معادل انگلیسی همکاری تحقیقاتی نیمرسانا کنسرسیومی بابیش از 60 شرکت عضو و بنگاههای دولت ایالات متحده که برنامه

مهندسی برق
همکاری تحقیقاتی نیمرسانا کنسرسیومی بابیش از 60 شرکت عضو و بنگاههای دولت ایالات متحده که برنامه های تحقیقاتی کاربردی را در دانشگاه های پیشرو ایالات متحده برنامه ریزی و اجرا می کنند تا توانایهای رقابتی صنعت نیمرسانا را در ایالات متحده تقویت کنند
semiconductor research corporation
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی همکاری تحقیقاتی نیمرسانا کنسرسیومی بابیش از 60 شرکت عضو و بنگاههای دولت ایالات متحده که برنامه
نیمه هادی
Semiconductor
خازن نیمرسانا پیوندPN با بایاس معکوس که مانند خازن عمل می کند
semiconductor capacitor
آشکارساز نیمرسانا آشکارساز ذره هسته ای با قطعه حسگر الکترونیکی ، مانند آشکارسازهای ژرمانیم لیتیم سیلیسیم لیتیم که هر دو پرتوهای گاما و همچنین انواع دیگر ذرات را آشکار می کنند
semiconductor detector
دیود نیمه هادی ، دیود ، دو قطبی نیم رسانا
semiconductor diode
دیود نیمرسانا ؛ دیود بلوری ؛ یکسوساز بلوری ؛ دیود قطعه ای نیمرسانای دو پایه از ویژگیهای یکسوسازی پیوندهای PIN به عنوان قطعات کنترلی در انتقال دهنده های فاز دیجیتال با توان بالا است دیود PIN می تواند بایاس مستقیم یا معکوس داشته باشد ناحیه ذاتی دیود همانند دی الکتریک تلف کننده در بسامدهای ریزموج عمل می کند امپدانس موج بین پایه های شبکه می تواند با قطعات تنظیم رآکتیو خارجی تغییر کند در هر مادول نواری بین 10 تا 16 دیودPIN می تواند وجود داشته باشد
semiconductor diode; crystal diode; rectifier; diode crystal
نیمه هادی غیر طبیعی
semiconductor extrinsic
نیمه هادی ذاتی
semiconductor intrinsic
لیزرهای نیمه هادی
semiconductor lasers
لایه نیمه هادی
semiconductor layer
حافظه های نیمه هادی
semiconductor memories
یک سو کننده نیمه هادی
semiconductor rectifier
رله نیمرسانا قطعه نیمه رسانایی که عملکردی معادل رله الکترومغناطیسی دارد مانند سوییچ کنترل شده سیلیسیم
semiconductor relay
سوییچ نیمرسانا مدار ترانزیستوری که عملکرد سوییچینگ آن قابل مقایسه با رله سوییچ است
semiconductor switch
گروه غیر انفاعی تشکیل شده از 24 تولید کنند ه کامپیوتر
standard performance eveluation corporation

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن