معادل انگلیسی تخلیه گازی عبور جریان الکتریسیته در گاز بر اثر حرکت بونهای تولید شده در فرایند برخورد بین الکترو

مهندسی برق

تخلیه گازی عبور جریان الکتریسیته در گاز بر اثر حرکت بونهای تولید شده در فرایند برخورد بین الکترونها و مولکولهای گاز

gas discharge

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تخلیه گازی عبور جریان الکتریسیته در گاز بر اثر حرکت بونهای تولید شده در فرایند برخورد بین الکترو

تخلیه تابان نابهنجار تخلیه تابانی که مشخصه آن افزایش افت ولتاژ در هنگام افزایش جریان است و هنگامی رخ میدهد که جریان از حدی که کاتد لامپ گازی را کاملا تابان میکند بیشتر شود ، تخلیه تابان نابهنجار ، تخلیه تابانی که مشخصه آن افزایش افت ولتاژ در هنگام افزایش جریان است و هنگامی رخ میدهد که جریان از حدی که کاتد لامپ گازی را کاملا تابان میکند بیشتر شود ، تخلیه تابناک نامتعارف

abnormal glow discharge

تخلیه قوس جرقه

arc discharge

تخلیه قوسی

are discharge

تخلیه هوایی

atmospheric discharge

تخلیه جارویی

brush discharge

تخلیه خازن

capacitor discharge

تخلیه همرفتی دور شدن جریان از ذرات باردار ، به صورت مرئی یا نامرئی ، از جسمی که توسط ولتاژ به اندازه کافی بالا باردار شده است

convective discharge

تخلیه ی بی نور تخلیه ی الکتریکی نامروی در گاز

dark discharge

تخلیه ، تخلیه 1 عبور الکتریسیته از یک گاز که معمولاً با تابش ، قوس ، جرقه ، یا هاله همراه است 2 بر داشتن بار از باتری ، خازن یا سایر قطعات ذخیره کننده الکتریسیته 3 تبدیل انرژی شیمیایی به انرژی الکتریکی در باتری ، دشارژ ، تخلیه الکتریکی

discharge

تخلیه مخرب افزایش شدید و ناگهانی جریان گذرنده از محیط عایق به دلیل تخریب آن توسط تنش الکتروستاتیکی ، تخلیه جرقه ای

disruptive discharge

تخلیه ی بی الکترود تخلیه ای که توسط میدان الکتریکی بسامد-بالا در لامپ گازی فاقد الکترود داخلی تولید می شود

electrodeless discharge

دشارژ الکتروستاتیکی

electrostatic discharge

تخلیه میدان

field discharge

تخلیه اول تاونزند

first townsend discharge

تخلیه مشتعل

flaming discharge

ضریب فزون سازی گاز

gas amplification factor

مشعل گازی

gas burners

خازن گازی نوعی خازن که دی الکتریک بین الکترودهای آن گازی غیر از هوا است

gas capacitor

آشکار ساز گاز نوعی نیمه رسانا یا سایر قطعات حس کننده گاز که مقاومت آن در حضور گازهایی نظیر مونوکسید کربن ، متان ، پروپان ، و مشتقات فرار نفتی کاهش می یابد

gas detector

دیود گازی لامپی که از یک کاتد گرم و یک آند در محفظه ای شامل مقدار کمی گاز یا بخار بی اثر تشکیل شده است وقتی که آند به اندازه کافی مثبت شود ، الکترونهای جاری شونده به سوی آن با اتم های گاز برخورد می کنند و آنها را یونیده میکنند در نتیجه ، جریان آند در مقایسه با دیود خلأ بسیار بیشتر خواهد بود

gas diode

آلایش گازی وارد کردن اتمهای ناخالصی در ماده نیمه رسانا از طریق رشد رونشستی و به کمک جریانی از گازها که قبل از ورود به محفظه واکنشگر با یکدیگر مخلوط شده اند

gas doping

زدایش گازی زدودن بخش هایی ازماده نیمه رسانا از طریق واکنش آن با یک گاز که منجر به تشکیل ترکیب فرار شود نمونه آن زدایش قطعات سیلسیمی به وسیله کلرید هیدروژن در 1000 درجه سیلسیوس یا بیشتر است

gas etching

کابل پر- از - گاز کابلی نظیر کابل هم محور که دارای گاز تحت فشار به منظور عایق بندی و حفاطت در مقابل رطوبت است

gas- filled cable

تمرکز با گاز (یونیده)

gas focusing

شکاف گازی

gas gap

پست های گازی

Gas Insulated Substation

ادوات سوئیچینگ ایزوله گازی

Gas Insulated Switchgear

لیزر گازی نوعی لیزر که بر اساس تخلیه گاز موجود در لامپ کوارتز یا شیشه عمل می کند و در هر انتهای آن پنجره ای با زاویه ی بروستر قرار گرفته است برانگیزش گاز به کمک نوسان ساز بسامد- بالا یا عبور جریان مستقیم بین الکترودهای داخل لامپ انجام می گیرد وظیفه ی تخلیه ، تلمبه زنی به منظور ایجاد وارونی جمعیت است عملکرد لیزر می تواند به شکل پالسی یا گازی باشد انواع اصلی آن عبارت اند از : 1 لیزرهای گازی اتمی نظیر لیزرای هلیم- نئون ؛ 2 لیزرهای یونی نظیر لیزرهای بخار فلز 3 لیزرهای گازی ملکولی مانند لیزرهای دیوکسید کربن ؛ 4 لیزرهای شیمیایی که وارونی جمعیت در آنها برای واکنش شیمیایی بین دو گاز ایجاد می شود

gas laser

عدسی گازی نوعی عدسی که با تغییر ضریب شکست گاهای داخب آن نور لیزر را هدایت می کند شکل لوله ای و طویل آن موجب محدود شدن باریکه ی لیزر به محور لامپ می شود این عدسی برای مخابرات راه دور مناسب است با محدود کردن باریکه در یک عنصر گرمایشی مارپیچی که همراستا با محور لامپ است و گاز رادر آن منظقه متراکم می کند می توان ضریب شکست لامپ را تغییر داد همچنین ، میتوان گازهای مختلف را به گونه ای تزریق کرد که در جهتهای مختلف در لوله جریان پیدا کنند

gas lens

فندک گاز

gas ligter

شبکه گاز

gas network

نیروگاه گازی

gas plant

پراکنش گازی پراکندگی الکترونها یا ذرات دیگر در یک باریکه توسط گازهای پسماند در سیستم خلأ

gas scattering

حسگر گازی

gas sensor

لامپ چهار قطبی با کاتد داغ

gas tetrode

انتقال گاز

gas transmission

لامپ سه قطبی با کاتد داغ

gas triode

لامپ گازی نوعی لامپ الکترونی که گاز یا بخار داخل آن نقش عمده ای در عملکرد آن دارد ، لامپ گاز دار

gas tube

لامپ پرتو- ایکس گازی نوعی لامپ پرتو ایکس با کاتد سرد که در شرایطی که ولتاژ آند-کاتد به اندازه کافی بالا باشد از طریق بمباران یونهای مثبت الکترونها را گسیل می کند

gas x-ray tube

گاز الکترون دو بعدی تراکم گازی الکترونها در اثر نیروهای الکتروستاتیکی موجود د محل پیوند بین آرسنید گالیم خالص ( GaAs) و آرسنید گالیم آلومینیم خالص ( AlGaAs)که یک فت ( FET) ساختار ناهمگون را به وجود می آورند

gas,2-d electron

تخلیه گاز

gas-discharge

نمایشگر تلیه - گازی نوعی نمایشگر الفبا - عددی که عملکرد آن بر اساس یونش گاز نئون در یک محفظه بسته وشامل دو الکترود مخالف به صورت دیود است الکترودها به شکل نقاط یا قطعات رسانا شفاف هستند و قرائت الفبا- عددی ایجاد می کنند ماتریس نقطه ای الکترودها می تواند تمام نویسه های اسکی ( ASCll)را نمایش دهد ؛ الکترودهای هفت - قطعه ای تمام اعداد و برخی از حروف را نشان می دهند ؛ 14- قطعه الها نیز قادر به نمایش تمام اعداد و حروف اند برای یونش گاز به ولتاژ بیش از 160 ولت نیاز است مقدار خیلی کمی مواد پرتوزا به گاز افزوده می شود تا در دماهای محیطی کم یونش آن را بهتر کند

gas-discharge display

لیطز گازی دینامیکی نوعی لیزر گازی که انرژی گرمایی را با بازده به اندازه کافی بزرگ به تابش همدوس برای ارسال توان بی سیم تبدیل می کند گاز معمولاً مخلوطی از نیتروژن و دی اکسید کربن با کاتالیزور هلیم یا بخار آب است که به روشهای مختلف نظیر لامپ ضربه ای یا arc jet تا 2000 درجه کلوین گرم شده است طول موج برابر با گذر 10/6 میکرومتری لیزر CO2 استاندارد در طیف زیر قرمز است و می تواند به شکل پیوسته یا پالسی باشد

gasdynamic laser

پرشده با گاز

gas-filled

لامپ گازی

gas-filled lamp

لامپ تابش شماره پر از گاز نوعی لامپ گازی که از طریق یونش گاز ، وجود تابش را آشکار می کند

gas-filled radiation-counter tube

یکسوکننده گازی

gas-filled rectifier

لامپ الکترونی گازی

gas-filled tube

لامپ الکترونی گازی

gas-filled valve

سوئیچگیر گازی

Gas-Insulated Switchgear

واشر

Gaskets

دستگاه بنزینی ‎ - برقی

gasoline-electric

نمایشگر پلاسما - گازی ؛ نمایشگر پلاسما نوعی نمایشگر صفحه - تخت بر اساس ماتریسی از سلول های دیودی پلاسما - گاز که برای صفحه نمایش تلویزیونها و کامپیوتر ها به کار می رود نمایشگری با 576×786 نقطه ( جمعاً 442368 نقطه ) می تواند هردو استاندارد پخش تلویزیونی پال ( PALL) و ان تی اس سی (NTSC) را لحاظ کند

gas-plasma display ; plasma display

گاززدگی

gassing

لامپ نرم

gassy tube

لامپ گازی شده ؛ لامپ گازدار لامپ الکترونی ای که به صورت ناقص یا نادرست تخلیه شده است به گونه ای که گاز پسماند داخل محفظه لامپ باقی می ماند قطعات داخلی نا آماده نظیر شکه ها یا صفحه ها ، نشت محفظه یا ( pinch-off) ناقص از جمله دلایل این پدیده می تواند باشد عمل گاززدایی نمی تواند هیچ یک از این عیوب را اصلاح کند لامپ گازدار ، حتی اگز در موقع کشف عیب سالم باشد سرانجام از کار خواهد افتاد برای تشخیص وجود گاز می توان یک پیچک تسلا را در مقابل محفظه شیشه ای نگه داشت و وجود تابش در داخل آن را بررسی کرد

gassy tube; soft tube

تخلیه ی تابان تخلیه ی الکتریسیته از طریق گاز درون لامپ الکترونی که مشخصه آن تابش کاتد و افت ولتاژی در مجاورت آن است که بسیار بیشتر از ولتاژ یونش گاز است ، تخلیه تابناک

glow discharge

تخلیه شدید

high rate discharge

تخلیه داخلی

internal discharge

تخلیه وابسته

non-self-maintained discharge

تخلیه تابناک متعارف

normal glow discharge

تخلیه مواج

oscillating discharge

تخلیه الکتریکی جزئی

Partial discharge

تخلیه جزئی حوزۀ فاز

Phase Resolved Partial Discharge

تخلیه سریع

rapid discharge

تخلیه مانده

residual discharge

تخلیه دوم تاونزند

second townsend discharge

خود - تخلیه از بین رفتن ظرفیت مفید پیل یا باتری ذخیره ی یونی به دلیل واکنشهای شیمیایی داخلی این واکنشها می توانند تبخیر شیمیایی یا واکنش آرام الکترولیت با آند حتی در هنگام باز بودن مدار پیل باشد

self - discharge

تخلیه ناوابسته

self-maintained discharge

تخلیه نیم وابسته

semi-self-maintained discharge

تخلیه مخطط تخلیه الکتریکی که مشخصه آن باندهای نور و تاریکی متناوب در ستون مثبت مجاور به آند لامپ تخلیه فروزان است

striated discharge

تخلیه سطحی

surface discharge

تخلیه نوشی

surging discharge

تخلیه ( تاون سند ) تخلیه در گازی با فشار متوسط ( حدوداً بالای 0/1 mmhg ) شبیه به کرونا

townsend discharge

تخلیه مواج

undulatory discharge

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی تخلیه گازی عبور جریان الکتریسیته در گاز بر اثر حرکت بونهای تولید شده در فرایند برخورد بین الکترو

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تخلیه گازی عبور جریان الکتریسیته در گاز بر اثر حرکت بونهای تولید شده در فرایند برخورد بین الکترو

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما