معادل انگلیسی طیف نگار گوه ای طیف نگاری که امکان تغییر شدت تابش عبوری از شکاف ورودی آن با حرکت دادن یک گوه اپ

مهندسی برق

طیف نگار گوه ای طیف نگاری که امکان تغییر شدت تابش عبوری از شکاف ورودی آن با حرکت دادن یک گوه اپتیکی وجود دارد

wedge spectrograph

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی طیف نگار گوه ای طیف نگاری که امکان تغییر شدت تابش عبوری از شکاف ورودی آن با حرکت دادن یک گوه اپ

طیف نگار آکوستیکی نوع طیف نگار که با استفاده ار امواج صوتی با بسامدهای مختلف ویژگیهای انتقال و بازتاب لایه های گرمایی در اقیانوس و زندگی ابزیان را مورد مطالعه قرار می دهد

acoustic spectrograph

طیف نگار جرمی استون نوعی طیف نگار که با استفاده از میدان های متوالی الکترونی و مغناطیسی ، پرتو های با نسبت ثابت بار - جرم را در خط کانونی متمرکز می کند

aston mass spectrograph

طیف نگار مغناطیسی طیفل نگاری بر مبنای عملکرد میدان مغناطیسی ثابت در مسیر الکترونها یا ذرات بادار دیگر طیف نگار مغناطیسی ذراتی را که سرعتهای مختلفی دارند ، جدا می کند

magnetic spectrograph

طیف نگحار جرم طیف سنج جرم که ثبت دائمی خطوط طیف جرم ماده را بر روی صفحه ی طیف نگار انجام می دهد ، طیف نگار جرمی

mass spectrograph

طیف نگار صدا ابزاری ه ترکیب طیفی صدای شنیداری را ضبط و تحلیل می کند از کاربردهای آن در شناسایی گویندگان با لاگوی صدای آنهاست

sound spectrograph

طیف نگار طیف سنجی که طیف تابش را به طور دائم ثبت می کند

spectrograph

طیف نگارخلأ طیف نگاری که مسیر نوری آن در داخل خلأ است و معمولاً به جای توری بازتابش در آن از منشور پراکنده ساز استفاده می شود این دستگاه می تواند در دو حد نهایی مادون قرمز و فرابنفش ، که عدسیها و و هوا تابش را جذب خواهند کرد ، کار اندازه گیری را انجام دهد

vacuum spectrograph

گوه

wedge

لامپ پایه گوه ای لامپ نشانگر التهابی کوچک که دارای پایه های سیمی خم شده به سمت مخالف پایه شیشه ای تخت آن است این لامپ برای جایگذاری در سوکتی با اتصالهای فنری گوه شکل طراحی شده است

wedge - base lamp

پیوند زنی گوه ای روشی باری اتصال سیمی لایه های تراشه نیمرسانا به پایه های پوشش آن با سیمهای آلمینیمی نازک (1/0mil - 0/7 )

wedge bonding

فیلتر وج فیلتر تابشی ساخته شده به گونه ای که ضخامت یا مشخصه ارسال آن به طور پیوسته یا پله ای از یک انتها به انتهای دیگر تغییر می کند تا تابش را به طور یکنواخت برای کاربردهای معینی افزایش دهد

wedge filter

طیف نگاری پرتوX طیف سنج پرتوX مجهز به دستگاه عکسبرداری یا ثبات دیگر

x-ray spectrograph

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی طیف نگار گوه ای طیف نگاری که امکان تغییر شدت تابش عبوری از شکاف ورودی آن با حرکت دادن یک گوه اپ

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی طیف نگار گوه ای طیف نگاری که امکان تغییر شدت تابش عبوری از شکاف ورودی آن با حرکت دادن یک گوه اپ

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما