit

ادارۀ اطلاعات انرژی

Energy Information Administration

بهینه‌سازی انرژی-تاخیر

Energy–Delay Optimization

مصالحۀ بین انرژی و تاخیر

Energy-delay tradeoff

منحنی‌های کارآمد از نظر انرژی

energy-efficient curves

شکار انرژی

energy-harvesting

نمودار انرژی ‎ - تراز

energy-level diagram

قانون نمایی

exponential law

قانون القای فاراده

faraday induction law

قانون فاراده

faraday law

قانون فارادی

faraday's law

قانون توزیع سرعت فرمی ‎ - دیراک ‎ - زومرفلد

fds law

قانون گیگر - نوتال لگاریتم ثابت واپاشی یک گسیلنده ی آلفا به صورت خطی متناسب با لگاریتم بر ذرات آلفایی است که توسط آن گسیل شده اند

geiger-nuttal law

قانون هارتلی تعداد کل بیتهای اطلاعات که در زمان معین از یک کانال می تواند عبور کند متناسب با حاصلضرب پهنای باند کانال و زمان ارسال است

hartley's law

قانون عکس مجذور اگر یک منبع نقطه ای به صورت یکنواخت و در همه ی جهتها امواج الکترومغناطیسی ، گرمایی یاهسته ای گسیل کند ، مقدار دریافت شده ، در واحد سطح و در فاصله ی معین از منبع ، با فرض نبودن هیچگونه جذبی ، تناسب معکوس با مجذور فاصله دارد

inverse-square law

قانون ژول

joule law

قانون ژول آهنگ تولید گرما در مداری با مقاومت ثابت که متناسب با مرجع جریان است

joules law

قانون ژول

joule's law

قانون کیرشهف

Kirchhoff’s law

قانون شدت کیرشهوف

kirchhoff's current law

قانون ولت کیرشهوف

kirchhoff's voltage law

قانون جریان کیر شهف ( کی سی ال) قانون مورد استفاده در تجربه و تحلیل شبکه ها که می گوید در هر لحظه از زمان ، جمع جبری مقادیر لحظه ای تمام جریانهای ورودی به یک نقطه برابر با مقدیر لحظه ای تمام جریانهای خروجی از آن نقطه است

kirchoff's current law

قانون ولتاژ کیر شهف (کی وی ال) قانون مورد استفاده در تجزیه و تحلیل شبکه ها که می گوید در هر لحظه از زمان ، جمع جبری افزایش ولتاژها برابر با جمع جبری افت ولتاژها در جهت معین دردرون حلقه ی بسته است

kirchoff's voltage law

قانون لاپلاس شدت میدان مغناطیسی مربوط به جزئی از یک سیم حامل جریان در منطقه ی معین ، تناسب مستقیم با شدت جریان و طول تصویر شده ی آن جزء و تناسب معکوس با فاصله ی جزء تا آن نقطه دارد

laplaces law

قانون لاپلاس

laplace's law

قانون

law

قانون لنز

lenzs law

قانون لنز

lenz's law

قانون ماکسول - بولتسمان قانونی که توزیع سرعتها را در مولکولهای گاز کامل حالت پایدار بیان می کند

maxwell- boltzmann law

قانون مور

Moore’s law

قانون mu قانون فشرده - گسترده سازی - رمز گذاری که معمولاً در ایالات متحده به کار برده می شود

mu or law

قانون نیوتن

newton's law

قانون اهم جریان I در مدار مستقیماً متماسب با ولتاژ کل E در مدار به طور معکوس متناسب با مقاومت کل R در مدار است این قانون به سه شکل بیان می شود EIR IE/R , RE/I

ohm s law

قانون اهم

ohm's law

قانون پاشن

Paschen’s law

قانون پاشن پتانسیل جرقه زنی بین دو صفحه الکترود موازی در گاز متناسب است با حاصل ضرب فشار گاز در فاصله بین الکترودها

paschen's law

قانون تناوبی ویژکیهای معینی از عناصر که توابع متناوبی از عد اتمی آنها هستند ، هنگامی که عناصر بر حسب عدد اتمی مرتب می شوند این ویژگیها در چرخه های منظمی تکرار می شوند

periodic law

قانون پواسون

poissin law

قانون بازتاب زاویه پر تو تابش برابر با پرتو بارتابش است

reflection law

فانون اسنل هنگامی که نور از محیطی به محیط دیگر ، با ضریب شکست متفاوت ، میرود حاصلضرب سینوس زاویه شکست و ضریب شکست محیط دوم برابر با حاصلضرب زاویه تابش و ضریب شکست محیط اول است

snells law

قانون اسنل

snell's law

قانون استفان - بولتزمن کل انرژِ تابشی گسیل شده از جسم سیاه متناسب با توان چهارم دمای مطلق آن است

stefan - boltzmann law

قانون استوکس طول موج نور برانگیخته شده با تابش همواره بیشتر از تابش تحریک کننده است

stokes' law

قانون ولتا ولتاژ اتصال تولید شده بین دو رسانای ناهم جنس یکسان است ، چه اتصال کوتاه به طور مستقیم و چه از طریق یا یا چند رسانای واسطه

votla's law

قانون ویدمان - فرانس نسبت رسانایی حرارتی به رسانایی فلزی در تمام فلزات متناسب با قدر مطلق دما

wiedemann-franz law

قانون جا به جایی وین طول موج بیشترین مقدار تابش با قدر مطلق دمای مطلق جسم سیاه نسبت معکوس دارد با افزاییش دما قله ی منحنی طیفی توزیع انرژی به سمت طول موجهای کوتاهتر طیف جا به جا می شود

wien's displaceent law

قانون کار

work law

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی قانون بقای انرزی انرژی نه تولید می شود نه از بین می رود ، تنها از شکلی به شکلی دیگر تبدیل می ش

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی قانون بقای انرزی انرژی نه تولید می شود نه از بین می رود ، تنها از شکلی به شکلی دیگر تبدیل می ش

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما