معادل انگلیسی واؤه عامیانه برای سیستم کاملی مانند ایستگاه رادیو آماتوری کامل

مهندسی برق

واؤه عامیانه برای سیستم کاملی مانند ایستگاه رادیو آماتوری کامل

rig

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی واؤه عامیانه برای سیستم کاملی مانند ایستگاه رادیو آماتوری کامل

اثر ریژی-لدوس ایجاد و افزایش اختلاف حرارت بین دو لبه نوار فلزی که حرارت به طورطولی در آن جاری است ، وقتی که نوار به طور عمود بر خطوط نیروی مغناطیسی قرار می گیرد

righi-leduc effect

تغییر دهنده راستگرد تغییر دهنده مقاومتی در عنصر مقاومتی پتانسیومتر یا رئوستا که سبب تغییر غیر خطی مقومت آن با گرداندن گردونه کنترل به سمت راست ، یا ساعتگر می شود

right-hand taper

جسم سخت

rigid body

چرخش دست راست

right hand screw

راست

right

راست- چین 1 تنظیم موقعیت چاپ نویسه های صفحه به طوری که حاشیه سمت راست رعایت شود 2 جا به جایی محتویات ثبات به طوری که رقم سمت راست یا کم ارزش ترین در موقعیت تعیین شده ای قرار گیرد

right-justify

سخت

rigid

سیگنال راست خروجی میکروفون قرار داده شده برای دریافت شدت ، زمان و مکان صداهایی که برای شنوندگان سمت راست مرکز محل اجرا ، در هنگام ضبط و پخش استریو تولد می شود

right signal

شبه معکوس راست

right pseudo inverse

قاعده راست گرد

right-hand rule

قاعده راست گرد برای جریان الکترون

right-hand rule for electron flow

قاعده ی دست راست ؛ قاعده فلمینگ 1 در سیم حامل جریان ؛ اگر انگشتان دست راست در اطراف سیم قرار گیرند ، به طوری که انگشت شست در جهت جریان باشد ، انگشتان دیگر جهت میدان مغناطیسی ناشی از سیم را نشان می دهند برای جریان الکترونها ( خلاف حاری شدن جریان ) ا قاعده دست چپ استفاده می شود 2 برای سیم حامل جریان در حال حرکت یا باریکه الکترونی در میدان مغناطیسی: اگر انگشتان شست سبابه و انگشت دوم دست راست با یکدیگر زاویه های عمود بسازند ، به طوری که انگشت سبابه نشان دهنده جهت خطوط نیروی مغناطیسی و انگشت دوم نشان دهنده جهت جیان باشد ، انگشت شست و جهت حرکت سیم یا باریکه اشاره خواهد کرد

right-hand rule; fleming's rule

قانون دست راست

right hand rule

کابل سخت

rigid cable

کانال راست استریو سیگنال راست که با دریافت پخش FM استریو یا نوارهای استریو به طور الکتریکی بازسازی می شود

right stereo channel

گردش به راست

right handed rotation

لوله حفاظ سخت

rigid metal conduit

مارپیچ راستگرد

right handed helix (or solenoid)

مدار راست - صفحه ساختار موج - آهسته ای که از حلقه های مدور یا مسیرهای شیارداری تشکیل شده است که با یک یا چند صفحه شعاعی نگه داشته می شوند اسن ساختار در لامپهای توان بالای بسامد- بالای موج - عبوری وجود دارد

right-plane circuit

مسیر یابی

right of way

موج قطبی شده دست راست ، موج قطبی شده ساعتگرد موج الکترومغناطیس عرضی قطبی شده بیضوی گردش بردار میدان الکتریکی برای ناظری که در جهت انتشار نگاه می کند ، ساعتگرد است

right-hand polarized wave; clokwise polarized wave

نیم صفحه راست

right half plane

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی واؤه عامیانه برای سیستم کاملی مانند ایستگاه رادیو آماتوری کامل

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی واؤه عامیانه برای سیستم کاملی مانند ایستگاه رادیو آماتوری کامل

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما