معادل انگلیسی استانه شنوایی عادی کمترین سطح فشار صدا در ورودی گوش ، با بسامد معین ، که حس شنوایی را در درصد

مهندسی برق

استانه شنوایی عادی کمترین سطح فشار صدا در ورودی گوش ، با بسامد معین ، که حس شنوایی را در درصد زیادی از افراد معمولی گروه سنی 18 تا 30 سال تحریک می کند

normal threshold of audibility

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی استانه شنوایی عادی کمترین سطح فشار صدا در ورودی گوش ، با بسامد معین ، که حس شنوایی را در درصد

شنوایی معیاری از شدت صدای معین در مقایسه با شدت صدای شنیده شده بر حسب دسیبل بیان می شود ، قابلیت شنوایی ، قدرت شنوایی ، تفهیم ، رسایی

audibility

قائم عادی 1 عمود بر خط یا صفحه در نقطه تماس 2 مقدار قابل انتظار یا معمولی کمیت ، نرمال ، معمولی ، قائم

normal

نسبت رد حالت عادی قابلیت تقویت کننده در رد سیگنالهای غیر واقعی در بسامد خط تغذیه با هماهنگیهای بسامد خط

normal - mode rejection ratio

تراوایی بهنجار نسبت القای بهنجار B یک ماده مغناطیسی به شدت مغناطیسی H متناظر

normal permeability

نوار متعارفی

normal band

شرایط نرمال

normal conditions

توزیع نرمال

normal distribution

تراز متعارفی

normal energy level

به صورت نرمال

normal form

تخلیه تابناک متعارف

normal glow discharge

القا ی عادی القای مخدود مثبت یا منقی در ماده مغناطیسی که تحجت نفود نیروی مغناطیس کننده متغیر بین دو حد قرار دارد

normal inducation

منطق بهنجار واژه ای برای سطح منطقی که استفاده از آن توصیه نمی شود زیار می تواند برای قطعات NPN , PNP معانی متفاوتی داشته باشد برای جلوگیری از باشتباه بایدمقدار وقطبیت ولتاژ سطوح 1 و 0 و را در در هر مدار منطقی معین تعریف کرد

normal logic

خم مغناطیس پذیری معمولی

normal magnetization curve

حا لت عادی توزیع مشخصه ای دامنه های ارتعاش در بخشی از سیستم هر بخشش آزادانه با بسامد طبیعی و فاز مشابه ارتعاش می کند

normal mode

نفوذپذیری معمولی

normal permeability

وضعیت عادی وضعیت بی برق اتصالهای رله

normal position

انرژی سیگنال نرمالیزه شده

normal signal energy

حالت نرمال

normal state

سولفاتی شدن معمولی

normal sulphation of battery

نرمالیزه کردن ، بهنجار سازی

normalization

بهنجار سازی ( نرمالیزه کردن ) ضرب کردن تمام کمیتها در مقداری ثابت به طوی که در محدوده کار کامپیوتر یا محدوده ی مقیاس بندی نمودار قرار گیرند

normalize

نرمالیزه شده ، بهنجار شده

normalized

ادمیتانس بهنجار شده معکوس امپدانس بهنجار شده

normalized admittance

امپدانس بهنجار شده امپدانس تقسیم شده بر امپدانس مشخصه ی خط انتقال با موجبر

normalized inpedance

پاسخ نرمالیزه شده

normalized response

حساسیت نرمالیزه شده

normalized sensitivity

مجموع نرمالیزه شدۀ مجذورخطاها

Normalized Sum of Squared Errors

به طور طبیعی

normally

معمولاً بسته واژه ای که برای رله یا اتصالهای کلید ی به کار می رود که در حالت برق دار نبودن رله یا کلید بسته می شوند تا مداری را قطع کنند ، معمولا بسته ، به صورت طبیعی بسته

normally closed

به صورت طبیعی قطع

normally off

به صورت طبیعی وصل

normally on

معمولاً باز واژه ای که برای رله یا اتصالهای کلید به کار می رود کهدر حالت برق دار نبودن رله یا کلدیبسته می شوند تا مداری را قطع کنند ، معمولا باز ، به صورت طبیعی باز

normally open

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی استانه شنوایی عادی کمترین سطح فشار صدا در ورودی گوش ، با بسامد معین ، که حس شنوایی را در درصد

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی استانه شنوایی عادی کمترین سطح فشار صدا در ورودی گوش ، با بسامد معین ، که حس شنوایی را در درصد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما