معادل انگلیسی درهم رفتگی ترتیی درهم رفتگی تلویزیونی که در آن خطوط یک میدان درست زیر خطوط متناظر میدان قبلی می ا

مهندسی برق
درهم رفتگی ترتیی درهم رفتگی تلویزیونی که در آن خطوط یک میدان درست زیر خطوط متناظر میدان قبلی می افتند
sequential interlace
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی درهم رفتگی ترتیی درهم رفتگی تلویزیونی که در آن خطوط یک میدان درست زیر خطوط متناظر میدان قبلی می ا
هم بافی بسامد به هم بافی بسامد سیگنالهای تداخلی یا طیف هماهنگهای بسامد پویش تلویزیونی ، باین ترتیب اثر سیگنالهای تداخلی به دلیل تغییر نحوه ی ظاهر شدن آنها در پویشهای متوالی به حداقل می رسد
frequency interlace
تقطیع بهم بافته
line interlace
تلویزیون رنگی مرحله ای
sequential color television
تلویزین رنگی ترتیبی ؛ سیستم ترتیبی سیستم تلویزیون رنگی که در آن مؤلفه های رنگ اصلی تصویر یکی پس از دیگری ارسال می شوند سه نوع اصلی آن عبارت اند از سیستمهای تلویزیون رنگی خط ، نقطه - و میدان- ترتیبی
sequential color television; sequential system
کنترل ترتیبی ، کنترل ترتیبی کنترل کامپیوتر دیجیتال به گونه ای که دستورالعملها با ترتیب معینی در طول اجرای برنامه به کامپیوتر داده شوند
sequential control
جهت یابی ترتیبی روش جهت یابی راداری که در آن سیگنالهای برگشتی با دو آنتن گیرنده ای دریافت می شود ک لبهای آنها همپوشانی جزئی دارد و فاز و توان خروجی آنها مقایسه می شود تا معیاری ترتیبی از جا به جایی زاویه ای منبع پژواک نسبت به خط مرکز آنتنها به دست آید
sequential lobing
منطق ترتیبی منطقی که خروجیهای آن به حالتهای ورودی ؛ تأخیرهای ایجاد شده در مسیر منطقی ، وجود فواصل زمان بندی و حالت قبلی آرایه منطقی بستگی دارد منطق ترکیبی ، بر خلاف منطق ترتیبی ، فقط به حالتهای ورودی تأخیرها بستگی دارد
sequential logic
حلقه بستن ترتیبی
sequential loop closing
وسیله منطقی برنامه پذیر ترتیبی
sequential programmable logic device
برنامه نویسی درجه دوم دنباله ای
Sequential Quadratic Programming

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن