معادل انگلیسی قلم ضبط ابزاری که شیارهایی را روی محیط مانیکی به وجود می آورد

مهندسی برق

قلم ضبط ابزاری که شیارهایی را روی محیط مانیکی به وجود می آورد

recording stylus

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی قلم ضبط ابزاری که شیارهایی را روی محیط مانیکی به وجود می آورد

سوزن الماسه سوزنی که در نوک آن الماس به دقت تراشیده شده ای قرار دارد

diamond stylus

ثبت ، ضبط ، ثبت 1 هر گونه فرایند نگحهداری سیگنالها ف صداها ف داده ها یا اطلاعات دیگر برای مراجعه یا باز تولید در آینده از قبیل ضبط صفحه ، فکس ، ضبط دیسک فشرده ، ضبط نوار مغناطیسی یا سیمی و ضبط تصویری 2 محصول نهایی فرایند ضبط ، از قبیل نوار مغناطیسی یا دیسک ضبط شده صوتی یا تصویری یا ورقه ثبت

recording

هد ضبط - پخش هد معناطیسی هم برای ضبط و هم برای پخش

recording - playback head

کانال ضبط شیارهای ضبط مستقل روی محیط ضبط

recording channel

مشخصه ضبط نمودار که تضفیف مطلوب بسامدهای بم و تاکید بر بسامدهای زیری را که در ضبط نوار یا دیسک انجام می شوند ، نشان می دهد

recording charactristic

چگالی ضبط تعداد بیت بر واحد طول در یک شیار ضبط داده خطی تک

recording density

صفحه ، ضبط صفحه خالی یا ضبط نشده برای ضبط صدا با لیزر یا قلم فولادی روی آن گ

recording disk

هد ضبط هد مغناطیسی که فقط برای ضبط به ار می رود

recording head

دستگاه ضبط ، سنجه ثبت کننده

recording instrument

لامپ ضبط لامپی که شدت نور آن می تواند با سرعت AF تغییر کند تا شیارهای صداباچگالی متغییر روی فیلم تصویر متحرک وکاغذ یا فیلم را در عکسبرداری به شیوه ضبط فکس ، در معرض تابش نور قرار دهد

recording lamp

سطح ضبط سطح خروجی مورد نیاز از تقویت کننده برای راه اندازی دستگاه ضبط خاص

recording level

نویز ضبط نویزی که در حین قرایند ضبط ایجاد می شود

recording noise

سرعت ثبت

recording speed

لامپ ذخیره ضبط کننده نوعی لامپ پرتوکاتدی که قادر به ذخیره معدل الکتریکی تصویر به صورت الگویی از بارهای الکتروستاتیک روی سطح ذخیره کننده است صفحه نمایش دیداری وجود ندارد ولی می توان اطلاعات ذخیره شده را در هر زمانی در آینده به صورت سیگنال خروجی الکتریکی خواند

recording storage tube

قلم ، سوزن ، قلم بازی سازی بخشی از پیکاپ گرامافون که مدوله سازی شیار ضبط را دنبال می کند و حرکتهای مکانیکی ناشی از آن را به تراگردان پیکاپ منتقل می کند تا به سیگنال AF متناظر تبدیل شوند

stylus ( plural styli) , needle , reproducing stylus

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی قلم ضبط ابزاری که شیارهایی را روی محیط مانیکی به وجود می آورد

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی قلم ضبط ابزاری که شیارهایی را روی محیط مانیکی به وجود می آورد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما