معادل انگلیسی محدوده رادیویی دیداری هر نوع امکانات تعیین محدوده ای که مرز آن با ابزارهای دیداری و بدون استفاده

مهندسی برق
محدوده رادیویی دیداری هر نوع امکانات تعیین محدوده ای که مرز آن با ابزارهای دیداری و بدون استفاده از دریافت رادیویی تعیین می شود
visual radio range
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی محدوده رادیویی دیداری هر نوع امکانات تعیین محدوده ای که مرز آن با ابزارهای دیداری و بدون استفاده
سیستم هدایت رادیویی «ادکاک» سیستم هدایت رادیویی A-N که شامل آنتنهای ادکاک در چهار گوشه ی یک مربع واقع در روی صفحه ی زمین است آنتنهای عمودی در یکی از زوج گوشه های مخالف حرف A را در رمز «مورس» بین المللی ارسال می کندو دو آنتن دیگر حرفN رامی فرستند از اطلاعات سمتی این سیستم در هدایت جانبی هواپیما استفاده می شود
adcock radio range
محدوده تقویت
amplification range
گستره ی دامنه نسبت بین حد بالا و پایین دامنه ی سیگنال شنیداری که تمام مؤلفه های مهم انرژی را در بر دارد
amplitude range
هدایت رادیویی ای-ان نوعی سیستم هدایت رادیویی که چهار خط شعاعی موقعیت هدایت یک هواپیما را تعریف می کند ، به گونه ای که هر خط به صورت یک طنین پیوسته ناشی از همبندی حروف هم دامنه ی ای و ان به رمز بین المللی مورس قابل شناسایی است مخدوش شدن کیفیت طنین ثابت سیگنالهای شنیداری ای یا ان نشانه ی انحراف از هر یک از این خطوط است دو نوع سیستم هدایت رادیویی ان-ای عبارتند از ادکاک و حلقوی
a-n radio range
برد موشکی اطلس برد 6000 مایلی ( 9600 کیلو متری ) برای آزمایش موشک ها و فضا پیماها برخی از پایگاه های معروف پرتاب موشک عبارت اند از کیپ کاناورال ، ژوپیتر اینلت و گراند باهاما
atlantic missile range
حدود شنوایی
audibility range
حدود شنوایی
audible range
حدود انتخابی فرکانس صوتی
audio dialing range
محدوده صوتی ، حدود نوسان صوتی ، حدود صدا
audio range
هدایت رادیویی شنیداری ایستگاه هدایت رادیویی که خط های وضعیت را از طریق شناسایی شنیداری یا مقایسه س سیگنال ها در خروجی گیرنده فراهم می کند نمونه ی آن سیستم هدایت رادیویی ای- ان است
aural radio range
محدوده روشنی
brightness range
بُرد عرضی
cross-range
برد آشکارسازی
detection range
محدوده پویا ( دینامیک )
dinamic range
محدوده اغتشاش
disturbance range
زیر برد هر ناحیه واقع در مسیر پرواز یک موشک ، ایستگاههای در گیری زیر بردی اطلاعات رفتار پروازی موشک را گزارش و نیز اطلاعاتی از موشک کسب می کنند
downrange
محدوده دینامیکی ، گستره ی دینامیکی نسبت حدکثر دامنه قابل تحمل یک قطعه یا سیستم به دامنه نویز آن معمولاً بر حسب دیبل بیان می شود
dynamic range
گستره ی تنظیم الکترونیکی گستره ی بسامدی مربوط به تنظیم پیوسته ی یک نوسان ساز تنظیم شونده ی الکترونیکی بین دو نقطه ی عملیاتی با حداقل توان خروجی مشخص
electronic tuning range
مکان یاب همسیگنال ، هدایت رادیویی همسیگنال سیستم مکان یاب برای هدایت هواپیما که خط مسیر آن در مرکز ناحیه ساخته شده از دو سیگنال ارسالی هم - دامنه قرار می گیرد هر گونه انحراف از این ناحیه بصورت عدم قوازن در دامنه سیگنالی ظاهر می شود
equisignal localizer , equisignal beacon radio - range
محدوده فیلتر
filter range
هدایت رادیویی چهار مسیره تجهیزات هدایت رادیویی هواپیما که سیگنالهای مسیر آن در چهار جهت مختلف ارسال می شوند سیستم هادایت رادیویی ادکوک نمونه ی آن است
four-course radio range
گشتره فرکانسی ، گستره ی بسامدی گستره ی مفیدی از بسامدها که توسط سیستم ارسال در موقع ترکیب با مدارهای مختلف و در شرایط کاری گوناگون قابل استفاده است در حالی که پهنا باند گستره ی بسامدی مفید را برای مدارها و شرایط کاری ثابت تعریف می کند ، محدوده فرکانس
frequency range
محدوده ورودی
input range
گسترده ی دمای ذاتی گستره ی دمایی که در آن تراکم حامل های یک نیمه رسانا به میزان قابل توجهی مشابه با بلور ایده آل است
intrinssic temperature range
محدوده بار
load range
محدوده ی قفل محدوده ی بسامدی که نوسان ساز می تواند در آن با سیگنال همزمان ساز ، همزمان شود
lock- in range
دوربرد
long range
محدوده فرکانس پایین
low frequency range
گستره بیشینه ورودی
maximum input range
محدوده ی میانگین محدوده ای که بیش از نیمی از ذرات مورد نظر در آن قرار گیرند
mean range
محدوده اندازه گیری
measurement range
برد موشک ناحیه یا منطقه علامت گذاری شده برای آزمایش موشک تحت بررسی
missile range
چند محدوده ای
multirange
محدوده نامی
nominal range
محدود ی همه جهتی ؛ همه محدوده ای تسهیلات رادیویی که اطلاعات مسیر را از موقعیت خود به تمام مناطق داخل محدوده خدمات خود ، به عنوان راهنمای جهت دار برای خلبانها ارسال می کند
omnidirectional range; omnirange
محدوده کار
operating range
محدوده نوسان
oscillation range
محدوده گذر
pass range
حوزه مجاز
permissible range
بردرادیویی همه جهتی جابجایی فاز برد رادیویی همه جهتی که موقعیت جغرافیایی هواپیما را با استفاده از دو موج حامل معین می کند فاز یکی از دو موج به طور پیوسته تغییر می کندو فاز موج دیگر تغییر ثابتی دارد این موج تنها در امتداد خط مرجعی که معمولاً شمال است هم فاز می شوند
phase - shift omnidirectional radio range
برد رادار بیشترین فاصله ای که دستگاه رادار به طور معمول در آشکار سازی اجسام ، عمل می کند معمولاً برد رادار را فاصله ای فرض می کنند که دستگاه رادار می تواند جسم معینی را حداقل در 0/50 موارد آشکار کند این برد در فضای آزاد با حساسیت توان گیرنده و سطح پژواک هدف نسبت مستقیم دارد ولی با مربع بهره آنتن و توان چهار توان فر ستنده تغییر می کند
radar range
برد رادیویی ، راهنمای برد رادیویی ، برد تسهیلات ارسالی رادیویی که سیگنالهایی را تابش می کند که هواپیماها از روی آن جهت خود را نسبت به ایسگاه فرستنده تعیین می کند برد رادیویی A-N چهار سیگنال را در چهار جهت ارسال می کند
radio rang , radio - range beacon , range
محدوده ، گستره ، دامنه ، برد ، برد 1 فاصله از دستگاه رادار یا اسلحه تا هدف 2 قابلیت مسافت هواپیما ، موشک ، اسلحه ، رادار یا فرستنده رادیویی 3 اختلاف بین بیشترین و کمترین مقدار کمیت متغیر 4 خطی که با دو نشانه زمینی ثابت برای موشک ، وسیله نقلیه و وسایل آزمایش دیگر تعیین می شود 5 خط جهت معین شده با رادیو 6 radio range
range
تفکیک در برد فاصله ای که دو جسم هم جهت باید به آن مقدار در برد از هم جدا باشند تا بتوان آنها را روی صفحه نمایش رادار تشخیص داد
resolution in range
محدوده حساسیت
sensitivity range
رادار برد کوتاه
short radar range
فاصله شیب ؛ برد شیب فاصله ی بین دو نقطه در ارتفاع نابرابر
slant distance; slant range
محدوده صوت
sound range
محدوده سرعت
speed range
محدوده دمایی تغییرات کلی در دمای محیط برای کاربرد معین ، که بر حسب درجه سلسیوس بیان می شود
temperature range
ردیابی در فاصله تنظیم دریچه گیرنده رادار به گونه ای که در لحظات صحیح برای دریافت سیگنال از هدفی که فاصله آن تغییر می کند ، باز شود
track in range
محدوده ی تنظیم محدوده ی بسامدی که گیرنده می تواند با کنترل تنظیم روی آن تنظیم می شود
tuning range
محدوده مافوق صوت
ultrasonic range
حوزه همه جهتی با بسامد بسیار بالا سیستم ناوبری زمینی ، هواپیمایی که در باند VHF کار می کند این سیستم برای هواپیماهای بلند پرواز ، تا فاصله 230mi یا ( 370km ) و هواپیماهای کوتاه پرواز ، تا حدود 30mi یا ( 48km ) ، در خط دید ایستگاه VOR ، مناسب است در ایالات متحده بیش از1000 ایستگاه VOR و بیش از100ایستگاه دیگر در بقیه نقاط دنیا وجود دارد دو نوع VOR معمولی و VOR دو پلر وجود دارد این سیستم در 160 کانال بین بین 108 تا 118MHZ عمل می کند
very high -frequency omindirectional range
زاویه دید گام بین عناصر تصویر ( پیکسلها ) تقسیم بر فاصله دید و تبدیل آن به قوس بر حسب دقیقه
visual angle
قواعد پرواز دیداری تنظیمهایی که پرواز هواپیما را هنگامی که دید تا ارتفاع معینی خوب است کنترل می کند
visual flight rules
سیگنال دیداری بخش تصویری سیگنال تلویزیونی
visual signal
توان فرستنده دیداری حداکثر خروجی توان به هنگام ارسال سیگنال تلویزیونی استاندارد
visual transmitter power
فرستنده دیداری ؛ فرستنده تصویر تجهیزات رادیویی که بخش تصویری برنامه تلویزیونی را ارسال می کنند فرستنده های دیداری و شنیداری همراه با یکدیگر فرستنده تلویزیونی نامیده می شوند
visual transmitter; picture transmitter
محدوده بینایی - شنوایی محدوده رادیویی VHF که مسیری را برای نمایش به خلبان روی نشانگر چپ و راست با مرکز صفر و مسیر دیگری را ، در زاویه عمود نسبت به اولی ، به شکل سیگنالهای شنوایی A-N محدوده رادیویی ایجاد می کند هر یک از نشانگر ها را می توان برای برطرف کردن نقاط مبهم دیگری به کار برد
visual-aural range
محدوده موج
wave range
محدوده دامنه سفیدی تا سیاهی نسبت ولتاژ سیگنال به ازای سفیدی تصویر به ولتاژسیگنال به ازای سیاهی تصویر در نقطه ای معین در سیستم فکس که از مدوله سازی دامنه مثبت استفاده می کند و بر حسب دسیبل بیان می شود برای مدوله سازی دامنه ی منفی از نسبت معکوس ، سیاهی به سفیدی ، استفاده می شود
white-to -black amplitude range

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن