معادل انگلیسی هدایت سیمی کنترل موشک یا اژدر هدایت شونده با ارسال سیگنالهای کنترل از طریق سیمهایی که با موشک یا

مهندسی برق

هدایت سیمی کنترل موشک یا اژدر هدایت شونده با ارسال سیگنالهای کنترل از طریق سیمهایی که با موشک یا اژدر کشیده می شود

wire guidance

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی هدایت سیمی کنترل موشک یا اژدر هدایت شونده با ارسال سیگنالهای کنترل از طریق سیمهایی که با موشک یا

هدایت باریکه ران نوعی سیستم هداست موشک که با هدفگیری باریکه لیزر یا ریزموج به سمت هدف ، یک مسیر یا ردپای نامرئی برای دنباله روی موشک فراهم می کند با استفاده از مدارهای پسخورد و تعبیه شده در موشک ، هر گونه کاهش انرژی دریافتی حس می شود و با ارسال سیگنالهای کنترل به سکانهای موشک ، انحراف موشک از مسیر اصلی اصلاح می شود

beam-rider guidance

هدایت آسمانی ؛ هدایت سماوی هدایت موشک دوربرد با ارجاع به اجرام آسمانی موشک مجهز به انواع ژیروسکوپ ، ردگیر نوری یا رادیویی ستارگان ، سروو ، کامپیوتر ، و وسایل دیگری است که در مجموع با رصد ستارگان و محاسبه موقعیت ، موشک را در جهت صحیح هدایت می کند

celestial guidance

هدایت فرمانی نوعی سیستم هدایت موشکی که اطلاعات مربوط به جهت پرواز را از نقطه ای بیرون از موشک برای آن ارسال می کند اطلاعات لازم برای کنترل عملکرد موشک با استفاده از روشهایی نیر دورسنجی ، رادار زمینی و ردگیری نوری به دست می آید ارسال فرامین نیز به روشهای رادیویی ، راداری یا نوری انجام می گیرد

command guidance

هدایت رادار - دوپلری هدایت موشک به کمک سیستم ناوبری دوپلری تعبیه شده در آن که سرعت سطحی و زاویه رانش را در هر لحظه محاسبه می کند

doppler radar guidance

هدایت هدف یاب نوعی سیستم هدایت موشکی که با استفاده ازمدارهای داخلی خود به مشخصه ی گسیلش ویژه ای از هدف واکنش نشان می دهد و موشک را به طرف آن هدایت می کند این مشخصه می تواند گرما ، نور ، صدا ، پژواک راداری یا سایر تابشهای الکترومغناطیسی باشد هدایت هدف یاب به صورتهای فعال ، نیمه فعال و غیر فعال انجام می پذیرد

homing guidance

هدایت لختی - آسمانی سیستم هدایت لختی که موقعیت آن به صورت خودکار و لحظه ای توسط هدایت آسمانی بررسی می شود

inertial- celestial guidance

هدایت لختی سیستم هدایت الکترونیکی که به صورت خودکار مسیر معینی تا هدف زمینی را طی میکند موقعیت جغرافیایی دقیق هدف به همراه نقطه شروع یا موقعیت یک نقطه باربینی در رایانه سیستم قرار داده می شود این سیستم تحت کنترل رایانه ی داخلی خود به آثار لختی ناشی از تغییر مسیر یا سرعت پاسخ می دهد و تصحیحات لازم را انجام می دهد سیستم در مقابل آثار داخلی و اخلال الکترونیکی ایمن است و در موشکهای هدایت شونده و زیر دریایی ها استفاده می شود

inertial guidance

هدایت پرتاب کنترل ناوبری موشک در هنگام پرتاب

launching guidance

هدایت فرمان در امتداد خط دید

line of sight command guidance

هدایت موشک

Missile guidance

هدایت غیر فعال هدایت وسیله نقلیه با استفاده از قطعات از پیش تنظیم شده یا لخت بدون تکیه بر سیگنالهای خارجی یا مشاهده

passive guidance

هدایت پیش قرار داده شده هدایت موشکی که مسیر موشک در آن با کنترلهایی پیش از پرتاب ، تعیین می شود

preset guidance

فرمان هد ایت رادار سیستم هدایت موشکی که در آن تجهیزات راداری سکوی پرتاب موقعیت هدف و موشک ، هر دو را به طور پیوسته تعیین و تصحیحهای لازم در مسیر موشک را محاسبه می کند و به صورت فرمان رادیویی به موشک می فرستند

radar command guidance

هدایت ناوبری رادیویی هدایت یا کنترل موشک هدایت شونده در طول مسیر ثابت با استفاده از فرستنده های رادیویی خارجی

radio navigation guidance

هدایت پایانه ای کنترل ناوبری موشک به هنگام رسیدن ان به هدف

terminal guidance

هدایت ردیابی فرمان هدایت موشکی که در آن هدف و موشک با رادارهای جداگانه ردیابی می شوند و فرمانهای اصلاحی با رادیو به موشک ارسال می شود

track - cpmmand guidance

سیم

wire

سیم چسبان دستگاهی برای پیوند زنی که دو نوع دارد: گرما - فشاری و فراصوتی ( که گرما - صوتی نیز نامیده می شود) چسباننده های گرما - فشاری با استفاده از گرمای اتصالی رابین سیم و لایه های اتصال می سازد و چسباننده ی فراصوتی از ارتعاشهای فراصوتی استفاده می کند انتخاب بین این دو روش ، به فرایند مطلوب اتصال به قطعه بستگی دارد قطعه مویین سیم را تغذیه می کند و همچنین به عنوان ابزار فشار برای متصل کردن حلقه سیم بین تراشه و پایه های پوشش عمل می کند تجهیزات مدرن با روشهای شناسایی الگویی هدایت می شوند و اتصالها را با سرعتی تا 6 حلقه سیم در ثانیه می سازند

wire bonder

پیوند زنی سیمی شیوه ای برای سیم بندی اتصالهای الکتریکی بین لایه های تراشه یا عنصر نیم رسانا و پایه های پوشش سیم طلایی نازکی در حلقه ای بین دو نقطه اتصال به وسیله پیوندی در هر انتها با متصل سازی توپی یا توپی و گوه ای و با استفاده از چسباننده ی گرما -فشاری پیوند داده می شود روش دیگر برای سیم آلومینیمی نازک استفاده از متصل سازی گوه ای با سیم چسباننده ی گرما -صوتی است

wire bonding

مرکز سیم

wire center

روکش سیم

wire coating

دلکوی تماسی

wire contact distributor

سیم یاب

wire finder

معیار سیم سیستمی عددی تعیین اندازه سیم معیار سیم آمریکایی [ AWG] با 0000 به عنوان بزرگترین اندازه شروع می شود به صورت 000 ، 00 ، 0 ، 1 ، 2 ، تا 40 برای اندازه های کوچکتر ادامه می یابد

wire gage

معیار ضخامت سیم

wire gauge

حلقه سیم

wire loop

ثبات سیمی ثبات مغناطیسی که داده ها را روی حلقه سیمی فولادی زنگ نزن با قطر 0/1mm یا ( 0/004in ) به جای نوار مغناطیسی ثبت می کند امروزه این شیوه در حوضه ثبت منسوخ شده است

wire recorder

مقاومت سیم

wire resistor

اندازه سیم

wire size

سیم لخت کن ابزار دستی یا ماشینی طراحی شده برای برش و برداشتن نارسانا در فاصله از قبل مشخص شده ای از انتهای نارسانا دار بدون صدمه زدن به سیم خشک یا رشته ای داخل آن

wire stripper

وایرراپ

wire wrap

سیم کشی شده

wired

اتصال و " سیمی ، اتصال و سیمی 18838 0 wired or connection اتصال یا سیمی

wired and connection

شبکه سیمی

wired network

اتصال یا " سیمی

wired or connection

پخش با سیم

wired radio

پخش بی سیم

wired wireless

قاب سیمی روشی برای نمایش سه بعدی جامدات در ابزارهای گرافیکی کامپیوتری که در آن خطوط توپری که مانند « سیم» یا « میله» به نظر می رسند چارچوب خطوط خارجی جسم را نشان می دهند در نمایش قاب سیمی خطوط طرف دیگر جسم که در حالت معمولی دیده نمی شوند ، قابل دیدن می شوند ، زیرا فضای بین « سیمها» با ماده نیمه شفاف پر نمی شود قاب سیمی اغلب گام اولیه برای نمایش و تصویر سازی کامل است

wireframe

آنتن عدسی توری - سیمی آنتن عدسی بسامد بالای تشکیل شده از دو توری آویزان روی یکدیگر با ترکیبی که در احاطه شیپور سیمی شعاعی قرار می گیرد از این آنتن در مخابرات رادیویی در محدوده 3 تا 30MHz استفاده می شود

wire-grid lens antenna

بی سیم واژه ی بریتانیایی برای رادیو

wireless

مخابرات بیسیم

wireless communication

سیستم ارتباطات بی سیم

Wireless communications systems

LAN بی سیم شبکه ی محلی ( LAN) که ارتباط آن با سیگنالهای بسامد - رادیویی یا مادن قرمز به جای کابلهای هم محور یا زوج سیم برقرار می شود

wireless lan

قرارداد شبکه محلی بیسیم

wireless lan protocol

شبکه توری بی سیم

wireless mesh network

شبکه ی بی سیم

wireless network

انتقال انرژی بی سیم

Wireless power transfer

انتقال بی‌سیم توان

Wireless Power Transmission

گرام پخش کننده

wireless record player

دستگاه بیسیم

wireless set

ایستگاه بیسیم

wireless station

هدفون استریو بی سیم هدفون استریویی که شامل گیرنده رادیویی در داخل خود است این هدفون سیگنالهای استریو و تلویزیون را در بسامد حدود 900 MHz دریافت می کند تا امکان شنیدن را در فاصله ای حدود 4m یا ( 150ft ) از فرستنده ی متصل به سیستم استریو یا گیرنده ی تلویزیونی فراهم کند

wireless stereo headphones

سیم کش

wireman

عکس سیمی 1 عکس ارسال شده از طریق سیم به گیرنده فکس 2 Facsimile ، عکاسی رادیویی

wirephoto

انشعاب سیم اتصال مخفیانه به خط تلفن ، خط مخابراتی داخلی اداره یا سیستم سیمی دیگر برای نظارت بر مکالمه ها و فعالیت های داخل اتاق از مکان دور و بدون اطلاع افراد تحت مراقبت که می تواند به صورت قانونی یا غیر قانونی انجام شود

wiretap

کانال استراق سمع

wiretap channel

مقاومت پیچکی

wire-wound resistor

مقاومت سیمی مقاومتی که عنصر مقاومتی آن از سیم یا نواری با مقاومت بالا ، معمولاً نیکروم ، است که وی هسته نارسانایی پیچیده شده است

wirewound resitor

رئوستای سیم پیچیده رئوستایی با اتصال لغزان که روی قسمت بدون پوششی از سیم مقاومت پیچیده شده روی هسته نارسانا حرکت می کند

wirewound rheostat

اتصال سیم - پیچ داده ؛ اتصال پیچ داده ی بی لحیم ؛ اتصال پیچ داده اتصال بدون لحیم کاری که با پیچیدن چند دور سیم رسانا شده به دور پایه ای با سطح مقطع مربعی ، تحت فشار و با استفاده از ابزار دستی یا برقی ایجاد می شود فشار عایق سیم را باز می کندو اتصال بین سیم و پایه بر قرار می شود

wire-wrap connection; solderless wiapped connection; wrapped connection

پایه سیم -پیچ دادنی پایه ای با سطح مقطع مربعی و گشه های تیز که می توان با استفاده از ابزار اتصال سیم - پیچی را با آن برقرار کرد انتهای سیم چندین بار با فشار به دور پایه پیچیده می شود ، تا اتصالهای الکتریکی بر قرار شود

wire-wrap pin

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی هدایت سیمی کنترل موشک یا اژدر هدایت شونده با ارسال سیگنالهای کنترل از طریق سیمهایی که با موشک یا

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی هدایت سیمی کنترل موشک یا اژدر هدایت شونده با ارسال سیگنالهای کنترل از طریق سیمهایی که با موشک یا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما