معادل انگلیسی مونیتور شکل موج اسیلوسکوپ پرتو کاتدی که دارای مبنای زمان مناسب برای مشاهده شکل موج سیگنال تصویر

مهندسی برق

مونیتور شکل موج اسیلوسکوپ پرتو کاتدی که دارای مبنای زمان مناسب برای مشاهده شکل موج سیگنال تصویر در سیستم تلویزیون است

waveform monitor

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مونیتور شکل موج اسیلوسکوپ پرتو کاتدی که دارای مبنای زمان مناسب برای مشاهده شکل موج سیگنال تصویر

نظارت بر امنیت پیشرفته

advanced security monitor

ناظر هوا ذره ابزاری با توانایی کشف ذرات با قطر کمتر از 0/3 میکرون برای نظارت بر آلودگی هوا در اتاقهای تمیز

aerosol monitor

ناظر زمینه اتاقک یونش یا شماره نده ی تابش که برای اندازه گیری شمارشهای زمینه ی مهم به کار می رود

background monitor

کنترل و نظارت

control/monitor

ناظر بسامد ابزاری که میزان انحراف بسامد حامل یک فرستنده را از مقدار تخصیصی خود نشان می دهد

frequency monitor

ناظر ، دستگاه نمایش و نظارت ، صفحه نمایش رایانه ، نمایشگر ، ناظر 1 ابزاری که به طور پیوسته یا با فاصله های زمانی شرایطی را اندازه گیری می کند که باید در حدود از پیش تعریف دشه ای نگه داشته شود مانند تصویرهای بر داشته شده با دوربین تلویزیونی ف صدای برداشته شده با میکروفون در استودیو رادیو یا تلویزیون ، کمیت متغیری در سیستم کنترل فرایند خودکار ، ارسال یک کانال یا باند مخابراتی یا موقعیت هوا پیما در حال پرواز 2 آنکه نمایشگر را می بیند

monitor

مونیتور تصویر لامپ اشعه کاتدی و مدارهای مربوط به آن که برای دیدن تصویر تلویزیونی یامشخصه های سیگنالی آن در ایستگاه به کار می رود

picture monitor

نظارت بر کنترل فرایند الگویی از قطعات فعال و غیر فعال ساخته شده بر روی پولک نیمرسانا در حین فرایندی که می تواند برای آزمایش کیفیت قطعات دیگر روی این زیر ساخت به کار رود عنصر نظارت می تواند شامل ترانزیستورهای اثر میدان دیودها ، مقاونتهای بار یا مدارهایی مانند نوسان سازهای حلقوی باشد داده های گرفته شده از PCM ارتباط مهم بین قطعات طراحی و فرایند قالب گیری و تولید را ایجاد می کند این داده ها ابزاری برای درجه بندی کیفیت پولک تمام شده هستند ممکن است که 40 ، 50 یاحتی تعداد بیشتری الگوی PCM روی هر پولک وجود داشته باشد آزمایش پارامتری DC بر روی FETها ، دیودهای شاتکی ، اتصالهای اهمی ، لایه های آبکاری شده و عایق انجام می شود ، آزمایش AC بر روی نسان سازهای حلقوی که معمولاً از اتصال گیتهای NOR ساخته می شوند ، انجام می شود

process control monitor

نمایشگر تابش آشکار ساز تابشی که سطح تابش یونیده ساز را به طور پیوسته اندازه می گیرد و بعضی مواقع علامت هشدار دهنه ای را به هنگام رسیدن به سطح خط ناک فعال می کند

radiation monitor

ناظر برد رادیویی ابزاری که به طور خودکار بر سیگنال راهنمای برد رادیویی نظارت می کند و به هنگام انحراف فرستنده به مقدار معینی از جهت صحیح به متصدی هشدار می دهد و هشدار جداگانه ای را به هنگام بروز اشکال در راهنما به هواپیما ها ی نزدیک به آن می فرستد

radio - range monitor

تحلیلگر شکل موج ولت سنج بسامد- انتخابی که دامنه و بسامد هر مؤلفه شکل موج مختلط را اندازه می گیرد

waveform analyzer

ترکیب کنده شکل موج مولد سیگنالی که بسامد ، فاز ، مقدار هماهنگها و دامنه هماهنگ های خروجی آن متغییر است

waveform synthesizer

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی مونیتور شکل موج اسیلوسکوپ پرتو کاتدی که دارای مبنای زمان مناسب برای مشاهده شکل موج سیگنال تصویر

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مونیتور شکل موج اسیلوسکوپ پرتو کاتدی که دارای مبنای زمان مناسب برای مشاهده شکل موج سیگنال تصویر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما