معادل انگلیسی جعبه پژواک قابل تنظیم جعبه پژواکی که از کاواک تنظیمی تشکیل شده است که در یک مد عمل می کند می

مهندسی برق

جعبه پژواک قابل تنظیم جعبه پژواکی که از کاواک تنظیمی تشکیل شده است که در یک مد عمل می کند می توان آن را طوری درجه بندی کرد که تنظیم پیستون در حلات تشدید نشان دهنده ی طول موج باشد

tunable echo box

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی جعبه پژواک قابل تنظیم جعبه پژواکی که از کاواک تنظیمی تشکیل شده است که در یک مد عمل می کند می

جعبه تناسب کننده ، جعبه تطابق

adapter box

محفظه هوا ، محفظه باد

air box

کلید ضد فرگیر (فرستنده ‎ - گیرنده)

air-box

خبردهنده ، دستگاه خبردهنده

alarm box

جعبه تقسیم گونیایی

angle box

جعبه تقسیم زاویه ای یا گونیائی

angle conduit box

جعبه آگهی با صفحات متغیر ، آویز آگهی (صفحات باز و بسته شو پنجره ای)

annunciator box

جعبه باتری

battery box

جعبه ی برنولی نوعی سیستم ذخیره ی اطلاعات در کامپیوترهای کوچک که دارای کارتریج متحرک و ترکیبی از یک دیسک نرم ( فلاپی) و سخت است هر کار تریج نوعاُ با 90 مگابایت تا می تواند ذخیره کند عمدتاُ برای پشتیبانی و بایگانی استفاده می شود

bernoulli box

جعبه ی سیاه اشاره به یک مجموعه یا زیر مجموعه که معمولاً به شکل مدول مداری الکترونیکی است که برای کاربرد معین بسته بندی شده است و توسط کاربر معمولی و مبدل ساز به آگاهی زیاد از ساختار داخلی آن قابل جایگذاری یا برداشتن از محل خود است ، جعبه سیاه

black box

جعبه ی مفصل وسیله ای برای آزمایش خط انتقال

breakout box

اتاقک کابل

cable box

جعبه پیچک

coil box

جعبه انشعاب

conduit box

جعبه قطعه ی دهه ای مجموعه ای از مقاومتها ، پیچکها ، یا خازنهای دقثیق که مقدار هر یک از آنها با مضربها و زیر مضربهای 10 تغییر می کند هر قسمت دارای 10 قطعه ی هم - مقدار است که با یکدیگر سری شده اند مقدرا کل هر قسمت 10 برابر قسمت قبلی است با تنظیم متناسب کلید 10 حالته برای هر قسمت ، می توان جعبه ی دهه ای را روی هر مقدار دلخواه در گستره ی آن تنظیم کرد

decade box

جعبه تقسیم

distributing box

جعبه تقسیم

distribution box

جعبه خبر محلی

district call box

جعبه بازآوا

echo box

جعبه فیوز

fuse box

جعبه ی دستکش جعبه ی درزبندی شده ای که مجهز به دستکش هایی است که از طریق دریچه هایی در داخل جعبه جای گرفته است از آن برای کار با مواد پرتوزا استفاده می شود همچنین در فرایندهای تولیدی حساس نظیر سوار کردن و بسته بندی قطعات و مدارهای مجتمع نیمه رسانا قابل استفاده است به منظور جلوگیری از آلودگی با ذرات خارجی معلق در هوا ، درون جعبه همچون یک اتاق تمیز در بالای فشار جوُ نگه داشته می شود

glove box

جعبه اتصال مادگی جعبه ای که از مادگیهای اتصال و گاهی نیز از کلید ها محافظت می کند

jack box

مفصل کابل ، جعبه تقسیم

joint box

جعبه تقسیم جایگاهی برای اتصال سیمها یا کابلها که حفاظت مکانیکی اتصالات را نیز انجام می دهد ، جعبه اتصال

junction box

صندوق پستی

mailbox

جعبه دیواری ، جعبه خروجی

outlet box

جعبه فیوز

output box

جعبه تابلو

panel box

جعبه مقاومت جعبه ای که محتوی تعدادی مقاومت دقیق متصل به پایه هایی روی جعبه یا اتصالهایی است که می تواند با استفاده از فیشها یا با تنظیم سوییچها چند اتصالی مقدار مطلوب مقاومت را با آنها ساخت این جعبه معمولاً به صورت ده دهی است و مقادیر مقاومت جداگانه به صورت زیر مضربهای 10 تغییر می کنند

resistance box

جعبه‌ جایگزینی

S-box

جعبه تنظیم سوار شدنی مداری که به گیرنده تلویزیون یا دستگاه ضبط ویدیو (VCR ) متصل می شود تا برنامه های تلویزیونی کابلی را که ارایه دهنده ی خدمات تلویزیون کابلی به رمز در آورده است ، رمز گشایی کند ، همچنین تنظیمهای غیر دقیق را جبرانمی کند یا محدوده تنظیم تلویزیون را گسترش میدهد همچنین ممکن است امکان عمل کردن روی برنامه ها یا جهت امکان انتخاب مستقیم برنامه هایی که هزینه آنها پرداخت شده است را با استفاده از صفحه کلید فراهم کند

set- top box

جعبه تقسیم

splice box

رئوستای راه انداز

starting box

جعبه راه گزین

switch box

جعبه ابزار

Toolbox

کلید فرگیر (فرستنده ‎ - گیرنده)

tr box

قابل تنظیم

tunable

لیزر قابل تنظیم

tunable laser

مگنترون قابل تنظیم مگنترونی که می تواند در محدوده ی از بسامدها با استفاده از ابزارهای الکترونیکی یا مکانیکی تنظیم شود معمولاً برای تنظیم ، ظرفیت خازنی یا اندوکتانس ساختار تشدیدگر به طور مکانیکی تغییر داده می شود

tunable magnetron

فیلتر کاواکی قابل تنظیم فیلتر ریزموجی که میتوان آن را استفاده از یک یا چند پیچ تنظیم که داخل کاواک شده اند یا با تنظیم موقعیت یک یا چند آیریس مستطیلی یا دایروی در کاواک یا موجبر تنظیم کرد

tunable-cavity filter

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی جعبه پژواک قابل تنظیم جعبه پژواکی که از کاواک تنظیمی تشکیل شده است که در یک مد عمل می کند می

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی جعبه پژواک قابل تنظیم جعبه پژواکی که از کاواک تنظیمی تشکیل شده است که در یک مد عمل می کند می

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما