معادل انگلیسی قطعه سیلیسیمی اکسید - فلزی دیود خازن یا قطعه نیمرسانای دیگحر با یک اکسید فلزی مانند دی اکسید سیل

مهندسی برق

قطعه سیلیسیمی اکسید - فلزی دیود خازن یا قطعه نیمرسانای دیگحر با یک اکسید فلزی مانند دی اکسید سیلیسیم که مانند لایه عایق عمل می کند

metal - oxide silicon device

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی قطعه سیلیسیمی اکسید - فلزی دیود خازن یا قطعه نیمرسانای دیگحر با یک اکسید فلزی مانند دی اکسید سیل

دستگاه همنوایی صوتی

acoustic resonance device

عنصر فعال ، وسیله ی فعال عنصری با توانایی کنترل ولتاژیا جریان برای تولید بهره یا کلیدزنی در مدار نمونه های آن عبارت اند از : دیودها ، لامپهای الکترونی ، ترانزیستورها ، و مدارهای مجتمع

active component , active device

دستگاه تنظیم ، دستگاه برای تنظیم نمودن

adjusting device

دستگاه اعلام خطر ، دستگاه آژیر

alarm device

دستگاه دید همه طرفه

all –round looking device

وسیله ی قیاسی نوعی وسیله ی کنترلی که بر اساس متغیر هایی عمل می کند که با ولتاژ یا سایر کمیتهای پیوسته نمایش داده می شوند

analog device

محافظ از پارازیت ، دستگاه پارازیت گیر

anti interference device

ضدپیچیدگی

antidistortion device

دستگاه جلوگیری کننده

arresting device

وسیله ی ناهمزمان وسیله ای که سرعت کار آن به بسامد سیستم میزبان وابسته نیست

asynchronous device

دستگاه کنترل خودکار نوسان

automatic frequency control device

آزاد کننده خودکار

automatic tripping device

دستگاه کمکی

auxiliary device

وسیله ذخیره کمکی

auxiliary storage device

قطعه با دو حالت پایا

bistable device

قطعه ی ردیف پیمانه ای نوعی قطعه ی نیم رسانا که در آن باربرهای اکثریتی اطلاعات را در خود ذخیره کرده است و باربرهای اقلیتی بارها را به صورت پی در پی و درست نظیر حمل سطلهای آب در صفی از آتش نشانها از نقطه ای به نقطه دیگر حمل می ککنند کاربرد این دودویی می شود

bucket brigade device

قطعه انتقال بار

charge transfer device

وسیله تزویج -باری[ سی سی دی] نوعی وسیه انتقال بار نیمه رسانا که اساسُ از یک لایه نیمه رسانای زیرین ، یک لایه عایق اکسید در وسط ، و یک لایه بالایی از الکترودهای فلزی تشکیل شده است اعمال ولتاژ منفی به هر الکترود منجر به ایحاد منطقه تهی در لایه زیرین و ذخیره حامل های اقلیت و حامل اطلاعات می شود با انتقال ولتاژ منفی به الکترود مجاور ، اطلاعات ذخیره شده نیز جا به جا می شوند

charge-coupled device

قطعه انتقال - باری قطعه ای نیمه رسانا که بر اساس جا به جایی بارهای ذخیره شده بین نقاط معین کار می کند مانند قطعات تزریق -باری و تزویج - باری

charge-transfer device

وسیله ی ایمنی مخابرات نوعی مدار مجتمع نیمه رسانا که برای رمز گذاری سیگنالهای مخابراتی به کار می رود از این وسیله در ابتدا در انتهای خط ارتباطی ( کابل ، تار نوری ، یا بسامد رادیویی ) برای جلو گیری از دسترسی غیر مجاز به اطلاعات ارسال شده استفاده می شود

communication security device

قطعه ( وسیله ) منطقی برنامه پذیر پیچیده

complex programmable logic device

قطعه بهمنی کنترل شده قطعه ای نیمه رسانا که بیشترین و کمترین ولتاژ شکست بهمنی آن به دقت مشخص شده است و می تواند جهشهای ناگهانی ولتاژ را در این منطقه بهمنی به صورت نا محدود و بدون هیچگونه اسیبی جذب کند

controlled avalanche device

دیوایس میدان متقاطع

cross field device

وسیله زمزاییک وسیله ای که بر اساس ابر رسانایی تولید شده در دماهای نزدیک به صفر مطلق کار می کند

cryogenic device

وسیله برقی

current consuming device

عنصر

device

وسیله ریز آینه ای رقمی [ دی ام دی] وسیله ای نیمرسانا که از ماتریسی از حدود نیم میلیون آینه ی متحرک که ابعاد هر یک 4×4 میکرومتر است تشکیل شده و به کمک لولاهای میکروسکوپی روی تراشه ی حافظه ی مدار مجتمع نصب شده اند سیگنالهای تولید شده توسط رایانه ، سلولهای حافظه را قطع و وصل می کنند و این عمل موجب خم شدن آینه های انتخاب به طرف صفحه تلویزیون ( سیگنال ّ 1ّ) و یا دور شدن آن ( سیگنال ّ0ّ ) می شود در نتیجه تصویر متحرک رنگی در هر لحظه روی صفحه تشکیل می شود با مترکز کردن نورهای قرمز ، آبی یا سبز به روی « دی ام دی » هر اینه یک دانه ی تصویر ( پیکسل - pixel) است که رنگ آن همان رنگ نور فرود آمده در آن لحظه است ریز آینه های بر روی بستری با ابعاد تقریبی 2/5 سانتیمتر به روش ریز ماشین کاری (micromachining) ساخته می شوند قرار است که این وسیله جانشین لامپ پرتو کاتدی در سیستم های تلویزیونی پروژکتوری شود روشنایی تصویر متناسب با بسامد انتخاب دانه های آن در هر قاب تصویری است به این وسیله نمایشگر ریز آینه ای رقمی ( digital micromirror display device) نیز می گویند

digital micromirrordevice

قطعه مجزا ، قطعه تکی قطعه ، وسیله ، یا جزء الکترونیکی و مستقلی که کار مشخصی را انجام می دهد به عنوان نمونه می توان از مقاومت ، خازن ، دیود ، ترانزیستور و نیز قطعهات تخصصی نظیر ( ای ای دی ) ( اس سی آر ) فوتوسل و تردایسنده های فشار نام برد

discrete device

وسیله ی الکترونی ؛ قطعه ی الکترونی وسیله ای که در آن رسانش اساساً توسط الکترونهای در حال حرکت در خلأ ، گاز یا نیمرسانا انجام می شود ، مانند دیود بلوری ، لامپ الکترونی ، ترانزیستور ، یک یا یکسو ساز سیلسیمی

electron device

قطعه الکترونیکی

electronic device

قطعه ی منطقی برنامه پذیر الکترونیکی [ ای پی ال پی دی] نوعی قطعه ی برنامه پذیر میدانی که به جای پیوندهای فیوزی از ترانزیستور برای کنترل مسیر سیگنال ها در آرایه ی ثابت بلوکهای منطقی خود استفاده می کند برای برنامه نویسی دوباره ی «ای پی دی» باید تراشه را در عرض نور فرابنفش قرار داد تا بخش ایپرام آن پاک واتصالهای مربوط به برنامه ریزی اولیه باز شود سپس برنامه جدید حاوی اطلاعات مسیر سیگنال در سلولهای ترانزیستوری حافظه ی ایپرام بار می شود

electronically programmable logic device

وسیله برقی

electroreceptive device

وسیله ی اثر میدانی ویله ای نیمرسانا که ویژگی های آن عمدتاً توسط اثر میدان الکتریکی بر ناحیه ای در درون نیمرسانا تعیین می شود

field-effect device

فقط چهار لایه نوعی قطعه ی نیمرسانای پی ان پی ان چهار لایه ی متناوب از مواد پی و ان که در مجموع سه پیوند پی ان را به وجود می آورند یکسوساز کنترل شونده ی سلیکنی ( اس سی آر) نمونه ی آن است

four- layer device

قطعه نگه دارنده

holding device

وسیله ی هدف یاب ؛ وسیله ی هدایت 1 فرستنده ، گیرنده ، یا تطابق دهنده ای برای هدف یابی هواپیما یا استفاده در هواپیما برای مقاصد هدف یابی و هدایت 2 مداری در هواپیما یا موشک هدیات شونده که آن را به طرف هدف هدایت میکند 3 وسیله ی کنترل کننده ای که به صورت خودکار در جهت حرکت یا چرخش صحیح برای رسیدن به تغییر مطلوب شروع به کار می کند نمونه ی آن موتور تنظیم گر با کنترل از راه دور برای گیرنده ی تلویزیونی است وسیله ی فاقد هدف یابی ممکن است در ابتدا و در جهت غلط به نقطه ی پایانی مسیر خود برود

homing device

وسیله روشنایی

illumination device

قطعه ی درون کاشتی 1 ضربانساز قلب یا هر وسیله ی الکترونیکی پزشکی دیگر که از طریق جراحی در بدن کار گذاشته می شود 2 مقاومت یا هر قطعه ی دیگری که به روش کاشت یون درون بستری از جنس سیلسیم یا سایر نیمه رساناها ساخته می شود

impelanted device

تابشگر اتفاقی وسیله ای که در شرایط کار عادی خود انرژی بسامد رادیویی تابش می کند هر چند که برای تولید این انرژی طراحی نشده باشد

incidental radiation device

وسیله ی نوری مجتمع وسیله ای که در طول موجهای نوری کار می کند و می توان آن را روی بسترهای نیمه رسانای متداول برای ساخت مدارهای مجتمع تولید کرد

integrated optical device

وسایل الکترونیکی هوشمند

Intelligent Electronic Device

وسیله ی خطی ، ابزار خطی وسیله ی تقویت کننده ی قیاسی با رابطه ی خطی بین ورودی و خروجی ، در مقابل آن وسیله ی رقمی غیر خطی قرار دارد که در گستره ی سیگنال ورودی خود ، یا کاملاً قطع یا کاملاً وصل است

linear device

قطعه ی تطبیق دهنده قطعه ای که امپدانس های نامتعادل مانند ترانسفورماتور خروجی گیرنده رادیویی را تطبیق می دهد

matching device

فلز

metal

رونشانی فلز - آلی بخار - فاز تشکیل یک لایه رذونشستی باواکنشهای شیمیایی بین عناصر گازی سازنده ی لایه برای نشاندن ایندیم وگالیم گازهای واکنش دهنده قلیایی و در فسفر و آرسنیک ، گازها اسیدی هستند

metal - organic vapor - phase opitaxy

مقاومت نیمرسانای اکسید - فلزی ترانزیستور اثر میداان نیمرسانای اکسید - فلزی که جانشین مقاومت در مدار مجتمع می شود

metal - oxid e semiconductor resistor ( mos resistor )

مقاومت اکسید - فلزی مقاومت پوسه فلزی که در آن دی اکسید فلزی مانند اکسید قلع همانند پوسه ای بر روی زیر ساخت عایق نشانه می شود

metal - oxide resistor

نمیرسانای اکسید - فلزی ساختار فلز - عایق - نیمرسانا در لایه عایق اکسیدی بر روی ماده ی زیر ساخت در زیر ساخت سلیسیمی لایه عایق ساز دی اکسید سیلیسیم است ترانزیستورهای اثر میدان ، خازنها ، مقاومتهاو قطعات نیمرسانای دیگری با این ساختار ساخته می شود فرایند MOS شامل CMOS , DMOS, NMOS, PMOS می شود

metal - oxide semiconductor

وریستوراکسید -فلزی مقاومت متغیر ( وریستور ) برای حفاظت مداربندی دارای تغذیه AC ضریه های گحذار یا اضافه ولتاژ اکسید روی قالب گیری شده حرارت داده می شود تا یک قالب یکپارچه را تشکیل دهد MOV ها منحنیهای ولتاژ - جراین متقارنی دارند که حالتهای گذرای دو جهته را با برش حذف می کنند MOV همانند دو دیود زنر پشت به پشت می تواند تا 10 کیلو ژول انرژی را جذب کند محفظه آن می تواند به صورت قرصی با پایانه های شعاعی یا بلوکی با دو پایه عمودی باشد

metal - oxide varistor

ترانزیستور اثر میدان نیمرسانا - فلزی ترانزیستور اثر میدان که گیت فلزی آن به طور مستقیم روی کانال نیمرسانای آن ساخته شده است ، به طوری که مانند یک دیودشاتکی عمل می کند این ترانزیستور با MOSFET که کیت آن با لایه عایق اکسید از کانال آن جدا شده است ، فرق دارد MESFET از مواد گروه V-III مانند گالیم آرسنید (GaAs) یا ایندیم فسفید (INP ) ساخته می شود

metal - semiconductor filed - effect transistor

یکسوساز محفظه -فلز قوس - جیواه ای یکسوساز قوس - جیوه ای که کاتد جیواه ای و آند آن در یک محفظه یا اتاقک فلزی قرار دارند

metal - tank mercury - arc rectifier

لوله حفاظ

metal conduit

با پوشش فلزی

metal decorated

آشکار سازی فلزی ، مکان یاب الکترونیکی ، فلز ییاب رادیویی ، مکان یاب فلزی مدار الکترونیکی که اجسام فلزی مخفی شده مانند تفنگ ، چاقو یا خط لوله های زیر زمینی را معمولاً با تابیدن میدان مغناطیسی با بسامد زیاد و آشکار سازی تغییرات ایجاد شده در میدان در اثر برخورد با اجسام فلزی فریتی و غیر فریتی ، آشکار می کنند

metal detector , electronic locator , radio metal locator , metal locator

لایه فلزی

metal film

مقاومت پوسه - فلزی مقاومتی که به شکل پوسه ای از فلز ، اکسید فلزی ، یا آلیاژ بر روی زیر ساخت عایق برای ساختن مدارهای مجتمع یا مقاومتهای مجزا ، ساخته می شود

metal- film resistor

نیمرسانای فلز - عایق ساختار نیمرسانایی که در آن یک لایه عایق ، معمولاً با ضخامت کسری از میکرومتر ، پیش از ایجاد اتصالهای فلزی بر روی زیر ساخت نیمرسانا نشانده می شود این لایه می تواند ناحیه اثر میدانی در سطح ماده نیمرسانا ایجاد کند کاربرد آن در خازنها ، دیودها ، ترانزیستورهای اثر میدان ، دیودهای نورافشان ، قطعات میکرواستریپ ، و رکتورها و قطعات نیمرسانای دیگر است

metal- insulator semiconductor

سر سیم فلزی

metal lead

فلزیاب رادیویی

metal locator

نیمه رسانای فلز - نیترید - اکسید ساختار نیمرسانایی که یک لایه عایق ( به جای عایق گیت دی اکسید سیلیسیم که معمولاً در ساختارهای نیمرسانا فلز - اکسید به کار می رود ) دارد معمولا ً ، لایه ای از دی اکسید سیلیسیم در نزدیکترین لایه به زیر ساخت سیلیسیمی ، همراه بالایه ای از نیترید سیلیسیم بر روی آن قرار می گیرد قابلیت لایه عایق دوتایی د ذخیره کردن بارها آن را برای استفاده در ارایه های ترانزیستوری حافظه ، خازنها و قطعات نیمرسانای دیگر مناسب ساخته است

metal- nitride - oxide semiconductor

اکسید فلز

metal oxide

مقاومت اکسید فلز

metal oxide resistor

خازن نیمرسانای اکسید - فلزی _ خازن MOS خازن مدار مجتمع که ناحیه N آن به داخل زیر ساخت سلیسیمی نفوذ داده می شود تا الکترود پایینی را تشکیل دهد ضخامت کنترل شده ای از اکسید سیلیسیم بر روی آن تشکیل می شود تا همانند دی الکتریک عمل کند الکترود بالایی لایه ای فلزی است که همزمان به عنوان اتصال داخلی مدار چاپ نشانده می شود بیشترینن مقادیر ظرفیت خازنی به چند صد پیکوفاراد محدود است

metal- oxide semiconductor capacitor

ترانزیسور اثر میدانی نیمه هادی اکسید فلزی

metal oxide semiconductor field effect transistor ( mosfet )

ترانزیستور اثر میدانی نیمه هادی فلزی

metal semiconductor field effect transistor ( mesfet )

محفظه فلزی ترانزیستور محفظه فلزی استاندارد شده برای پوشش بدون درز قطعات نیمه رسانا و رله های مینیاتوری

metal transistor can

صفحه تصویر آلومینیمی

metal-backed screen

لامپ مخروطی فلزی

metal-cone tube

مقاومت فلز پوشانی شده مقاومت ساخته شده با نشاندن پوسه نازک فلزی با مقاومت زیاد بر روی سطح شیشه ای ف میله سرامیکی یا لوله پلاستیکی

metalized resistor

عدسی آنتن فلزی عدسی تشکیل شده از سطوح طرح دار فلزی که به طور موازی در برابر آنتن قرار می گیرند تا باریکه را کانونی کنند این پره ها سرعت فاز را به نسبت فاصله طی شده بین سطوح فلزی در هر قسمت عدسی ، تغییر می دهند

metallic antenna lens

قوس فلزی

metallic arc

مدار فلزی

metallic circuit

افروزه فلزی

metallic filament

عایق فلزی بخش ربع - موجی اتصال کوتاه شده از خط انتقال که به عنوان امپدانس بسیار زیاد در بسامدهای متناظر با طول موج ربعی خود عمل می کند عایق فلزی به عنوان نگهدارنده ی مکانیکی عمل می کند

metallic insulator

تصویربرداری اهداف فلزی

metallic targets imaging

فلز پوشانی ، فلز اندود ، فلز پوشانی 1 فرایندی که در آن پوسه نازکی از فلز رسانا را بر روی یک زیر ساخت نیمرسانای که به طور مناسب پوشانده شده است نشانه می شود الگوی مورد نظطر برای اتصالهای داخلی سلول یا گیت به دست آید معمولاً ضخامت این لایه های فلزی 1 تا 2 میکرومتر است 2 پوسه نازکی از فلز که بر روی سطح پوشانده شده ی زیر ساخت سرامیکی از شبکه مقاومتی ، شبکه های مقاومتی - خازنی یا مدارهای هایبرید آبکاری می شود تا شیارهای رسانای یک الگوی معین را برای اتصال عناصر مقاومتی یا خازنی به پایه های خارجی ایجاد کند

metallization

مقاومت فلزپوش

metallized resistor

صفحه تصویر آلومینیمی

metallized screen

ترانزیستور اثر میدان نیمرسانا ی اکسید - فلزی ، ترانزیستور اثر میدان باکیت عایق شده ترانزیستور اثر میدان ولتاژ - رانشی با یک گیت فلزی عایق شده - اکسید یا جند بلوری عملکرد ترانزیستور تک قطبی بر اساس حرکت یک حامل اکثریت ( الکترونها در نوع N حفره ها در نوع P ) است و مانند ترانزیستور دو قطبی هر دوحامل در آن حرکت نمی کنند ولتاژکنترل کننده گیت MOSFET به جای آن که مانند JFET به دو سر پیوند PN اعمال شود به ناحیه کانال متقاطع با لایه عایق اعمال می شود گیت با دی اکسید سیلیسیم یا نیترید سیلیسیم عایق شده است MOSFET می تواند P کانال یا N کانال باشد و در مد تخلیه ای یا مد افزایشی عمل کند MOSFET ها شامل منطق دیجیتال CMOS ها یا BICMOSها نیز می شوند MOSFET به دلیل وجود عایق بین سورس و درین آن توان کمتری را درین مصرف می کند فرایند ساخت آن ساده تر از JFET است از سیلیسیم به طور اقتصادی استفاده می کند و اتصالهای داخلی آن در یک تراشه ساده تر است

metal-oxide semicondujctor field - effect transistor , insulated - gate field effect transistor

لامپ فلزی

metal-type tube

قطعه چند دهانه هسته ی مغناطیسی که دو یا چند شکاف دارد که سیم پیچها از داخل آنها می گحذرند در یکی از آرایشها که به عنوان عغنصر تطبیقی با بهره متغیر به کار برده می شود شار می تواند در اطراف دهانه های کوچکم بدون تاثیر بر شار اطراف دهانه اصلی قطع و وصل می شود

multiaperture device

قطعه با رسانایی منفی

negative conductance device

قطعه NOR قطعه ای منطقی که خروجی آن فقط وقتی 1 را نشان می دهد که همه ی سیگنالهای ورودی 0 زا نشان دهند بنابر این خروجی آن معکوس شده خروجی یک دریچه ی منطقی or است

nor device

قطعه نوری - الکترونیکی قطعاتی که نسبت به امواج نوری پاسخ می دهند ، نور گسیل می کنند یا آن را مدوله می کنند امروزه بیشتر این قطعات حالت جامد هستند ، مانند دیودهای نور گسیل ( LEDها) ، دیودهای نوری ، ترانزیستورهای نوری ، دیودهای لیزر و تزویجگرهای نوری

optoelectronic device

قطعه خروجی

output device

دستگاه حفاظت

overcurrent device

فیوز گرمایی

overload device

قطعه حفاظتی اضافه ولتاژ قطعه طراحی شده به منظور تلف کردن یا اتصال کوتاه کردن انرژی ضربه ای الکتریکی که از سطح ولتاژ تعیین شده تجاوز کند دیودهای زنیر ، mov ها و دیودها خذف ولتاژ گذرا ( tvs ) از این نوع قطعات هستند

overvoltage protective device

قطعۀ پارامتری ، قطعه پارامتری قطعه ای که عملکرد آن به تغییرات بعضی پارامترها با زمان بستگی دارد مثلاً این پارامتر می تواند رآکتانسی باشد که با ولتاژ کنترل AC تغییر می کند

parametric device

قطعه PNPN قطعه ای که از چهار لایه ، ماده نیمرسانای نوع N وP تشکیل می شود این قطعه همواره عبور جریان را در یک جهت سد می کند ، تنها اگر سر مثبت آن بایاس مثبت داشته باشد قطعات PNPN شامل دیودهای چهار لایه ؛ یکسوسازهای کنترل شده سیلیسیمی خاموش شونده با گیت و سوییچهای کنترل شده سیلیسیمی هستند عملکرد این قطعات بسته به تعداد لایه هایی که دارد که به پایه ها متصل شده باشند

pnpn device

دیوایس توان

power device

قطعه منطقی قابل برنامه ریزی قطعه منطقی که تنها بخشی از سیستم محاسباتی کامل را تشکیل می دهد مانند حافظه های دارای محتویات قابل نشانی دهی ، آرایه های منطقی قابل برنامه ریزی ، حافظه های با دستیابی تصادفی ، منطق تصادفی و حافظه های فقط خواندنی

programmable logic device

وسیله منطقی برنامه پذیر

programmable logic device

قطعه مجاورتی

proximity device

قطعه تابشی محدود شده قطعه ای که انرژِ RF ان به طور خودخواسته تولید و در طول سیمها هدایت یا تابش شده است اما میدان الکترومغناطیس کل آن از 15فاراد ولت بر متر در فاصله ای بر حسب فوت که برابر با 15/700 تقسیم بر بسامد بر حسب کیلوهرتز است بیشتر نمی شود ( این فاصله بر حسب متر برابر است با 47/85 تقسیم بر بسامد بر حسب کیلو هرتز )

restricted radiation device

وسیله منطقی برنامه پذیر ترتیبی

sequential programmable logic device

قطعه تصویر سیلیسیمی دوربین تلویزیونی صنعتی حالت جامد که از فناوری قطعه تزویج شده ی بار برای ساختن عناصر حساس به نور جدا گانه در آن استفاده می شود نوعی از آن آرایه ای 512×320 عنصر ی ( تعداد کل 840 و 163 عنصر ) دارد که 525 خط تصویر استاندارد با پهنای باند 3 مگا هرتز تولید می کند

silicon imaging device

قطعه منطقی برنامه پذیر ساده

simple programmable logic device

دستگاه هوشمند

smart device

قطعه حالت جامد

solid state device

قطعه حالت - جامد قطعه ای بجز رسانا که برخلاف قطعات خلاء یا گازی عملکرد آن بر اساس ویژگیهای الکتریکی ، مغناطیسی و ویژگیهای دیگر مواد جامد است

solid-state device

قطعه مجذور کننده

square law device

قطعه واسط کوانتومی ابر رسانا حلقه ابر رسانایی که با یک یا دو پیوند تزویج شده است کاربرد آن در مغناطیس سنجهای بسیار دقیق ، آنتنهای میدان - مغناطیسی- نزدیک و اندازه گیری جریانها یا ولتاژهای بسیار کوچک است

squid superconducting quantum interference device

قطعه راه انداز

starting device

قطعه نصب سطحی قطعه قرار گرفته در بسته ای که پایه های آن به صورت زایده ها یا تکه هایی برای لحیم شدن به طور مستقیم روی سطح مدار چاپی ، بدون نیاز به سوراخی برای وارد شدن ، هستند مانند خازنهای تراشه ای ، مقاومتهای تراشه ای ، دیودهای بدون پایه ، تریمرها ف ترانزیستورهای ( SOT ) و مدارهای مجتمع ( SOIC ) دارای پایه های خروجی کوچک قطعات نصب سطحی بدون پایه هستند به طوری که می توان آنها را بهطور مستقیم روی سطح برد مدار لحیم کرد

surface - mount device

قطعه همزمان قطعه ای که اطلاعات زا با همان سرعت خودش ارسال می کند که ممکن است مطابق با سرعت قطعه ارتباطی نباشد

synchronous device

دستگاه تاخیردار

time delay device

قطعه الکترون - انتقالی قطعه نیمرسانا ، معمولاض دیود که بر اساس مقاومت منفی داخل ناشی از الکترونهای انتقالی در گالیم آرسنید یا ایتدیم فسفید در میدانهای الکتریکی شدید عمل می کند زمان حالت گذرا به حداقل می رسد و امکان نوسان را تا ببسامدهای چند صد مگاهرتز فراهم میکند عملکرد آن می تواند در مد زمان گذرا ، مانند مد دیودگان ، درصد حوزه - خاموش یا در مد انبار شدن بار در فضای محدود ( LSA ) باشد

transferred - electron device

قطعه یک طرفه قطعه ای که انرژی را تنها در یک جهت ارسال می کند

unilateral device

دستگاه پوشیدنی

wearable device

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی قطعه سیلیسیمی اکسید - فلزی دیود خازن یا قطعه نیمرسانای دیگحر با یک اکسید فلزی مانند دی اکسید سیل

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی قطعه سیلیسیمی اکسید - فلزی دیود خازن یا قطعه نیمرسانای دیگحر با یک اکسید فلزی مانند دی اکسید سیل

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما