معادل انگلیسی بارگذاری موازی روش بارگذاری که در آن رآکتانسها بین رساناهای خط انتقال متصل می شوند

مهندسی برق

بارگذاری موازی روش بارگذاری که در آن رآکتانسها بین رساناهای خط انتقال متصل می شوند

shunt loading

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی بارگذاری موازی روش بارگذاری که در آن رآکتانسها بین رساناهای خط انتقال متصل می شوند

بارگذاری آنتن استفاده از راکتانسهای فشرده برای تنظیم آنتن

antenna loading

بارگیری باریکه جذب توان توسط باریکه ی ذرات در موقع دریافت انرژی در یک شتابدهنده

beam loading

بازر گذاری پیچکی قرار دادن بارهای القایی در فواصل منظم ار یک خط انتقال و به منظور بهبود مشخصه انتقال آن در باند بسامدی مورد نظر

coil loading

باز گذاری پیوسته روشی برای بار گذاری روی خطوط انتقال از طریق پوشاندن مانه ی مغماطیسی به دور هر سیم و در نتیجه توزیع یکنواخت الفا کنایی در طول خط

continuous loading

بارگذاري جريان

Current Loading

بارگذاری از جلو گذاردن مواد یا اجناس در جلوی بلندگو برای تغییر امپدانس آکوستیکی و در نتیجه الگوی تابشی آن نمونه ی متداول قرار دادن یک بوقی وارونه در جلو به منظور کاهش ابعاد دهانه ای است که از طریق آن انرژی آکوستیک شکل می گیرد و در نتیجه الگوی تابش بسامد پایین اصلاح می شود

front loading

بارگذاری شکاف ادمیتانس شکاف الکترونیکی که بر اثر حرکت الکترونها در شکاف لامپ ریزموج ایجاد می شود

gap loading

بارگذاری ، بارگذاری افزودن القاکنایی به خط انتقال به منظور بهبود مشخصه ی آن در باند بسامدی معین

بارگذاری شکاف زاویه - گذرا اولیه ادمینانس شکاف الکترونیکی که ناشی از عبور جریان الکترونی مدوله نشده از شکاف است

primary transit - angle gap loading

بارگذاری سری بارگذاری که در آن رآکتانسهای به طور سری با رساناها قرار داده می شوند

series loading

شنت

shunt

خازن شنت

shunt capacitor

بانک خازنی شنت

shunt capacitor bank

خازن های موازی

Shunt capacitors

موار موازی ، مدار شنتی

shunt circuit

پیچک شنتی

shunt coil

جبران سازی شنت یا موازی

shunt compensation

اتصال موازی

shunt connection

جریان موازی

shunt current

تغذیه شنت ؛ تغذیه موازی اعمال ولتاژ کارمستقیم به آند لامپ ، کلکتور ترانزیستور یا درین FET از طریق پیچک چوک که موازی با آن و در نتیجه از مدار سیگنال جدا است به این ترتیب فقط جریان سیگنال دربار جاری می شود

shunt feed; parallel feed

تقویت کننده با پسخورد موازی

shunt feedback amplifier

میدان شنتی

shunt field

شنت آمپرسنج

shunt for ammeter

مولد شنتی

shunt generator

موتور موازی

shunt motor

قله زنی موازی استفاده از پیچک قله زنی در شاخه موازی مدار که بار خروجی یک طبقه را به بار ورودی طبقه بعدی متصل میکند و تلفات بسامد- بالای ناشی از خازنهای پراکنده دو طبقه را جبران میکند

shunt peaking

نسبت شنت

shunt ratio

رگوله کننده موازی ترانزیستوری در منبع تغذیه خطی که به هنگام اتصال موازی با بار به عوان رگوله کننده عمل می کند و ولتاژ ثابتی را دردو سر بار به وجود می آورد رگوله کننده شنت می تواند قسمتی از منبع تغذیه مستقل یا بخشی از دستگاه استفاده کننده از منبع تغذیه باشد

shunt regulator

مقاومت شانت

shunt resistance

پیوند T موازی پیوند موجبری که در آن امپدانس شاخه هدایت به طور غالب موازی با امپدانس موجبر اصلی است

shunt t junvtion

تی موازی

shunt tee

سیم پیچ فرعی

shunt winding

تک رنگ موازی سیستم تلویزیون رنگی که در آن روشنایی یا سیگنال تک رنگ با مدوله کننده رنگ یا دمدوله کننده رنگ موازی می شود

shunted monochrome

تحریک شنت ، تحریک شنت اتصال سیم پیچهای میدان به دو سر آرمیچر در ژنراتور DC

Shunt-excited

آنتن عمودی تغذیه - موازی آنتن عمودی که پایه آن به زمین متصل شده است و از نقطه مناسبی بالاتر از نقطه زمین شده تغذیه می شود

shunt-fed vertical antenna

سیم پیچ-شنت اتصال موازی سیم پیچهای آرمیچر ومیدان ، مانند ژنراتور یا موتور DC

shunt-wound

موتور با سیم پیچ شنتی

shunt-wound motor

بی باری

unloading

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی بارگذاری موازی روش بارگذاری که در آن رآکتانسها بین رساناهای خط انتقال متصل می شوند

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی بارگذاری موازی روش بارگذاری که در آن رآکتانسها بین رساناهای خط انتقال متصل می شوند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما