معادل انگلیسی عایق کرنش عایق قرار گرفته بین قسمتهای سیم کشیده شده یا آنتن برای شکستن سیم به قسمتهای مجزا از یک

مهندسی برق

عایق کرنش عایق قرار گرفته بین قسمتهای سیم کشیده شده یا آنتن برای شکستن سیم به قسمتهای مجزا از یکدیگر به هنگام ایستادگی در برابر کشش کلی سیم ، مقره جداکننده

strain insulator

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی عایق کرنش عایق قرار گرفته بین قسمتهای سیم کشیده شده یا آنتن برای شکستن سیم به قسمتهای مجزا از یک

عایق کننده آنتن

antenna insulator

عایق های آنتن

antenna lead-in insulator

عایق پایه یک عایق پرکار و مقاوم که وزن دیرک آنتن را تحمل می کند و آ را از زمین یا سایر سطوح عایق می کند

base insulator

عایق باتری ، میانگیر باتری

battery insulator

مقره بوشینگ

bushing insulator

مقره کاس و گوژ

cap & cone insulator

مقره دو مخروطی

double cone insulator

پایانه ی توگذر نوعی استوانه ی عایق با سیم هم محور که در سوراخ ایجاد شده در بدنه یا قاب فلزی نصب می شود و انرژی یا سیگنال الکتریکی را عبور می دهد

feedthrough terminal ; feed through insulator

عایق کف

floor insulator

مقره

insulator

عایق تک سیم عایقی سرامیکی لوله ای با سوراخ محوری که تک سیم رابط بین آنتن و فرستنده را از خود عبور می دهد عایق در سوراخ تعبیه شده در بدنه یا قفسه ی فرستنده به روش پرسی جا داده شده است ، عایق سیم آنتن

lead-in insulator

مقره خط

line insulator

عایق کم تلفات عایقی که تلفات آن در بسامدهای رادیویی بالا قابل صرف نظر کردن است

low - loss insulator

عایق فلزی بخش ربع - موجی اتصال کوتاه شده از خط انتقال که به عنوان امپدانس بسیار زیاد در بسامدهای متناظر با طول موج ربعی خود عمل می کند عایق فلزی به عنوان نگهدارنده ی مکانیکی عمل می کند

metallic insulator

جداکننده نوری

optical insulator

مقره دامنی

petticoat insulator

عایق محافظ

protective insulator

سیلیکون روی عایق

Silicon – on – insulator

عایق رو سیلیسیمی ساختار مرکبی که از لایه فعال سیلیسیمی نشانده شده روی زیر ساخت عایق ساخته می شود یاقوت ( مانند یاقوت روسیلیسیمی ) ، دی اکسید سیلیسیم ، نیترید سیلیسیم و حتی شکل عایقی سیلیکن ف نمونه هایی از این عایقها هستند آی سی های ساخته شده در لایه فعال سیلیسیم می توانند سختی تابش ، سرعت و دماهای کاری بالاتری داشته باشند

silicon - on insulator

سیلیکون بر روی عایق

silicon-on-insulator

عایق بالا نگهدار عایقی که رسانا را در فاصله امنی از سطحی که عایق روی آن نصب شده است نگه می دارد

standoff insulator

مقره اتکایی

stand-off insulator

کشش ، تغییر شکل

strain

کرنش سنج تراگردان مقاومتی برای اندازه گیری کرنش مکانیکی اساس آن رسانا یا نیمرسانایی است که سطح مقطع کوچکی دارد و به سطح ماده ای که کرنش آن باید اندازه گیری شود ، جسبانده می شود سنجه همراه با سطح فشرده یا کشیده می شود و تغییر شکل آن سبب تغیر مقاومت می شود پنج نوع متفاوت دارد: سیم لخت خم شدنی ، سیم خم شدنی قرار گرفته روی پایه حامل کاغذی یا پلاستیکی ، ورقه فلزی خم شدنی ، نیمرسانا و فلز نشانده شده ( پوسه - نازک ) تغییر مقاومت با اتصال یک یا چند سنجه مشابه به صورت بازوهای پل کرنش سنج ، به ولتاژ تبدیل می شود

strain gage

کرنش کشش

strain gauge

پل کرنش سنج پل وتسونی که یک ، دو یا چهار کرنش سنج مشابه در بازوهای آن قرار دارد وقتی که پل تحریک می شود ، تغییر مقاومت آن به ولتاژی برای ثبت یا نمایش تبدیل می شود کرنش سنجهای پل روی ماده تحت تنش چسبانده می شوند در پل چهار سنجه ای ، دو سنجه افزایش مقاومت و دو سنجه دیگر کاهش مقاومت را نشان می دهند ، در نتیجه مقدار قابل خواندن بیشتر از یک سنجه است

strain-gage bridge

ضرب کننده کرنش سنج مقاومت متغیر با زمان ضرب کننده ای که دارای کرنش سنجی به عنوان عنصر متغیر با زمان است یک متغیر کرنش سنجه را کنترل می کند و متغیر دیگر جریان عبوری از آن را ولتاژ دو سر کرنش سنج متناسب با حاصلضرب مورد نظر است

strain-gage multiplier

مقره آویزان

suspension insulator

مقره لوله ای

tube insulator

عایق دیوار

wall insulator

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی عایق کرنش عایق قرار گرفته بین قسمتهای سیم کشیده شده یا آنتن برای شکستن سیم به قسمتهای مجزا از یک

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی عایق کرنش عایق قرار گرفته بین قسمتهای سیم کشیده شده یا آنتن برای شکستن سیم به قسمتهای مجزا از یک

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما