معادل انگلیسی دوقطبی تنظیم شده دو قطبی تشدید کننده در بسامد کاری خود

مهندسی برق

دوقطبی تنظیم شده دو قطبی تشدید کننده در بسامد کاری خود

tuned dipole

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دوقطبی تنظیم شده دو قطبی تشدید کننده در بسامد کاری خود

دو قطبی هم راستا

collinear dipole

دو قطبی

dipole

آنتن دو قطبی ، دوقطبی نیم موج آنتنی به درازای تقریباً نصف طول موج که در مرکز الکتریکی خود جهت اتصال به خط انتقال شکافته شده است آمپدانس حدود 72 اهم است الگوی تابشی آن در زاویه عمود بر محور آنتن دارای بیشترین مقدار است

dipole antenna , fan dipole , half - wavedipole

دو قطبی الکتریکی یک زوج بار مساوی و مختلف العلامه که در فاصله ی بسیار کمی از هم قرار دارند ، دو قطبی الکتریسیته

electric dipole

آنتن دو قطبی نیم موج

half-wave dipole

دو قطبی مغناطیسی

magnetic dipole

گشتاور دو قطبی

moment of a dipole

گشتاور دو قطبی

moment of dipole

دو قطبی نامرکز دو قطبی گردان نصب شده روی بازتابنده سهموی با زاویه ای نسبت به محور گردش ، برای ایجاد پویش مخروطی

off-center dipole

دو قطبی مرجع دو قطبی نیم موج مستقیم تنظیم شده و تطبیق داده شده برای بسامد معلوم که واحدی برای مقایسه در کار اندازه گیری آنتن است

reference dipole

دو قطبی مستقیم دوقطبی تشکیل شده از یک رسانای مستقیم که معمولاً در مرکز برای اتصال به خط انتقال شکسته شده است

straight dipole

تنظیم شده

tuned

تقویت کننده تنظیم شده تقویت کننده ای که بار آن ، مدار تنظیم شده است در نتیجه امپدانس بار و بهره ی تقویت کننده با بسامد تغییر می کند

tuned amplifier

آنتن تنظیم شده آنتنی که مقادیر ظرفیت خازنی و آندوکتانس آن تشدیدی را در بسامد کار مطلوب ایجاد می کند

tuned antenna

نوسان ساز بیس - تنظیم شده نوسان ساز ترانزیستوری که مدار تشدید تعیین کننده ی بسامد آن در بیس قرار دارد این نوسان ساز شبیه نوسانساز لامپ الکترونی شکبه - تنظیم شده است

tuned -base oscillator

مدار تنظیم شده ، مدار میزان شده

tuned circuit

مدار تنظیم شده ؛ مدار تنظیم شونده مداری که می توان قطعات آن را برای ایجاد پاسخ مدار در بسامد خاصی در محدوده ی تنظیم ، تنظیم کرد

tuned circuit; tuning circuit

فیلتر تنظیم شده فیلتری که شامل یک یا چند مدار تظیم شده برای تضعیف کردن یا عبور دادن سیگنال ها در بسامد تشدید است

tuned filter

بسامد رادیویی تنظیم شده مرجعی برای گیرنده که در آن همه ی تقویت RF در بسامد سیگنال حامل ارسال شده انجام می شود

tuned radio frequency

رادیو با بسامد میزان شده

tuned radio frequency receiver

گیرنده ی بسامد رادیویی تنظیم شده گیرنده ی رادیویی تشکیل شده از طبقات تقویت کننده ای که برای تشدید کردن در بسامد حامل سیگنال مطلوب با استفاده از خازن گروهی تنظیم می شوند سیگنالهای تقویت شده با بسامد حامل اولیه به طور مستقیم برای دمدوله شده به آشکار ساز داده می شوند و سیگنالهای AF حاصل در تقویت کننده AF تقویت و در بلندگو بازسازی می شوند امروزه به جای این روش از گیرنده ی های سوپرهترودین استفاده می شود ، که دارای قابلیت انتخاب بهتری هستند

tuned radio-frequency receiver

طبقه بسامد رادیویی تنظیم شده طبقه تقویتی که در بسامد حامل سیگنال دریافت شونده قابل تنظیم است

tuned radio-frequency stage

ترانسفورماتور تنظیم شده ترانسفورماتوری که عناصر مداری مربوط به آن برای تشدید کردن در بسامد جریان متناوبی که به اولیه تغذیه می شود ، تنظیم شده اند و در نتیجه سبب ایجاد ولتاژ بالاتری در ثانویه نسبت به حالت عادی می شوند ، مبدل میزان شده

tuned transformer

اجاق مدار - تنظیم شده دستگاه گرم کننده الکتریکی که اجزای مدار تنظیم شده را در دمای ثابتی نگه می دارد تا از جا به جا شدن بسامد آنها در اثر تغییرات دمای جلوگیری کند

tuned-circuit oven

نوسان ساز کلکتور - تنظیم شده نوسان ساز ترانزیستوری که مدار تشدید تعیین کننده ی بسامد آن در مدار کلکتور قرار دارد این نوسان ساز شبیه نوسان ساز لامپ الکترونی آند- تنظیم شده است

tuned-collector oscillator

نوسان ساز امیتر- تنظیم شده نوسان ساز ترانزیستوری که بسامد آن با مدار تشدید تنظیم شده ای تعیین می شود که در امیتر قرار دارد و برای ایجاد فیدبک لازم به امیتر تزویج شده است

tuned-emitter oscillator

دو قطبی باند پهن دو قطبی ای که نسبت طول به قطر کمی دارد تا بتواند در باند بسامدی نسبتاً پهنی تشدید کند

wideband dipole

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی دوقطبی تنظیم شده دو قطبی تشدید کننده در بسامد کاری خود

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی دوقطبی تنظیم شده دو قطبی تشدید کننده در بسامد کاری خود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما