معادل انگلیسی تابش پراکنده شده تابشی که جهت آن در هنگام عبور از داخل ماده تغییر کرده است همچنین ممکن است ط

مهندسی برق

تابش پراکنده شده تابشی که جهت آن در هنگام عبور از داخل ماده تغییر کرده است همچنین ممکن است طول موج ان نیز افزایش یافته باشد

scattered radiation

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تابش پراکنده شده تابشی که جهت آن در هنگام عبور از داخل ماده تغییر کرده است همچنین ممکن است ط

تابش آلفا ذرات آلفای بوجود آمده از اتم های پرتوزا

alpha radiation

زاویه تشعشع ، زاویه خروجی

angle of radiation

زاوبه تابش

angle of radiation

تشعشع آنتن

antenna radiation

تشعشع اتمی

atomic irradiation

تابش زمینه تابش طبیعی مربوط به خورشید و پرتو کیهانی عناصر زمین

background radiation

تابش مشخصه تابش مربوط به اتمی که یک الکترون آن از بین برود طول موج تابش گسیل شده تنها به عنصر و سطح انرژی بستگی دارد

characteristic radiation

تابش همدوس ابشی که در آن نقاط واقع بر سطح مقطع باریکه دارای رابطه فازی معینی هستند در تابش غیر همدوس این رابطه تصادفی است باندهای تداخلی تنها بین بارکه های همدوس مشاهده می شوند

coherent radiation

تابش سیکلوترونی گسیل تابشهای الکترومغناطیسی از سوی ذراتی که در یک میدان مغناطیسی می چرخند در سرعتهای کم ، این تابشها به صورت یک خط طیفی با بسامد سیکلوترون ظاهر می شوند در سرعتهای بالاتر این خط طیفی به باندی از بسامدها تبدیل می شود که همگانهای بسامد سیکلوترون را در خود جای داده است

cyclotron radiation

تشعشع مستقیم

direct radiation

تابش الکترومغناطیسی تابش مربوط به میدان مغناطیسی و الکتریکی متناوب که با سرعت نور حرکت می کند نظیر امواج رادیویی ، امواج نور ، پرتوهای ایکس ، و پرتو گرما ، تشعشع الکترومغناطیسی

electromagnetic radiation

انرژی تشعشعی

energy of radiation

تابش فلورسنت

fluorescent radiation

تابش گاما تابش پرتوهای گاما

gamma radiation

تابش هنگن تابشی که دارای باند بسامدی بسیار باریک است سا باریکه ای از ذرات همنوع با انرژی یکنواخت به گونه ای که تمام عناصر تابش یکسان باشند ، تشعشع همگن

homogeneous radiation

تابش زیر قرمز تابش الکترومغناطیسی در طیف زیر قرمز در گستره ی طول موجهای تقریباً 0/75 تا 1000 میکرومتر

infrared radiation

تابش نامریی

invisible radiation

تابش یوننده هر نوع تابشی که بتواند در هنگام گذر از یک ماده ی گازی یا جامد ، یونهایی را تولید کند

ionizing radiation

تابش نشتی تابش از جسمی غیر از سیستم تابشگر اصلی نمونه ی متداول آن نشت تابشهای الکترومغناطیسی از محل اتصالها یا درزهای پوشش محافظ

leakage radiation

سطح تشعشع

level radiation

تابش الفای لیمن تابشی در طول 1215A ، مربوط به یکی از خطوط طیفی هیدروژن در سریهای لیمن

lyman alpha radiation

تابش تک رنگ تابش الکترومغناطیسی که دارای طول موج تک یا فوتونهای هم انرژِ است با وجود آن که هیچ تابشی کالماً تک رنگ نیست ، اما دارای باند بسیار باریکی از طول موجهاست ، مانند نور سدیم و طیف جیوه 198

monochromatic radiation

تابش ناهمدوس تابشی که رابطه فازی معینی بین نقاط مختلف سطح مقطع باریکه ی آن وجود ندارد

noncoherent radiation

تابش غیر حرارتی تابش الکترو مغناطیسی گسیل شده با ذرات باردار شتاب داده شده که در حالت تعادل حرارتی نیستند نور شفق قطبی و نورهای فلوئورسان نمونه هایی از این نوع هستند

nonthermal radiation

تشعشع هسته ای

nuclear radiation

تابش نوسان ساز شدت میدان تولید شده در فاصله ای از نوسان ساز محلی گیرنده رادیویی یا تلویزیونی

oscillator radiation

تابش تولید کننده اوزن تابش فرابنفش که طول موج ان کمتر از 220 nm است و اکسیژن را به اوزن تبدیل می کند

ozone - producing radiation

تابش قطبیده

polarized radiation

تابش اولیه تابشی که به طور مستقیم از منبع آن بدون قرار گرفتن تحت تاثیر عوامل مختلف دریافت می شود

primary radiation

تابش پمپاژ نور اعمال شده به وجوه یا انتهای بلور لیزر برای تحریک یونها به باند پمپاژ

pumping radiation

کمیت تابش کل انرژی تابش شه عبوری از واحد سطح در واحد زمان که ب حسب ارگ بر سانتی متر مربع یا وات ثانیه بر سانتی متر مربع بیان می شود

quantity of radiation

تابش گسیل انرژی در هر قسمت از طیف الکترومغناطیس ، از پرتوهای X تا امواج رادیویی ، این واژه برای بیشتر افراد معنای تابش هستهای ، پرتوهای آلفا ، بتا و گاما را دارد ، تشعشع

radiation

تشعشع رادیو اکتیو

radioactive radiation

تابش گیرنده تابش میدانهای مغناطیسی تداخل کننده از نوسان ساز گیرنده

receiver radiation

تابش بازترکیب تابش گسیل شده در نیمرساناها به هنگام بازترکیب الکترونهای باند هایت با حفره های باند ظرفیت اگر وارونگی جمعت حقیقی بین دو قسمت باندهای ظرفیت و هدایت پایین تراز های پذیرنده یا دهنده در نزدیکی این باندها اتفاق بیفتد ، می تواند گسیل شبیه سازی شده و تقویت لیزر یا نوسان به وجود آورد

recombination radiation

بازتابش تابش ناخواسته سیگنالهای تولید شده محلی در گیرنده رادیویی که سبب تداخل یا فاش شدن مکان گیرنده می شود

reradiation

تابش خورشیدی

solar irradiation

تابش خورشیدی

solar radiation

تابش پراکنده تابشی که کار مفیدی انجام نمی دهد

stray radiation

تابش خورشید

sun radiation

تابش متقارن

symmetric radiation

تابش سیکروترون تابش الکترو مغناطیس تولید شده در اثر شتاب گرفتن ذرات بار ، معمولاً الکترونها ، در میدان مغناطیسی این پدیده اولین بار در سیکروترون مشاهده شد

synchrotron radiation

تابش به دام افتاده تابشی از فضا که در میدان مغناطیسی زمین ، مثلاً رد کمر بند ون آلن ، به دام افتاده باشد

trapped radiation

تابش فرابنفش

ultraviolet radiation

تابش X تابش پرتوهای X

x-radiation

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی تابش پراکنده شده تابشی که جهت آن در هنگام عبور از داخل ماده تغییر کرده است همچنین ممکن است ط

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تابش پراکنده شده تابشی که جهت آن در هنگام عبور از داخل ماده تغییر کرده است همچنین ممکن است ط

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما