معادل انگلیسی مادر 1 نسخه فلزی منفی از دیسک ضبط که به عنوان یکی از مراحل تولید صفحه هی گرامافون به روش شکل دهی

مهندسی برق

مادر 1 نسخه فلزی منفی از دیسک ضبط که به عنوان یکی از مراحل تولید صفحه هی گرامافون به روش شکل دهی الکتریکی تولید می شود 2 master station ، اصلی

master

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مادر 1 نسخه فلزی منفی از دیسک ضبط که به عنوان یکی از مراحل تولید صفحه هی گرامافون به روش شکل دهی

آنتن مرکزی تلویزیون سیستم آنتنی که از یک آرایه آنتنی تشکیل می شود که قادر به دریافت سیگنال پخشی شده قابل دسترس و تقویت آنها برای توزیع از طریق کابلهای هم محول به تعدادی از گیرنده های تلویزیونی مستقل است که به طور معمول در یک خانه ، آپارتمان ، هتل یا ساختمانهای دیگر قرار دارند

master - antenna television

انشعاب اصلی

master service

ایستگاه اصلی ایستگاه مرجع گروهی از ایستگاههای رادیویی همزمان که ارسال ایستگاههای دیگر گروه به آن معطوف می شود در یسک سیستم لورن ایستگاه A یا اصلی است ، ایستگاه داخلی

master station

برنامه اصلی

master program

به صورت حاکم تابع

master-slave (m-s)

پالس همزمان سازی اصلی پالسی که با توجه به دامنه و / یا طول ، می توان آن را از سایر پالسهای از راه دور تشخیص داد و مشخص کننده یپالس انتهایی دنباله است

master synchronization pulse

پیشرو/پسرو

master/slave

تابلوی اصلی

master panel

تقویت کننده توان نوسان ساز اصلی نوسان سازی که به دنبال آن یک طبقه تقویت کننده توان RF قرار دارد که به عنوان میانگیر عمل می کند

master oscillator - power amplifier

ساعت اصلی منبع الکترونیکی یا الکتریکی سیگنالهای زمان بندی استاندارد که اغلب پالسهای ساعت نامیده می شوند و برای ترتیب دهی به عملکرد کامپیوتر مورد نیاز است

master clock

فلیپ - فلاپ اصلی - فرعی ترکیبی از دو فلیپ فلاپ که یکی از آنها ( اصلی ) اطالعات خود را در بله بالا رونده پالس ساعت دریافت می کند دیگری ( فرعی یا فلیپ فلاپ خروجی ) اطلاعات خود را در لبه پایین رونده پالس دریافت می کند به این ترتیب از تحریک غلط در هنگامی که دو یا چند درچه ی منطقی ورودی اغلب به طور همزمان ، اعمال می شوند جلو گیری می شود

master -slave filp- flop

فلیپ‌فلاپ‌های متبوع-تابع

Master–Slave FFs

فیلیپ فلاپ متبوع تابع

master slave fliflop

کلید اصلی

master key

کلید اصلی

master switch

کنترل اصلی تابلوی کنترل شامل کنترلهای برنامه اصلی فرستنده رادیویی یا تلویزیونی یا شبکه

master control

کنترل بهره اصلی 1 مقومت متغیر یا پتانسیومتری در تقویت کننده استریو که بهره ی هر دو کانال صوتی را به طور همزمان کنترل می کند 2 کنترلی در رادیو ف تلویزیون ، و استودیو ضبط ، که سطح خروجی کلی صدا را بدون تاثیر بر کنترلهای مخلوط کننده تعیین کننده ی تعادل میکروفونها و منابع صدای دیگر هستند ، تغییر می دهد این کنترل می توان حجم صدا را بیشتر یا کمتر کند

master gain control

کنترل روشنایی اصلی مقاومت متغیر ی که به طور همزمان ، بایاس شبکه را در تمام تفنگهای لامپ تصویر رنگی سه تفنگی تنظیم می کند

master brightness control

گروه اصلی

master group

لیپ فلاپ های متبوع-تابع

Master-Slave flip–flops

متبوع تابعه

master slave

نوسان ساز اصلی نوسان سازی که بسامد حامل خروجی تقویت کننده یا فرستنده را می سازد

master oscillator

واحد اصلی

master unit

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی مادر 1 نسخه فلزی منفی از دیسک ضبط که به عنوان یکی از مراحل تولید صفحه هی گرامافون به روش شکل دهی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مادر 1 نسخه فلزی منفی از دیسک ضبط که به عنوان یکی از مراحل تولید صفحه هی گرامافون به روش شکل دهی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما