معادل انگلیسی گالونومتر پیچشی گالواتومتری که نیروی بین سیستمهای ثابت و متحرک را با زاویه ای که سرنگهدارنده سی

مهندسی برق
گالونومتر پیچشی گالواتومتری که نیروی بین سیستمهای ثابت و متحرک را با زاویه ای که سرنگهدارنده سیستم متحرک باید در آن بگردد تا سیستم متحرک را به موقعیت صفر خود بر گرداند اندازه می گیرد
torsion galvanometer
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی گالونومتر پیچشی گالواتومتری که نیروی بین سیستمهای ثابت و متحرک را با زاویه ای که سرنگهدارنده سی
گاوانومتر ناایستا نوعی گالوانومتر حساس که دارای دو سوزن مغناطیسی کوچک و موازی در درون پیچک گالوانومتر است این سوزن ها خطای ناشی از میدان مغناطیسی زمین را کاهش می دهند ، گالوانومتر نامتوجه
astatic galvanometer
گالوانومتر بالستیکی وسیله ای که مقدار کل الکتریسیته در یک جریان گذرا نظیر جریان تخلیه ی خازنی را اندازه می گیرد ، گالوانومتر بالیستیکی
ballistic galvanometer
گالوانومتر تفاضلی
differential galvanometer
گالوانومتر بی تبدیل
direct reading galvanometer
گالوانومتر الکتروستاتیکی
electrostatic galvanometer
گالوانومتر؛گالوانوسنج وسیله ای برای نمایش یا سنجش جریانهای الکتریکی کم اندازه گیری با توجه به حرکت مکانیکی ناشی از نیروهای الکترومغناطیسی یا الکترومکانیکی تولید شده توسط جریان انجام می شود ، گالوانومتر ، جریان سنج حساس
galvanometer
گالوانومتر آئینه دار
mirror galvanometer
گالوانومتر با پیچک متحرک گالوانومتری که جیان خروجی از پیچک معلق یا گردان در مدیان مغناطیسی ثابت شده را اندازه می گیرد
moving - coil galvanometer
فیزیکوگالوانومتر ، فیزیولوژیکی ابزاری که واکنش فیزیولوژیکی را با تعیین چگونگی تغییر مقاومت پوست به هنگام اعمال ولتاژ به الکترودهای متصل به پوست اندازه می گیرد
psychogalvanometer
گالوانومتر تانژانتی
tangent galvanometer
گالوانومتر گرمایی
thermo galvanometer
چرخش
torsion
گحالوانومتر تار - پیچشی گالوانومتر حساسی که سیستم متحرک آن با دو تار موازی آویزان شده است که تمایل به پیچیدن به دور یکدیگحر را دارند
torsion - string galvanometer
ترازوی پیچشیمیزان تـنش
torsion balance
توان سنج پیچشیپیچش سنج
torsion dynamometer
تعاملات پیچشی
torsional interactions
نوسان پیچشی
torsional oscillation

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن