معادل انگلیسی بوقی تاشده نوعی بوقی آکوستیکی که با تا کردن یا پیچش مسیر گلویی تادهانه درازترین مسیر ممکن را تولی

مهندسی برق

بوقی تاشده نوعی بوقی آکوستیکی که با تا کردن یا پیچش مسیر گلویی تادهانه درازترین مسیر ممکن را تولید می کند

folded horn

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی بوقی تاشده نوعی بوقی آکوستیکی که با تا کردن یا پیچش مسیر گلویی تادهانه درازترین مسیر ممکن را تولی

صافی صوتی

acoustical horn

جرقه گیر شاخکی

arcing horn

شیپور دو مخروطی ، بوق دو مخروطی وسیله ی تشعشعی مشابه با آنتن دو مخروطی که در زاویه ی راس بیشتر از 90 درجه به آنتن شیپوری تبدیل می شود

biconical horn

بوقی دایره ای مقطعی از موجبر دایره ای که ب شکل بوق به سمت بیرون گسترش می یابد به عنوان تغذیه گر باز تابنده ها یا عدسیهای ریز موج به کار می رود

circular horn

بوقی مخروطی نوعی آنتن با سطح مقطع دایره ای و وجوه راست

conical horn

بوق الکترومغناطیسی ساختار بوقی شکل آنتن که برای ایجاد مشخصه ی تابش کاملاً جهت دار به کار می رود یک موج بر ، یا دو قطبی محرک ، یا حلقه ی واقع در سر ورودی برقی انرژی سیگنال را به آن منتقل می کنند

electromagnetic horn

بوقی نمایی نوعی بوقی که مساحت سطح مقطع آن یا فاصله از محور به صورت نمایی افزایش می یابد

exponential horn

آنتن دو قطبی دولا

folded dipole (antenna)

آنتن دو قطبی تاشده یک زوج دو قطبی نیم موج و موازی که سرهایشان به هم متصل شده است در نتیجه امپدانس مرکز آنهابه 300 اهم افزایش می یابد و بدون نیاز به بالان (balun) قابلیت تطبیق با خط انتقال دو سیمه ی 300 اهمی را دارند پهنای باند آن از دو قطبی نیم موج منفرد با امپدانس 70 اهم بیشتر است در گیرنده های تلویزیونی و « اف ام » به کار می رود

folded- dipole antenna

تصویر تا خورده

folded picture

شیپور ، شاخک ، بوق ؛ شیپوره 1 لوله ای با انتهای شیپور مانند که برای بهبود کیفیت پخش صدا و رسیدن به مشخصه های جهتی مطلوب در قسمت خروجی بلندگو قرار می گیرد سطح مقطع آن از قسمت گلویی به طرف دهانه افزایش می یابد بوق آکوستیکی نیز نامیده می شود 2 یک وسیله ی سیگنال دهی الکترومکانیکی یا با تحریک هوا

horn

بوق هذلولی نوعی آنتن بوقی که شعاع سطح مقطع معادل آن طبق قانون هذلولی افزایش می یابد

hyperbolic horn

شیپور چند دهانه قطاعی از آنتن شیپوری که دهانه هایی دارد که در سطح مشترکی قرار گرفته اند این شیپور ها از دهانه های باز روی سطح موجبر مشترک تغذیه میشوند که به اندازه یک طول موج از یکدیگر فاصله دارند تا الگوی تابش جهتا دار مطلوب را برای انرژی تابش شده ایجاد کند 2 ترکیبی از بلندگوهای شیپوری مجزا که واحدهای راه انداز مستقل دارند یا به صورت گروههایی به یک واحد راه انداز مشترک وصل می شوند تقسیم کردن شیپور بزرگح به شیپورهای کوچکتر کنترل فشار و فاز امواج آکوستیکی را د دهانه ی شیپورها آسانتر می کند

multicellular horn

شیپور قطاعی شیپور الکترومغناطیسی که در وجه روبه روی موازی و دو وجه دیگر آن واگراهستند

sectoral horn

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی بوقی تاشده نوعی بوقی آکوستیکی که با تا کردن یا پیچش مسیر گلویی تادهانه درازترین مسیر ممکن را تولی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی بوقی تاشده نوعی بوقی آکوستیکی که با تا کردن یا پیچش مسیر گلویی تادهانه درازترین مسیر ممکن را تولی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما