معادل انگلیسی هدایت کننده های نوار میله هی شیار داری از مواد غیر مغناطیسی که در هر طرف هد ضبط مغناطیس نصب می

مهندسی برق
هدایت کننده های نوار میله هی شیار داری از مواد غیر مغناطیسی که در هر طرف هد ضبط مغناطیس نصب می شود تا نوار مغناطیسی به هنگام ضبط یا پخش شدن روی هدها قرار دهد
tape guides
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی هدایت کننده های نوار میله هی شیار داری از مواد غیر مغناطیسی که در هر طرف هد ضبط مغناطیس نصب می
نوار
tape
بسته بندی نوار و جعبه مهمات روشی برای قرار دادن قطعات در کنار یکدیگر روی یک نوار برای جا به جا کردن انبار کردن و توزیع کردن در داخل جعبه های مستطیفی شکل قطعاتی مانند خازنها و مقاومتها با فاصله برابر روی نوار پیوسته ای قرار داده می شوند به طوری که پایه های قطعات محوری در هر دوطرف و پایه های قطعات شعاعی از یک طرذف داخل نوار قرار می گیرند سپس این نوار تا شده ، تا جایی که امکانداشته باشد در جعبه های نگهدارنده مستطیلی قرار داده می شوند قطعات با استفاده از دستگاهی که به طور پیوسته قطعات را به قسطمت نصب خودکار می فرستند از نوار بریده می شوند
tape - and - ammop box packaging
بسته بندی نوار و چرخک روشی برای قرار دادن قطعات در کنار یکدیگر روی نوار که روی چرخکی ، برای جابه جا یی ، انبار کدرن و تزیع کردنپیچیده می شود قطعاتی مانند خازنها و مقاومتها با فاصله های برابر روی نوار پیوسته ای قرار می گیرند به طوری که پایه های قطعات محوری از دوطرف و پایه های قطعات شعاعی از یک طرف داخل نوار قرار می گیرند ترانزیستورها و آی سی های دارای پوشش کوچک نیز کاغذ لفافه نوار حامل قرار گرفته ، یا نوار پوشیده می شوند ف سپس نوارها روی چرخکی پیچیده می شوند قطعات با استفاده از دستگاهی که به طور پیوسته آنها را به قسمت نصب خودکار می فرستد بریده می شوند
tape - and - reel packaging
هسته نوار پیچی شده طولی از ماده فرو مغناطیس به شکل نوار که طوری پیچیده می شود که هر دور درست روی دور قبل بیفتد
tape - wound core
متصل کردن خودکار نواری روشی خودکار برای سیم بندی لایه های قطعات نیمرسانا به پایه های پوشش آن با استفاده از ارایهسربی که با نوار پلاستیکی فلزی شده ساخته شده است پایه ها نسبت به لایه ها تنظیم شده ، با حرارت و فشار به یکدیگر متصل می شوند
tape automated bonding
کاست نوار پوششی که طولی از نوار مغناطیسی را طوری نگهخ می دارد که بتواند داخل دستگاه ضبط نوار یا ویدئو قرار گیرد و نوار پخش شود نوار بین چرخکاری داخل کاست عقب و جلو می رود
tape cassette
کویل‌های نواری
Tape Coils
دک نوار دستگاه پخش نوار مغناطیسی که روی برد موتوری نصب شده است که شامل پخش انتقال نوار و نسان سازهای پاک کردن و با یاس کردن است ولی پیش تقویت ، تقویت کننده توان بلندگو یا جعبه ندارد این دستگاه برای سیستمهای استریو و داخل وسایل نقلیه به کار می رود
tape deck
حلقه نوار طولی از نوار مغناطیسی که دو انتهای آن به یکدیگر چسبانده شده اند تا حلقه بی انتهایی را به وجود اورند از این حلقه در دستگاههای تکرار کننده پیام و بعضی از انواع کار تر یجهای نوار استفاده می شود تا نیازی به برگرداندن نوار به اول نباشد
tape loop
دستگاه پخش نوار دستگاهی فقط برای پخش نوارهای مغناطیسی ضبط شده
tape player
دستگاه ضبط نوار دستگاه ضبطی که صدا ، موسیقی و داده ای دیجیتال را روی نوار مغناطیسی با مغناطیسی سازی انتخابی ذرات اکسید آهن قرار گرفته روی وار ، ضبط می کند دستگاه ضبط معمولاض شامل تجهیزاتی برای تجهیزاتی برای پخش نوار ضبط شده است
tape recorder
ضبط صوت
tape recording
سرعت نور سرعتی که نوار مغناطیسی با ان ، از مقابل هد ضبط در دستگاه ضبط نوار می گذرد سرعتهای استاندار پانرده - شانزدهم ، یک و هفت هشتم ، سه و سه چهارم ، هفت و یک دوم ، پانزده ، سی اینچ بر ثانیه ( 2/38 ، 4/76 ، 9/5 ، 19 ، 38 ، 76 سانتی متر بر ثانیه ) هستند سرعت های بالاتر پاسخ بسامد بالای بهتری را تحت شرایط معین ، ارائه می دهند
tape speed
جوش دهنده نوار دستگاهی که نوار مغناطیسی را به طور خودکار یا نیمه خودکار با جوش دادن یا گداختن نوار با حرارت ، جوش می دهد
tape splice
نوار گردان ، نوار ران ، نوار نگهدار ساز و کاری در دستگاه ضبط نوار که چرخکاهای نوار را نگه می دارد ، نوار را برابر هدهای ضبط کننده حرکت می دهد و حالتهای مختلف عملکرد را کنترل می کند
tape transport t tape drive , tape handler
منحنی تغییر شیوه توزیع مقاومت در آلمان پتانسیومتر یا رئوستا توزیع یکنواخت با مقاومت در واحد طول یکسان در المنت ، تغییر خطی نامیده می شود توزیع غیر یکنواخت ان را نیز غیر خطی می نامند /
taper
زاویۀ مخروطی
taper angle
موجبر تغییر کننده موجبری که مشخصه الکتریکی یا فیزیکی آن به طور پیوسته با فاصله ، در طول محور موجبر ، تغییر می کند
tapered waveguide
پر کردن شیبدار
tapering charge
موجبر
Waveguides

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن