معادل انگلیسی گذار ابر رسانا گذار از حالت عادی به حالت ابر سانایی که در دمای وابسته به میدان مغناطیسی و جنس

مهندسی برق
گذار ابر رسانا گذار از حالت عادی به حالت ابر سانایی که در دمای وابسته به میدان مغناطیسی و جنس ماده اتفاق می افتد
superconducting transition
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گذار ابر رسانا گذار از حالت عادی به حالت ابر سانایی که در دمای وابسته به میدان مغناطیسی و جنس
گذار مجاز محتمل ترین گذار بین دو حالت در یک سیستم کوانتومی مکانیکی
allowed transition
انتقال الکترون
electron transition
حالت گذاری غیر تابشی تغییری از یک سطح انرژی به سطح انرژی دیگر در اتم بدون جذب یا گسیل تابش انرژی لازم می تواند با ارتعاشهای یک ماده جامد یا حرکت اتمها یا الکترونهای یک پلاسما تغذیه یا منتقل شود
nonradiative transition
ابر رسانا ، ابر رسانایی حالت ابر رسانا هنگامی که در دمای پایین تر از آستانه بحرانی ، رفتار ابر رسانایی دارد
superconducting
آشکارساز ابررسانا
superconducting detector
آشکارسازهای ابررسانا
Superconducting Detectors
قطعات ابررسانا
superconducting devices
محدود کننده جریان خطای ابر رسانا
Superconducting Fault Current Limiter
محدود کننده خطای ابررسانا
Superconducting Fault Current Limiter
محدود کننده جریان خطای ابررسانا
superconducting fault current limiter
مولد ابر رسانا مولد DC که شکلی از آن متشکل از جموعه ورقهای تخت سرب یا نئوبیم ابر رسانا که در دایره ای آرایش یافته و با سیمهای ابر رسانا به یکدیگر متصل شده اند و تا دمای نزدیکی صفر مطلق بااستفاده از گاز مایع مناسب خنک می شوند
superconducting generator
ذخیرۀ انرژی مغناطیسی ابررسانا
Superconducting Magnetic Energy Storage
حافظه ابر رسانا حافظه ساخته شده از کراتیرونهای چندگانه ، کراتیرونهای پوسه- نازک ، پوسه های نازک ابر رسانا یا قطعات حافظه ابر رسانای دیگر این حافظه فقط در شرایط دمایی ابر رسانایی عمل می کند و فقط در حین عملیات خواندن و نوشتن توان مصرف می کند
superconducting memory
سلونویید ابر رسانا سلونوییدی که از سیمهای ابر رسانا برای تولید میدانهای مغناطیسی قوی استفاده می کند
superconducting solenoid
پوسه نازک ابر رسانا پوسه نازکی از ایندیم ، قلع یا عمصر ابر رسانای دیگر که به صورت سوییچینگ cryogenic یا قطعه ذخیره کننده عمل می کند ، مانند کریوترون پوسه - نازک
superconducting thin film
گذار
transition

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن