معادل انگلیسی دز کل معیاری از سختی تابش قطعه نیمرسانا که بر حسب راد اندازه گیری می شود

مهندسی برق

دز کل معیاری از سختی تابش قطعه نیمرسانا که بر حسب راد اندازه گیری می شود

total dose

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دز کل معیاری از سختی تابش قطعه نیمرسانا که بر حسب راد اندازه گیری می شود

در ، درجذبی مقدار تابش یوننده ای که به حجم مشخصی وارد می شود واحد های اندازه گیری آن عبارتند از ( Rads , reps ) یا rems برای پرتوهای ایکس یا پرتوهای گاما با انرژی کوانتومی تا 3 mev ، از واحد رونتگن استفاده می شود

dose , dosage , absorded dose

دز نوردهی میزان تابش پرتو-ایکس یا گرما در یک نقطه براساس توانایی یونش آن واحد دز نوردهی ، رونتگن است

exposure dose

دز تابش - جذب واحدی که مقدار انرژِ ی منتقل شده به ماده را با تابش یونیده سازی معین می کند یک راد ، دز تابشی است که چگالی انرژِ ی 100ارگ بر گرم را در ماده جذب کننده ایجاد می ند به دلیلاختلاف انرژِ ی مواد مختلف نوع ماده باید معین باشد مثلا 1 rad سیلیسیم برابر با 100erg /g سیلیسیم است قطعات گالیم رسنیدی معمولاً سختی دزی از 10 به توان هفت rad 10 به توان 8 و سختی سرعت راد 10 به توان 8 تا 10 به توان 11 rad /s دارند

radiation - absorbed dose

دز تابش مقدار کل تابش یونیده ساز جذب شده در ماده یا بافت ، که معمولاً بر حسب rad بیان می شود

radiation dose

دز پرتوشناختی مقدار کل تابش یونیده ساز جذب شده در بدن فرد قرار گرفته در معرض هر نوع منبع تابش

radiological dose

کل

total

دامنه کل نوسان

total amplitude of oscillation

اعوجاج تقاضای کل

Total Demand Distortion

سطح مقطع موثر کل

total effective collision cross-section

ظرفیت کل الکترود ظرفیت بین یک الکترود و همه ی الکترودهای دیگحر متصل به یکدیگر ، ظرفیت کلی الکترد

total electrode capacitance

اعوجاج کل هارمونيک ، اعوجاج هماهنگ کل نسبت مقدار ولتاژ RMS همه ی هماهنگهای موجود در خروجی سیستم صوتی به کل ولتاژ RMS خروجی ، به ازای ورودی سینوسی خالص ، که به صورت درصد بیان می شود هرچه این درصد کمتر باشد سیستم صوتی بهتر است

Total harmonic distortion

اعوعاج هارمونیکی کلی

total harmonic distortion ( thd )

اعوجاج هارمونیک کلی

total harmonic distortion3

یونیده شدی کل 1 کل بار الکتریکی یونها هم علامت هنگحامی که ذرات انرژی دار تولید کننده این یونها همه ی انرژی جنبشی خود را از دست داده باشند 2 تعداد کل زوج یونهای تولید شده با یونیده شدن ذرات در طول کل مسیر آنها

total ionization

تلف کل

total loss

هزینه کل مالکیت

Total Owning Cost

حجم ظرفیت انتقال مجموع

Total Transfer Capacity

جمع کننده کل ، کلی کننده

totalizer

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی دز کل معیاری از سختی تابش قطعه نیمرسانا که بر حسب راد اندازه گیری می شود

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دز کل معیاری از سختی تابش قطعه نیمرسانا که بر حسب راد اندازه گیری می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما