معادل انگلیسی پایداری 1 عدم وجود تغییرات ناخواسته 2 قابلیت بازسازی نیروهایی که برابر یا بزرگتر از نیروهای ا

مهندسی برق
پایداری 1 عدم وجود تغییرات ناخواسته 2 قابلیت بازسازی نیروهایی که برابر یا بزرگتر از نیروهای ایجاد کننده اعوجاج در سیستم کنترل هستند ، به طوری که نقطه تعادل دوباره به دست آید 3 عدم وجود نوسانهای ناخواسته
stability
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی پایداری 1 عدم وجود تغییرات ناخواسته 2 قابلیت بازسازی نیروهایی که برابر یا بزرگتر از نیروهای ا
پایداری و مقاوم بودن
stability and robustness
حاشیه پایداری
stability margin
حد پایداری
stability limit
شرایط پایداری
stability condition
محورهای پایداری
stability axes
مرز پایداری
stability boundary
مساله پایداری
stability issue
ناحیه پایداری
stability region
پایداری مطلق
absolute stability
قابلیت تنظیم ، امکان قرار دادن در تنظیم
adjustability
تقویت پایدار
amplifier stability
پایداری دامنه
amplitude stability
پایداری زاویه
Angle Stability
پایداری مجانبی
asymptotic stability
پایداری بسامد مرکزی توانایی یک فرستنده در حفظ بسامد مرکزی خود در غیاب هر گونه مدوله کننده ی
center-frequency stability
طراحی برای آزمایش
Design for Testability
پایداری دینامیک
dynamic stability
پایداری بسامدی توانایی یک نوسانساز در حفظ بسامد مورد نظر ، بر حسب درصد انحراف از بسامد تخصیص یافته بیان می شود ، پایداری فرکانسی
frequency stability
پایداری حرارتی
heat stability
پایداری بالا
high stability
ناپایداری
instability
پایداری جانبی
lateral stability
پایداری دراز مدت
long term stability
پایداری لیاپانوف
Lyapunov stability
پایداری طبیعی
natural stability
پایداری نسبی
relative stability
پایداری سیگنال کوچک
small signal stability
پایداری سیستم
system stability
ناپایداری ولتاژ سیستم
system voltage instability
پایداری حرارتی
temperature stability
پایداری حرارتی
thermal stability
پایداری گذرا
Transient Stability
پایداری ولتاژ
voltage stability
پایداری صفر بیشینه انتقال صفری که در مدت مزان معینی در طول تغییرات معین در شرایط کار تقویت کننده مغناطیسی متعادل اتفاق می افتد
zero stability

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن