معادل انگلیسی یونیده شدگی معین نسبی یونیده شدگی معین ذره ای از محیط معلوم نسبت به یونیده شدگحی همان ذره و انر

مهندسی برق

یونیده شدگی معین نسبی یونیده شدگی معین ذره ای از محیط معلوم نسبت به یونیده شدگحی همان ذره و انرژِ در محیط استاندارد یا همان ذره و محیط در انرژی معین

relative specific ionization

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی یونیده شدگی معین نسبی یونیده شدگی معین ذره ای از محیط معلوم نسبت به یونیده شدگحی همان ذره و انر

یونش مصنوعی وارد کردن یک لایه ی بازتابنده یا پراکنده ساز در سطوح بالایی جو به منظور بهبود ارتباط رادیویی فرا-افق

artificial ionization

یونیزه کردن اتمی

atomic ionization

یونش بهمنی نوعی یونش که در آن هریون از طریق بر خوردهای یوتنده ی پیاپی تعداد زیادی یون دیگر تولید می کند

avalanche ionization

یونش برخوردی

collision ionization

یونش زنجیری

cumulative ionization

یون زدایی 1 باز ترکیب یونها در تخلیه های قوسی یا تابانی به منظور تشکیل اتمها و مولکول های خنثی 2 خنثی سازی بارهای الکتریکی ایستا روی سطح نارسانا از طریق دمیدن هوای یونیده به روی آنها

deionization

یونش ضربه ای یونش ایجاد شده بر اثر برخورد حامل های پر انرژی به اتم ماده ی نیمه رسانا نتیجه ی این کار افزایش تعداد حامل هاست ، یونیزاسیون برخوردی

impact ionization

یونش فرایندی که طی آن یک اتم یا ملکول خنثی با از دست دادن یا به دست آوردن الکترونها ، باردار و به یک یون تبدیل می شود یونش از طریق برخورد ذرات تابش یا روشهای دیگر انجام می پذیرد ، یونیزاسیون

ionization

یونش مکرر

multiple ionization

یونش فوتونی ، یونش تابشی

photo-ionization

یونیده سازی اولیه 1 یونیده ساز ایجاد شده با تصادم ذرات اولیه به صورت فشرده شده برای یونیده شدن کامل که شامل یونیده شدن که ثانویه ایجاد شده با پرتوهای دلتا است 2 یوندیه شدن کامل ایجاد شده در لامپ شمارنده با تابش التهابی بدون تقویت گاز

primary ionization

احتمال یونیده شدگی نسبت تعداد برخردهای منجر به یونیده شدن به تعداد کل برخوردها در گاز در مدت زمان معین ، احتمال یونش

probability of ionization

یونش تابشی ، یونش فوتونی

radiation ionization

نسبی

relative

نشانی نسبی تخصیص مکانی از حافظه در روال یا زیر روال کامپیوتری نشانیهای نسبی با اضافه شدن آدرس مرجع ، مانند نشانی که در اولین لغت روال ذخیره می شود به ادرسهای مطلق تبدیل می شود

relative address

آدرس دهی نسبی

relative addressing

تابع نفوذپذیری نسبی فاصله هوایی

relative air-gap permeance function

جهت نسبی جهتی که در آن سر وسیله نقلیه به عنوان خط مرجع عمل می کند

relative bearing

رمز گذاری نسبی رمز گحذاری کامپیوتری که همه ی نشانیها در آن به موقعیت انتخاب شده دلخواهی اشاره می کنند یا همه نشانیها به صورت نمادی نشان داده می شوند

relative coding

تاخیر نسبی

relative delay

شيب پاشيدگي نسبي

relative dispersion slop

خطای نسبی

relative error

فرکانس نسبی

relative frequency

مانده نسبی

relative harmonic content

رطوبت نسبی نسبت مقدار بخار آب موجود در هوا به مقداری که هوا را در دمای معین اشباع خواهد کرد

relative humidity

طول عمر نسبی

relative life time

ریومتر ابزاری که تغییرات جذب امواج الکترومغناطیس در یونوسفر را تعیین و ثبت سطح نویز رادیویی کیهانی خارج از زمین اندازه می گیرد

relative lonospheric opacity meter

نفوذ پذیری مغناطیسی نسبی ، ضریب نفوذپذیری ، نفوذپذیری نسبی

relative permeability

گذردهی نسبی

relative permittivity

شیب پلاک نسبی تغییر درصدی رد نرخ شمرش به ازای واحد نرخ ولتاژ اعمال شده در نزدیکی نقطه وسط پلاک لامپ شمارنده تابش

relative plateau slope

ضریب شکست نسبی نسبت ضریب شکست دو محیط

relative refractive index

پاسخ نسبی ئنسبت پاسخ تحت شرایط خاص ، به پاسخ تحت شرایط مرجع که معمولاً بر حسب دسی بل بیان می شود

relative response

پراکندگی نسبی

relative spread

پایداری نسبی

relative stability

تاخیر زمانی نسبی اختلاف در تاخیر زمانی محاسبه شده با سیگنال رادیو و سیگنال تصویر مرکب یا بین مولفه های سیگنال تصویری در خال عبور از سیستم رله تلویزیونی

relative time delay

سرعت نسبی نرخ زمانی تغییر موقعیت بردار یک نقطه نسبت به چهار چوب مرجع

relative velocity

یونیده شدگی ویژه تعداد زوج یونهای تشکیل شده بر واحد فاصله در امتداد شیار عبور یون از داخل ماده

specific ionization

یونیده سازی حرارتی یونیده سازی اتمها یا مولکولها با استفاده از گرما ، مانند آنچه که در شعله اتفاق می افتد ، یونش گرمایی

thermal ionization

یونیده شدی کل 1 کل بار الکتریکی یونها هم علامت هنگحامی که ذرات انرژی دار تولید کننده این یونها همه ی انرژی جنبشی خود را از دست داده باشند 2 تعداد کل زوج یونهای تولید شده با یونیده شدن ذرات در طول کل مسیر آنها

total ionization

یونیده سازی حجمی چگالی یونیده سازی متوسط در حجم معینی از ذرات یونیده سازی

volume ionization

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی یونیده شدگی معین نسبی یونیده شدگی معین ذره ای از محیط معلوم نسبت به یونیده شدگحی همان ذره و انر

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی یونیده شدگی معین نسبی یونیده شدگی معین ذره ای از محیط معلوم نسبت به یونیده شدگحی همان ذره و انر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما