معادل انگلیسی پارامتر برنامه پارامتری که مقادیر مختلفی در حین اجرای یک برنامه معین در کامپیوتر دیجیتال پیدا می

مهندسی برق

پارامتر برنامه پارامتری که مقادیر مختلفی در حین اجرای یک برنامه معین در کامپیوتر دیجیتال پیدا می کند

program parameter

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی پارامتر برنامه پارامتری که مقادیر مختلفی در حین اجرای یک برنامه معین در کامپیوتر دیجیتال پیدا می

پارامتر واقعی

actual .parameter

پرامتر آرایه ای واقعا تطبیق یافته

actual.conformant array parameter

پارامتر آرایه تطبیقی

conformant array parameter

پارامترهای کنترلی

control parameter

پارامترهای توزیع شده

Distributed parameter

پارامتر آرایه ای تطبیقی ( سازگار ) متعارف

formal conformant array parameter

پارامتر متعارف

formal parameter

پارامتر H

h parameter

پارامتر h ؛ پارامتر « اچ » ؛ پارامتر آمیخته ( هیبرید ) مجموعه ای از چهار پارامتر در مدار معادل یک ترانزیستور که به شکل مناسبی عملکرد ترانزیستور در مداری با ولتاژها و جریانهای پایین را مشخص می کند پارامتر آمیخته ( هیبرید) نیز نامیده می شود

h parameter; hybrid parameter

پارامتر ورودی

input parameter

پارامتر خط

line parameter

پارامتر مدار باز یکی از چهار مجموعه ی پارامترهای مدار معادل ترانزیستور که عملکرد آن را با انتخاب جریانهای ورودی و خروجی به عنوان متغیر های مستقل تعریف می کند در هنگام اندازه گیری این پارامتر باید ورودی یا خروجی به ازای جریان متناوب باز باشد

open - circuit parameter

پارامتر کمیتی که می توان مقادیر دلخواهی به آن نسبت داد مانند مقدار مشخصه ترانزیستور یا لامپ خلأ یا مقدار عنصری از مدار پارامتر معمولاً در طول مدت مجموعه ای از شرایط معین تغییر نمی کند

parameter

پارامتر پیش قرار داده شده پارامتری که مقدار آن در حین اجرای زیر روال کامپیوتری تغییر نمی کند

preset parameter

برنامه ، برنامه 1 توالی دقیقی از دستورالعملهای رمز شده که برای حل مسئله در کامپیوتر به کار می رود یک برنامه کامل شامل طرحهایی برای تبدیل داده ها و استفاده مؤثر از نتیاج است 2 توالی سیگنالهای صوتی یا سیگنالهای صوتی و تصویری ارسال شده به منظور سرگرمی یا اطلاعات

program

کنترل یا انشعاب برنامه

program branching

مدار برنامه مدارتلفنی که برای کار در محدوده ی بسامدی گستره تری نسبت به حوزه موردنیاز برای سیگنالهای جمعیت معمولی و برای ارسال برنامه های موسیقی دار به ایستگاههای شبکه رادیویی ، متعادل سازی شده است

program circuit

کنترل برنامه کنترل کننده ای که مقدار مطلوب آن به طور خودکار و متناوب مظابق برنامه از پیش تعیین شده ای تغییر می کند

program control

شمارنده برنامه ثباتی که نشانی دستورالعمل بعدی را برای واکنشی از حافظه کامپیوتر ، ایجاد می کند مقدار این رجیستر معمولاً به طور خودکار در هر گام ، پس از واکنشی به دستورالعمل اضافه می شود

program counter

شمارنده برنامه

program counter (pc)

هشدار خطای برنامه مدار رله الکترونیکی تحریک شونده با سیگنال که هشدار دیداری و شنیداری را به هنگام خطای برنامه روی خط در حال نظارت می دهد برای جلوگیری از ایجاد هشدار خطا در حین زمانهای سکوت کوتاه ، تأخیر زمانی ایجاد می شود

program failure alarm

مولد برنامه برنامه ای که برای کامپیوتر امکان نوشتن برنامه های دیگر را به طور خودکار فراهم می کند

program generator

دستور برنامه

program instruction

زبان برنامه

program language

سطح برنامه سطح سیگنال برنامه در سیستم صوتی بر حسب واحدهای حجم صدا

program level

پیوند برنامه

program linker

تشکیلات برنامه

program organizataion

ثات برنامه ثباتی در واحد کنترل کامپیوتر دیجیتال که دستورالعمل جاری برنامه را ذخیه می کند و عملکد کامپیوتر را در حین اجرای دستورالعمل کنترل می کند

program register

پویش برنامه

program scan

ثبات وضعیت

program status word (psw)

مسیر جریان برنامه

program stream

ساختار وطراحی برنامه

program structureand design

قابلیت برنامه ریزی

programmability

برنامه پذیر

programmable

قطعه منطقی قابل برنامه ریزی قطعه منطقی که تنها بخشی از سیستم محاسباتی کامل را تشکیل می دهد مانند حافظه های دارای محتویات قابل نشانی دهی ، آرایه های منطقی قابل برنامه ریزی ، حافظه های با دستیابی تصادفی ، منطق تصادفی و حافظه های فقط خواندنی

programmable logic device

ماشین حساب قابل برنامه ریزی ماشین حساب الکترونیکی برای تغییر برنامه داخلی خود ، معمولاً با وارد کردن کارت مغناطیسی جدیدی که برنامه محاسباتی مطلوب روی آن ذخیره شده است ، دارد بعضی ماشین حسابها امکان وارد کردن برنامه جدید را به صورت دستی فراهم می کند

programmable calculator

کنترل کننده قابل برنامه ریزی کنترل کننده صنعتی بر اساس منطق دیجیتال که می تواند در کارخانه برنامه ریزی شود تاوظایفی راکه قبلاً با استفاده از مجموعه ای از رله های مکانیکی انجام می شد ، انجام دهد این کنترل کننده برای زمان بندی و انجام وظایف تربیتی برنامهریزی می شود و می تواند روباتهای سده ، فرایندهای شیمیایی و وظایف خط مونتاژ را راه اندازی کند

programmable controller

شمارنده قابل برنامه ریزی شمارنده ای که بسامد ورودی را به عددی تقسیم می کند که می تواند با شمارنده همزمان برنامهریزی شود این فاصله های ده تایی ، با رمزگذاری و منطق کنترل افزوده شده معادل با سیستم شمارنده تقسیم بر N است

programmable counter

مقاومت کاهشی قابل برنامه ریزی جعبه کاهش طراحی شده به گونه ای که مقدار مقاومت آن را بتوان از راه دور با منطق برنامه ریز ی لازم برای کنتر ل با ر ، ثابت زمانی ، بهره و پرامترهای دیگر در دستگاه آزمایش خودکار و کنترلهای خودکار ، کنترل کرد

programmable decade resistor

آرایه منطقی قابل برنامه ریزی آزایه پیش ساخته ای از دریچه های منطقی که ترانزیستور های آنها بتوانتد برای اینجام هر تابع منطقی ترکیبی سازمان دهی شوند PLA ها با استفاده از کامپیوتر برنامه ریززی می شوند ، آرایه منطقی برنامه پذیر

programmable logic array

کنترل کننده منطقی برنامه پذیر

programmable logic controller ( plc)

وسیله منطقی برنامه پذیر

programmable logic device

منبع تغذیه قابل برنامه ریزی منبع تغذیه که می توان ولتاژ خروجی آن را با سیگنالهای کنترل دیجیتال تغییر دهد این منبع تغذیه می تواند شامل امکاناتی برای انتخاب دستی ولتاژهای خروجی از پیش تعیین شده باشد

programmable power supply

حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی حافظه فقط خواندنی نیمرسانا که فقط برای یکبار و معمولاً در محل برنامه ریزی می شود برنامه ریزی یا استفاده از دستگاه خاصی انجام می شود که ارتباطهای سوختنی را در شبکه ای از قطعات منطقی می سوزاند تا مخل خاصی از حافظه را برای سطح منطقی مطلوب معین کند و در نتیجه برنامه را پیاده کند PROM ها می توانند با فناوری دو قطبی یا CMOS ساخته شوند

programmable read - only memory

تزانزیستور تک قطبی قابل برنامه ریزی قطعه PNPN ( تریستور ) دارای گیت آند قطعه به ازای ولتاژ گیت ثابت خاموش یا در حالت غیر هدایت باقی می ماند تاولتاژ آند به مقدار از پیش تعیین شده ای بیش از ولتاژ گیت برسد در این نقطه قطعه روشن می شود این عملکرد شبیه به عملکرد سوییچ کنترل شده سیلیسیمی است

programmable unijunction transistor

حالت آزمایش نوشتن ضعیف برنامه‌پذیر

Programmable Weak Write Test Mode

تقویت کننده بهره قابل برنامه ریزی تقویت کننده ای که می توان تخت کنترلب مستقیم کامپیوتر دیجیتال یا با روشهای کنترل خودکار محدود ، برا یمقیاس بندی سیگنال تحت کنترل ورودی دیجیتال عمل کند

programmavle -gian amplifier

برنامه

programme

امتحان برنامه ریزی شده 1 امتحان کامپیوتر ی که در آن مسئله نمونه ای با جواب معلوم ، که برنامه ای شبیه به مسئله ای دارد که اجرا خواهد شد به کامپیوتر داده می شود 2 مجموعه ای از ازمایشهای خود امتحانی در برنامه کامپیوتری حل مسئله

programmed check

جوشکاری باریکه الکترونی بنرامه ریزی شده جوشکاری کنترل شده باریکه الکترونی با قطع و وصل باریکه به ترتیب از هر اتصال به اتصال دیگر روی مجتمع ، در خلأ ، بااستفاده از داده های کنترل دیجیتال ذخیره شده در کامپیوتر از برنامه ریزی مشابهی می توان برای حذف قسمتهای ناخواسته ی پوسه نازک استفاده کرد

programmed electron-beam welding

برنامه ریز 1 شخصی که توالی دستورالعملهای کامپیوتر رابدون تبدیل لازم آنها به کدهای جزیی آماده میکند 2 قطعه ای که حرکت موشک را مطابق با طرح از پیش تعیین شده کنترل می کند

programmer

برنامه نویسی آماده سازی توالی دستورالعملهای عملیاتی برای کامپیوتر ، برنامه سازی

programming

زبان برنامه نویسی زبانی که برنامه نویس برای نوشتن برنامه کامپیوتری به کار می برد ، زبان برنامه سازی

programming language

روش برنامه سازی

programming method

سبک برنامه نویسی

programming style

خطای حساس به برنامه خطای کامپیوتری که تنها به هنگام اجرای ترکیب خاصی از مراحل برنامه ایجاد می شود

program-sensetive error

پارامتر r پارامتر تزانزیستور مربوط به مقاومت

r parameter

پارامتر پراکندگی

scattering parameter

پارامتر ثانویه مشخصه یا مقدار مجاز اضافه ای که برای ارزیابی عملکرد محصول تخت محدودیتهای عادی مورد نیاز است مانند ضریب دمایی

secondary parameter

پارامتر اتصال - کوتاه یکی از چهار مجموعه پارامترهای مدارمعادل ترانزیستور که عملکرد ترانزیستور را به هنگام انتخاب ولتاژهای ورودی و خروجی ب عنوان متغیرهای مستقل بیان می کند در دو تا از چهار اندازه گیری نیاز به اتصال کوتاه کردن ورودی برای جریان متناوب است

short-circuit parameter

پارامتر متغیر

variable parameter

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی پارامتر برنامه پارامتری که مقادیر مختلفی در حین اجرای یک برنامه معین در کامپیوتر دیجیتال پیدا می

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی پارامتر برنامه پارامتری که مقادیر مختلفی در حین اجرای یک برنامه معین در کامپیوتر دیجیتال پیدا می

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما