معادل انگلیسی جوشکاری پالس زدنی جوشکاری مقاومتی که در آن جریان به جای آن که پیوسته اعمال شود به صورت پالسهای

مهندسی برق
جوشکاری پالس زدنی جوشکاری مقاومتی که در آن جریان به جای آن که پیوسته اعمال شود به صورت پالسهای زمان بندی شده اعمال می شود این روش انتقال حرارت سطحی را به الکترودهای جوشکاری خنک شونده با آب بهبود می بخشد و درنتیجه عمر الکترود را افزایش می دهد
pulsation welding
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی جوشکاری پالس زدنی جوشکاری مقاومتی که در آن جریان به جای آن که پیوسته اعمال شود به صورت پالسهای
جوشکاری قوسی فرایند جوشکاری گداختی که در آن گرمای جوشکاری توسط قوس الکتریکی بین الکترود و فلز مورد نظر یا بین دو الکترود جداگانه نظیر جوشکاری اتمی هیدروژن تأمین می شود ، جوش برقی ، جوش قوس الکتریکی
arc welding
جوشکاری قوس اتمی
arcatom welding
جوش هیدروژن اتمی
atomic hydrogen welding
جوشکاری استیل یا آتوگن
autogenous welding
جوشکاری با جرقه کربن
carbon arc welding
جوشکاری برقی
electric welding
جوشکاری لیزری استفاده از باریکه ی لیزر برای جوش نقطه ای ورقه های نازک و سیمهای ظریف در فرایند ساخت مدارهای مجتمع و سایر قطعات میکروالکترونیکی
laser welding
جوشکاری باریکه الکترونی بنرامه ریزی شده جوشکاری کنترل شده باریکه الکترونی با قطع و وصل باریکه به ترتیب از هر اتصال به اتصال دیگر روی مجتمع ، در خلأ ، بااستفاده از داده های کنترل دیجیتال ذخیره شده در کامپیوتر از برنامه ریزی مشابهی می توان برای حذف قسمتهای ناخواسته ی پوسه نازک استفاده کرد
programmed electron-beam welding
جوش نقطه ای 1 جوشکاری مقاومتی که در آن گداخت به سطح کوچکی محدود شده است 2 استفاده از حرارت دادن دی الکتریکی برای پیوند داده ورقه هایی از ماده ترموپلاستیک در چند نقطه به یکدیگر ، جوشکاری نقطه ای
spot welding
جوشکاری با انرژی ذخیره شده جوشکاری با انرژی الکتریکی جمع شده به صورت الکترواستاتیکی ، الکترومغناطیسی یا الکتروشیمیایی با سرعت نسبتاً کم و آزاد شدن آن با سرعت لازم برای جوشکاری
stored-energy welding
جوشکاری فراصوتی استفاده از انرژی فراصوتی برای گداختن در قطعه فلز متصل شونده به یکدیگر بدون حرارت
ultrasonic welding
جوشکاری فرایند به هم متصل کردن دو فلز با اعمال حرارت ، فشار یا هر دو
welding

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن