معادل انگلیسی محور پویش محوری که به عنوان مرجعی برای تعیین جا به جایی هدف در رادار یا سونار عمل می کند

مهندسی برق

محور پویش محوری که به عنوان مرجعی برای تعیین جا به جایی هدف در رادار یا سونار عمل می کند

scan axis

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی محور پویش محوری که به عنوان مرجعی برای تعیین جا به جایی هدف در رادار یا سونار عمل می کند

محور

axis

کموتاکسی

Chemotaxis

محور مستقیم

direct axis

محور الکتریکی محور ایکس در بلور کوارتز سه محور در بلور وجود دارد که هر یک موازی با یک جفت وجه متقابل در شش ضلعی اند و همگی از محور « زد» گذشته و بر آن عمودند

electrical axis

محور موهومی

imaginary axis

محور مغناطیسی

magnetic axis

محور مکانیکی یکی از محور های y در بلور کوارتز ، سه محور y در بلور کوارتز وجود دارد که هر یک به یک زوج از دو وجه مخالف شانزده وجهی عمود هستند

mechanical axis

محور باند باریک جهت فازوری که جهت کلی رنگ شمایی اصلی را در سیگنال تلویزیونی رنگی مشخص می کند پهنای باند آن از 0 تا 0/5 مگاهرتز است

narrow -band axis

محور نوری 1 خط مستقیمی که از مرکز سطوح منحنی شکل عدسی میگذرد پرتوهای توی که در امتداد این جهت عبور میکنند نه می شکنند و نه باتابش پیدا می کنند 2 در بلور گواتز محور Z محور نوری است که به طور طولی در بلور مادر از یک وجه تا وجه دیگر امتداد می یابد

optical axis

محور پیزو الکتریک یکی از محور های بلور که کشش یا فشار در راستای آن ، تولید ولتاژ می کند

piezoelectirc axis

محو اساسی جهت مرجع در مختصات زاویه ای مورد استفاده در بیان مشخصات جهتی تراگردان ، معمولاً محور تقارن ساختاری یا جهت پاسخ بیشینه است ، محور اصلی

principal axis

محور مرجع

reference axis

محور دوران

rotation axis

روبش ، جارو کردن ، پویش 1 امتحان کردن نقطه به نقطه سطح یا ناحیه ای در فضا با ترتیب معین ، مانند تبدیل صحنه یا تصویر به سیگنال الکتریکی یا هنگامی که رادار هواپیمایی رابرای آشکارسازی ، ناوبری یا کنترل ترافیک دنبال می کند 2 یک جاروی کامل رادار ، نور یا هر باریکه دستگاه دیگر از بالا به پایین یا چپ به راست برای پویش

scan

مبدل پویش لامپ پرتو- کاتدی که قادر به ذخیره کردن صفحه های نمایش رادار ، تلویزیون و دادن برای قرائت از بین نرونده برای مدت زمان طولانی است کاربرد آن در ساختنت سیگنالهای تکرار شونده همراه با نویز زیاد ، تبدیل صفحه های نمایش تصویری از یک حالت پویش به حالت دیگر و اثرات همپوشانی وترکیب کردن خاص برای صفحه های نمایش رادار و تلویزیون است

scan converter

سرعت پویش سرعت زاویه ای برایکه رادار که معمولاً بین 4 تا 12 rpm استت

scan rate

زمان روبش

scan time

آرایه پویش شده آنتن رادار آرایه -فازی با انتقال دهنده فازی که تحت کنترل کامپیوتر برای پویش باریکه در جهت و ارتفاع مناسب بدون حرکتهای مکانیکی عمل می کند

scanned array

پویشگر؛اسکنر 1 ساختار بازتابنده و آنتن راداری که در هنگام جستجو حول موقعیت مرکزی خود به عقب و جلو نوسان می کند سپس در هر صفحه لازم در طول ردیابی هدف حرکت می کند 2 بخشی از فرستنده فکس که به طور سیستمی شدتهای نور عناصر سطح موضوع مورد تسخه برداری را به سیگنالهای الکتریکی متناظر تبدیل می کند 3 دستگاهی که به طور خودکار تعداری از کمیتها یا شرایط را در کنترل فرایند به ترتیب نمونه برداری ، اندازه گیری ، یا امتخان می کند 4 گیرنده زادیویی خاصی که به سرعت محدوده ای از بسامد مورد علاقه خود تنظیم می کند 5 دستگاهی جانبی کامپیوتر شخصی که شامل هد پویش و برد مداری برای دیجیتال کردن متنها ف نقشه ها و عکسها است به طوری که بتوان آنها را روی مونیتور کامپیوتر نمایش داد و یا چاپ کرد هر پویش سایه های خاکستری یا رنگی را به صورت اپنوالکتریکی اسکن می کند و خروجی آن را به صورت نقطه بر اینچ ( dpi ) به کامپیوتر می فرستند

scanner

روبشی ، پویش فرایند آزمودن نقطه به نقطه سطح یا ناحیه ای در فضا یا بخشی از طیف رادیویی با ترتیب معین ، جارو کننده ، تقطیع

scanning

باریکه پویش باریکه ای از نور ، باریکه ای الکترونی یا باریکه راداری که پویش را انجام می دهد

scanning beam

میکروسکوپ الکترونی پویشی میکروسکوپ الکترونی که عملکرد آن بر اساس توانایی عدسیهای همگرای الکترومغناطیسی در ساختن باریکه دقیقی از الکترونها است که می توانند سطح مقطع نمونه را جارو کنند و تصیر الکترونی از آن به وجود آوردند الکترونها مانند پرتوهای نور بر خورد کننده با جسم ، در همه جهات پراکنده می شوند و با مدار آشکار کننده سیگنال آشکار و به نمایشگحر تصویر ارسال می شوند ممکن است پوسه نازک دقیقی از فلز روی نمونه نشانده شود تا فرایند گسیل الکترون را بهبود بخشد تصویر نمونه می تواند سه بعدی باشد و تا10000 برابر بزرگ شود از این میکروسکوپ برای مشاهده مدارهای مجتمع ، اجسام ریز مینیاتوری ، نمونه های زیست شناختی مانند باکتریها و ویروسها و ویژگیهای ریز گیاهان ، حشرات و حیوانات استفاده می شود

scanning electron microscope

سیستمی برای ثبت عمق صدا دهی لیزر به منظور استفاده از داخل هلی کوپترهای در حال پرواز بر فراز مناطق آبی نسبتاً شفاف

scanning hydrographic operational lidor airborne lidor survey

خط پویش تک نوار باریک پیوسته ای که در طول یک پویش تصویر تلویزیونی یا یک پویش نسخه برداری یا ثبت سند در فکس یا دیجیتال سازی متن برای کامپیوتر ، پیموده می شود

scanning line

تلفات پویش کاهش حساسیت به هنگام پویش هدف رادار در مقایسه با حساسیت به دست آمده به هنگام هدف گیری ثابت باریکه رادار به سوی هدف تلفات پویش ناشی از تغییر در موقعیت آنتن در طول فاصله هایی است که سیگنال در آنها از آنتن تا هدف می رود و بر می گردد

scanning loss

رادیو پویشی ، پویشگر رادیویی گیرنده رادیویی که به طور خودکار باندهای خدمات عمومی ، خدمات اضطراری یا باندهای رادیویی دیگر را می پیماید و در اولین ایستگاه از پیش انتخاب شده در حال دریافت ، متوقف می شود در بعضی از انواع آن ، برای هر کانال از یک بلور استفاده می شود انواع دیگحر آن از ترکیب کننده باسمد استفاده می کنند که انتخاب از بین هزاران بسامد به دست آمده دیجیتالی را فراهم می کند

scanning radio , radio scanner

تصویرگاه روبشی

scanning raster

سونار پویش سوناری که همه ی هدفهای مورد نظر را به طور همزمان ، مانند صفحه نمایش PPI رادار یا صفحه نمایش مقطعی ، نمایش می دهد پالس صدا می تواند در تمام جهات به طور همزمان ارسال شود و با تراگحردان گیرنده گردان دریافت شود به طریق دیگر ، صدا می تواند هر بار در یک جهت ارسال و یا تراگردان پویشی دریافت شود

scanning sonar

تحلیلگر طیف روبشی

scanning spectrum analyzer

لکه پویش سطحی که به طور لحظه ای با سیستم پیکاپ پویشگر فکس یا دوربین تلویزیونی مشاهده می شود

scanning spot

تراگردان پویش تراگردان سونار چند عنصری که عناصر آن به طور دایروی آرایش یافته اند و به ترتیب به طور الکترونیکی سوییچ می شود تا عملکردی معادل با پویش را بدون حرکت مکانیکی داشته باشند

scanning transducer

میکروسکوپ تانلی پویشی میکروسکوپ الکترونی با نوک بسیار تیز که سطحی را برای جمع اوری داده ها می پیماید و داده ها با نرم افزار کامپیوتری به تصاویر سه بعدی با تفکیک پذیری بالا تبدیل می شوند این میکروسکوپ می تواند به طور خودکار تغییراتی در مقیاس اتمی ، رشد دادن پوسه های بلوری و اعمال میدانهای مغناطیسی قوی را به نمونه های کم - دما انجام دهد میکروسکوپ تانلی در محفظه ای با خلا بالا کار می کند تا اتمهای اضافی در محیط حذف شوند و با هلیم مایع خنک می شوند ، به طوری که در دماهای بسیار پایین حرکت اتمها را آهسته کند و امکان تصویر برداری و دستکاری آنها فراهم شود گ

scanning tunneling microscope

محور تقارن

symmetry axis

محور زمان

time axis

محور باند پهن جهت فازوری که رنگ نمایی اصلی (سیگنال I) را در سیستم تلویزیون رنگی نشان میدهد

wideband axis

محور X 1 محور مرجعی در بلور کوارتز 2 محور افقی در صفحه نمایش اسیلوسکوپ پرتو کاتدی یا نمودار محور عمودی متناظر با آن ، محور Y است ، محور x

x axis

محور Y محور مرجعی در بلور کوارتز 2 محور عمودی در صفحه نمایش اسیلوسکوپ پرتو کاتدی یا نمودار

y axis

محور ایگرگ

y-axis

محور Z محور اپتیکی بلور کوارتز این محور بر هر دو محور xو y عمود است ، محور z

z axis

محور صفر

zero axis

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی محور پویش محوری که به عنوان مرجعی برای تعیین جا به جایی هدف در رادار یا سونار عمل می کند

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی محور پویش محوری که به عنوان مرجعی برای تعیین جا به جایی هدف در رادار یا سونار عمل می کند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما