معادل انگلیسی بلور مادر بلور پیزوالکتریک خطی که در طبیعت یافته یا به طور مصنوعی رشد داده می شود

مهندسی برق

بلور مادر بلور پیزوالکتریک خطی که در طبیعت یافته یا به طور مصنوعی رشد داده می شود

mother crystal

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی بلور مادر بلور پیزوالکتریک خطی که در طبیعت یافته یا به طور مصنوعی رشد داده می شود

کریستال جمع کننده نوسان ، کریستال ترکیب نوسانات

addition crystal

ammonium-dihydrogen phosphate crystal-بلور آمونیوم دی هیدروژن فسفات [ بلور ای دی پی] بلور پیزوالکتریکی که در ترادیسنده های سونار و میکروفون های بلوری به کار می رود

adp crystal

بلور آمونیوم دی هیدروژن فسفات [ بلور ای دی پی] بلور پیزوالکتریکی که در ترادیسنده های سونار و میکروفون های بلوری به کار می رود

ammonium-dihydrogen phosphate crystal

بلور - انکات ، بلور برش AT برش صفحه ای بلور کوارتز با زاویه ی 35 درجه نسبت به محور z از بلور مادر تغییرات دما اثر اندکی روی بسامد طبیعی ارتعاش آن دارد

atcut crystal

بلور بابرش بی تی یک صفحه ی بلوری که از صفحه ی چرخیده حول طوری بریده می شود که زاویه ساخته شده با محور زد تقریباُ 49- درجه است این برش یاساساُ دارای ضریب دمایی صفر است

bt-cut crystal

شعاع کووالانسی بلوری که توسط پیوندهای کووالانسی نگه داشته شده است

covalent crystal

بلور نوعی ماده ی نیمه رسانا با پیزو الکتریک طبیعی یا مصنوعی که اتمهای آن از ساختار هندسی منظمی برخوردارند ، بلور ، کریستال ، بلور کوارتز

crystal

بلور سی تی - برش نوعی بلور کوارتز که جهت برش آن بسامد تشدید زیر 500 کیلو هرتز را تولید می کند

ct- cut crystal

بلور دی تی - برش برشی در بلور کوارتز که بسامد تشدید کمتر از حدود 500 کیلو هرتز را تولید می کند

dt-cut crystal

فیبر کریستالی

fiber crystal

بلور تغییر دهنده بسامد

frequency-changer crystal

بلور زمینه

host crystal

بلور ایده آل

ideal crystal

potassium dihydrogen phosphate crystal-بلور پتاسیم دی هیدروژن فسفات بلور پیزوالکتریک که در ساخت تراگردانهای سونار به کار می رود

kdp crystal

بلور مایع

Liquid crystal

تک بلور مغناطوترموالکتریک بلور اصلی در خنک کننده های حالت جامد وقتی که بلور حامل جریان الکتریکی در حضور میدان مغناطیسی عرضی قوی با شدت زیاد ، بیش از 100 KG است ، قادر به خنک کردن تا 100 درجه C زیر دمای اتاق است

magnetothermodelectric single crystal

برد مادر برد مدار چاپی ساخته شده برای اتصال داخلی آرایه ای از بردهای الکترونیکی جازدنی ( دختر )

mother board

بلور مایع دوکی ماده بلور - مایعی که مولکولهای کشیده آن با یکدیگر موازی هستند ولی هم لایه نیستند

nematic liquid crystal

کریستال فوتونیکی یک بعدی

one-dimensional Photonic Crystal

کریستال فوتونیک

photonic crystal

بلوز پیزو الکتریکی

piezoelectric crystal

بلور جوشن دار واحد بلوری که الکترودهای آن پوسته فلزی نشانده شده به طور مستقیم روی سطوح کوارتز هستند

plated crystal

چند بلوری

polycrystal

بلور پتاسیم دی هیدروژن فسفات بلور پیزوالکتریک که در ساخت تراگردانهای سونار به کار می رود

potassium dihydrogen phosphate crystal

بلور کوارتز ، کریستال کوارتز

quartz crystal

بلور نمک روشل بلوری از تارترات سدیم پتاسیم که دارای اثر پیزوالکتریکی pronounced شده است از آن در میکروفونهای بلوری و پیکاپهای بلوری استفاده می کنند

rochelle - salt crystal

بلور دانه ای

seed crystal

دیود نیمرسانا ؛ دیود بلوری ؛ یکسوساز بلوری ؛ دیود قطعه ای نیمرسانای دو پایه از ویژگیهای یکسوسازی پیوندهای PIN به عنوان قطعات کنترلی در انتقال دهنده های فاز دیجیتال با توان بالا است دیود PIN می تواند بایاس مستقیم یا معکوس داشته باشد ناحیه ذاتی دیود همانند دی الکتریک تلف کننده در بسامدهای ریزموج عمل می کند امپدانس موج بین پایه های شبکه می تواند با قطعات تنظیم رآکتیو خارجی تغییر کند در هر مادول نواری بین 10 تا 16 دیودPIN می تواند وجود داشته باشد

semiconductor diode; crystal diode; rectifier; diode crystal

تک بلور بلوری که معمولاً به طور مصنوعی رشد داده شده است و در آن همه ی قسمتها جهت بلورنگاری یکسان دارند ، تک بلول

single crystal

بلور برش Z بلور کوارتز برش داده شده به صورتی که محور Z بر وجه قطعه به دست آمده عمود باشد

z-cut crystal

بلور برش صفر بلور کوارتز برش خورده به گونه ای که ضریب دمایی آن نسبت به بسامد ، صفر است

zero-cut crystal

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی بلور مادر بلور پیزوالکتریک خطی که در طبیعت یافته یا به طور مصنوعی رشد داده می شود

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی بلور مادر بلور پیزوالکتریک خطی که در طبیعت یافته یا به طور مصنوعی رشد داده می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما