معادل انگلیسی تضعیف کننده پیستونی تضعیف کننده ریزموجی که در موج برداخل می شود تا مقدار تضعیف متغیری را با حرکت

مهندسی برق

تضعیف کننده پیستونی تضعیف کننده ریزموجی که در موج برداخل می شود تا مقدار تضعیف متغیری را با حرکت قطعه تزویجگر خروجی در طول محور طولی آن ایجاد کند

piston attenuator

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تضعیف کننده پیستونی تضعیف کننده ریزموجی که در موج برداخل می شود تا مقدار تضعیف متغیری را با حرکت

تضعیف کننده حذبی بخشی از موج سنج که دارای ماده تلف کننده برای سیدن به اتلاف ارسال مطلوب است ، تضعیف کننده حذبی ، بخشی از موج سنج که دارای ماده تلف کننده برای سیدن به اتلاف ارسال مطلوب است

absorptive attenuator

تضعیف گر وسیله ای که شدت یک سیگنال الکترومغناطیسی یا شنیداری را بدون ایجاد اعوجاج قابل توجه کاهش می دهد طراحی آن به گونه ای است که امپدانس آن ، صرفنظر از میزان تضعیف ، با امپدانس مدار میزبان تطبیق داشته باشد ، تضعیف کننده

attenuator

تضعیف کننده هم محور نوعی تضعیف کننده که ساختمان و پایاندهی آن برای کار با کابل هم محور مناسب است

coaxial attenuator

تضعیفگر رقمی نوعی تضعیفگر جذبی ریزموج که با استفاده از یک دیود تضعیفگر کنترل شونده با جریان و یک راه انداز رقمی ، جریان را متناسب با سیگنال کنترل دودویی و به منظور ایجادسطح تضعیف مطلوب کنترل می کند هر سطح تضعیف با ترکیب خاصی از مقاومت و دریچه ی منطقی تعیین می شود

digital attenuator

تضعیفگر ثابت نوعی تضعیفگر در سیستمهای ریزموج که دارای یک بخش موجبر و یک کارت مقاومتی با تغییرات تدریجی از هر دو سر است که در مرکز دیواره ی داخلی و پهن واقع در وسط موجبر ثابت شده است وضعیت کارت طوری تنظیم می شود که تضعیف به میزان مطلوب انجام شود

fixed attenuator

تضعیفگر زبانه ای نوعی تضعیفگر در سیستمهای ریزموج که از یک موجبر و یک کارت مقاومتی با تغییرات تدریجی تشکیل شده است کرات مقاومتی در شیار ایجاد شده در مرکز دیواره ی پهن موجبر با استفاده از یک لولا وارد و خارج می شود در نتیجه میتوان تضعیف را از صفر تامقدار حداکثر ، نوعاً 30 دسیبل تغییر داد

flap attenuator; variable - card attenuator

تضعیف کننده ی نردبانی تضعیف کننده ای که با مجموعه ایی از قسمتهای متقارن که امپدانس آنها در هر دو جهت با تغییر مقدار تضعیف ثابت باقی می ماند

ladder attenuator

تضعیف کننده نوری

optical attenuator

عملکرد پیستونی حرکت دیافراگم داخلی بلندگو پخش به هنگام پخش بسامدهای صوتی کم

piston action

میکروفون پیستونی محفظه کوچکی مجهز به یک پیستون رفت و برگشت که جابجایی آن قابل اندازه گیری است این پیستون فشار صدای معلومی را برای آزمایش میکروفونها در محفظه ایجاد می کند

piston phone

پیستون ساختار فلزی لغزانی که در موج برها و کاواکها برای تنظیم یا باز تاباندن بیشتر انرژی تابشی به کار می رود

pistony plunger ywave guide plunger

تضعیف کننده رآکتیو تضعیف کننده ای که انرژی بسیار کمی را جذب می کند

reactive attenuator

تضعیف کننده پر- گردان تضعیف کننده کتغیری که از سه بخش موجبر دایروی -دو بخش ثابت و یک بخش قابل گردش -تشکیل می شود و هر بخش حاوی یک کارت مقاومتی است حالتهای گذرای ورودی و خروجی در دو انتها امکان اتصال به موجبر استاندارد را فراهم می کنند تضعیف با گردادن مرکز بخش کنترل می شود حداقل تضعیف هنگامی است که هر سه کارت در یک صفحه قرار گرفته باشند و حداکثر تضیف وقتی ایجاد می شود که اارت بخش گردان نسبت به دو کارت دیگر با زاویه 90 درجه قرار گیرد

rotary -vane attenuator

تضعیف کننده پوسه ای - عرضی تضعیف کننده ای به شکل پوسه ی رسانا که در مقطع موجبر قرار می گیرد

transverse - film attenuator

تضعیف کننده پره دار

vane attenuator

تضعیف کننده متغیر تضعیف کننده ای که شدت سیگنال AC را به طور پیوسته یا پله ای ، بدون ایجاد اعوجاج قابل توجه در آن ، با استفاده از تطبیق امپدانس ثابت ، کاهش می دهد

variable attenuator

تضعیف کنده موجبر تضعیف کننده ای که داخل موجبر ساخته می شود تا با جذب و بازتابش امواج الکترومغناطیسی ، آنها را تضعیف کند

waveguide attenuator

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی تضعیف کننده پیستونی تضعیف کننده ریزموجی که در موج برداخل می شود تا مقدار تضعیف متغیری را با حرکت

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تضعیف کننده پیستونی تضعیف کننده ریزموجی که در موج برداخل می شود تا مقدار تضعیف متغیری را با حرکت

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما