معادل انگلیسی نسبت تبدیل نسبت ولتاژ ثانویه ترانسفورماتور به ولتاژ اولیه تحت شرایط بی باری یا نسبت متناظر دیگری

مهندسی برق
نسبت تبدیل نسبت ولتاژ ثانویه ترانسفورماتور به ولتاژ اولیه تحت شرایط بی باری یا نسبت متناظر دیگری از جریانها در ترانسفوماتور جریان
ratio of transformation
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نسبت تبدیل نسبت ولتاژ ثانویه ترانسفورماتور به ولتاژ اولیه تحت شرایط بی باری یا نسبت متناظر دیگری
تبدیل آفین
affine transformation
تغییر اتمی ، انتقال اتمی
atomic transformation
تبدیل کلارک
Clark transformation
تبدیل سطری مقدماتی
elementary row transformation
تبدیل معادلات
equations transformation
تبدیل فرکانس
frequency transformation
تبدیل امپدانس
impedance transformation
تبدیل لاپلاسی
laplace transformation
تبدیل متعامد
orthogonal transformation
تبدیل پارک
Park transformation
تبدیل پارک
Park’s transformation
مبدل امپدانس ربع موج
quarter wave impedance transformation
نسبت مقدار به دست آمده از تقسیم کمیتی به کمیت دیگر از همان نوع ، برای نشان دادن نسبت تناسبی آنها
ratio
بازوهای تناسبی دو بازوی مجاور پل واتسون که به گونه ای طراحی می شوند که بتوانند برای ایجاد نسبتهای مقاومت معین گوناگون تنظیم شوند
ratio arms
کنترل نسبت کنترلی که در آن نسبت از پیش تعیین شده ای بین دو کمیت فیزیکی ثابت نگهداشته می شود
ratio control
آشکارساز نسبت مدار آشکارساز FM با دو دیود که نیاز به محدود کننده در ورودی آن نیست خروجی صوتی بانسبت دو ولتاژ IF ایجاد شده تعیین می شود که دامنه های نسبی آنها تابعی از بسامد است
ratio detector
نسبت سنج دستگاه اندازه گیری که خارج قسمت دو کمیت الکتریکی را اندازه می گیرد انحراف عقربه دستگاه متناسب با نسبت جریانهای عبوری از دو پیچک است
ratio meter
نسبت مبدل
ratio of transformer
گویا
rational
تابع لیاپانوف کسری
Rational Lyapunov Function
واحد نسبی شده واحدی در سیستم اندازه گیری که برای به حداقل رساندن ایجاد ثابت 4 پی در معادله ها طراحی شده است
rationalized unit
دورسنج نوع تناسبی دورسنجی که از رابطه فاز یا مقدار دو یا چند کمیت الکتریکی به عنوان ابزار تبدیل استفاده می کند
ratio-type telemeter
تبدیل
transformation

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن