معادل انگلیسی فاصله رد شوندگی حداقل فاصله ای که امواج رادیویی می توانند بین دو نقطه روی زمین با استفاده از باز

مهندسی برق
فاصله رد شوندگی حداقل فاصله ای که امواج رادیویی می توانند بین دو نقطه روی زمین با استفاده از بازتابش یونوسفری در زمان و بسامد معین ، ارسال شوند ، فاصله پرش ، خیز موج
skip distance
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فاصله رد شوندگی حداقل فاصله ای که امواج رادیویی می توانند بین دو نقطه روی زمین با استفاده از باز
عمل از دور ، تأثیر از دور
action at a distance
مسافت زاویه ای مسافتی که بر حسب رادیان یا درجه بیان می شود برابر با مسافت بر حسب طول موج ضرب در 2 پی رادیان یا 360 درجه است
angular distance
فاصله آند
anode distance
فاصله آنتن
antenna distance
فاصله تماسی
contact distance
فاصله
distance
مسافت الکتریکی فاصله ی بین دو نقطه که بر حسب مدت زمان حرکت یک موج الکترومغناطیسی در فضای آزاد بین آن دو تعریف می شود واحد متداول آن میکروثانیه نوری است که تقریباً برابر با 300 متر است
electrical distance
فاصله اقلیدسی
Euclidean distance
فاصله کانونی
focus distance
فاصله همسایه خودمتشابه
fractal neighbor distance
فاصله زمینی مؤلفه دایره بزرگ و در میانگین سطح- دریا برای فاصله بین دو نقطه
ground distance
فاصله همینگ
Hamming distance
فاصله بدون جهت مسافت بین وسیله نقلیه و ایستگاه خدمات رادیویی همه جهتی
omnidistance
فاصله سیگنال تعداد مکان - ارقام متناظر دو لغت دودویی با طول مشابه در آن متفاوت است
signal distance
پرش
skip
منطقه ی رد شوندگی؛ منطقه ساکت ؛ منطقه سکوت محدوده حلقوی شکلی در اطراف فرستنده رادیویی که ناحیه دریافت موج زمین را محصور می کند و داخل آن هیچ سیگنال رادیویی دریافت نمی شود لبه ی بیرونی منطقه رد شوندگی در حداقل فاصله برای دریافت سیگنالهای موج آسمانی قرار دارد و لبه داخلی در حداکثر محدوده دریافت سیگنالهای موج زمینی است
skip zone; silent zone; zone of silence
فاصله مورب
slant distance

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن