معادل انگلیسی حذف صفر حذف صفرهای غیر مهم در سمت چپ مقدار عددی یک کمیت پیش از چاپ نتایج عملیات کامپیوتری

مهندسی برق

حذف صفر حذف صفرهای غیر مهم در سمت چپ مقدار عددی یک کمیت پیش از چاپ نتایج عملیات کامپیوتری

zero suppression

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حذف صفر حذف صفرهای غیر مهم در سمت چپ مقدار عددی یک کمیت پیش از چاپ نتایج عملیات کامپیوتری

خاموش کننده قوس نورانی

arc suppression

حذف حامل 1 حذف بسامد حامل بعد از مدوله کننده یمتعارف در محف فرستنده و جایگذاری دوباره آن در قطه دریافت و قبل از مدوله زدایی 2 حذف حامل هنگامی که هیچ سیگنال مدوله کننده ی برای ارسال وجود ندارد

carrier suppression

حذف تداخل

Interference Suppression

حذف حذف هر کدام از مولفه های گسیل ، مانند بسامد یا گروه بسامد خاص از سیگنال RF یا AF ، حذف ، جلوگیری

suppression

صفر ، صفر هیچ اغلب کامپیوترها از صفر مثبت و منفی ، هر دو استفاده می کنند صفر دودویی مثبت معمولاً با عدم وجود ارقام یا پالسها در لغت نشان داده می شود و صفر دودویی منفی ( در کامپیوتری که بر اساس مکملهای یک عمل می کنند ) با پالسی در هر موقعیت پالس در لغت مشخص می شود در کامپیوتر دهدهی رمز شده ممکن است که صفر ده دهی و صفر دودویی نمایش یکسانی نداشته باشند

zero

فشرده سازی صفر هر تعداد از روشهایی که در ذخیره سازی صفرهای غیر ارزشمند را در طول پردازش داده های در کامپیوتر ، حذف می کند

zero compression

سوییچ ولتاژ صفر مدار دارای حسگری که ولتاژ را به هنگام صفر شدن شکل موج ولتاژ AC به بار اعمال می کند و در همان شرایط آن را خاموش می کندو با این کار مانع از اعمال ولتاژ راکتیو بار در لحظه روشن یا خاموش شدن می شود

zero - voltage switch

حافظه دسترسی صفر حافظه کامپیوتری که زمان دسترسی آن آنقدر کم است که می توان از آن صرف نظر کرد

zero -access memory

دستورالعمل نشانی صفر دستورالعمل کامپیوتری تعریف کننده عملیاتی که در آن مکان ، عملگرها با رمز کامپیوتری تعریف می شود ، به طوری که به هیچ نشانی نیاز ندارد

zero -address instruction

تنظیم کننده صفر قطعه ای که موقعیت عقربه ابزار یا سنجیده را برای قرائت صفر به هنگام صفر بودن مقدار کمیت الکتریکی تنظیم می کند

zero adjuster

مکان هندسی ریشه های زاویه صفر

zero angle root locus

محور صفر

zero axis

ضربان صفر شرایطی که در آن ، مدار در بسامد دقیق سیگنال ورودی نوسان می کند به طوری که هیچ تن ضربانی ایجاد یا شنیده نمی شود

zero beat

بایاس صفر شرایطی که در ترانزیستور پیوندی دو قطبی به هنگام قرار گرفتن بیس و امیتر در ولتاژ DC برابر یا در FET به هنگام قرار گرفتن سورس و گیت در ولتاژ DC برابر ، ایجاد می شود ، بایاس ( تغذیه ) صفر ، ولت شبکه صفر

zero bias

سیم صفر

zero conductor

عبور از صفر

zero crossing

آشکار ساز نقاط عبور از صفر

zero crossing dector

جریان صفر

zero current

صدمه - صفر برنامه ای برای بهبود کیفیت محصول در مرحله تکمیل شدن به طوری که هیچگونه اشکالی در اثر صدمات ساختاری وجود نداشته باشد

zero defects

علامت صفر ، نشانه صفر

zero flag

گرانش صفر عدم وجود کامل اثرات گرانشی ؛ این شرایط هنگامی به وجود می آید که جاذبه گرانشی به طور کامل با نیروی جانب از مرکز صفر شده باشد ، مانند آنچه که در ماهواره های در حال گردش ایجاد می شود

zero gravity

سوییچ گرانش - صفر ؛ سوییچ بی وزنی سوییچی که با رسیدن به حالت بی وزنی یا گرانش صفر بسته می شود در نوعی از آن کره رسانایی از جیوه در گرانش صفر دواتصال را به یکدیگر متصل می کند ولی به هنگام قرار گرفتن تحت تأثیر گرانش صاف و از اتصال بالایی جدا می شود

zero gravity switch; weightlessness switch

نشان دهنده صفر

zero indicator

پاسخ ورودی صفر

zero input response

باتکرار صفر ، بدون تکرار

zero iteration

سطح صفر سطح مرجعی برای مقایسه شدت صدا یا سیگنال در بسامدهای شنیداری معمولاً توان 6mW به عنوان سطح صفر در نظر گرفته می شود در صدا معمولاً آستانه شنوایی سطح صفر فرض می شود

zero level

خط صفر

zero line

بدون تلف

zero loss

ماتریس صفر

zero matrix

حافظه صفر

zero memory

صفر انتقال

zero of transmission

پر کردن با صفر

zero pading

نقطه صفر

zero point

نقاط صفر پاشيدگي

zero points of dispersion

وضعیت صفر

zero position

پتانسیل صفر عبارتی که معمولاً برای پتانسیل زمین به عنوان مرجع معمول درمقایسه به کار می رود ، پتانسیل خنثی

zero potential

آزمون ضریب توان صفر

zero power factor test

نقطه مرجع صفر

zero reference point

سطر صفر

zero row

حساسیت صفر

zero sensitivity

جریان ترتیبی صفر

zero sequence current

انتقال صفر خروجی تقویت کننده مغناطیسی متعادل به ازای سیگنال کنترل صفر ، در اثر جا به جایی

zero shift

پایداری صفر بیشینه انتقال صفری که در مدت مزان معینی در طول تغییرات معین در شرایط کار تقویت کننده مغناطیسی متعادل اتفاق می افتد

zero stability

حالت صفر حالت سلول مغناطیسی که در آن شار عبوری از سطح مقطع معین ، با تعریف نسبت به جهت دلخواه برای شار منفی ، مقدار منفی دارد حالت مخالف که در آن شار مغناطیسی با همان تعریف دارای مقدار مثبت است ، حالت یک نامیده می شود

zero state

پاسخ حالت صفر

zero state responce

مقدار صفر

zero value

کلید ولتاژ صفر

zero voltage switch

برش با زاویه صفر

zero-angle cut

زنه صفر

zero-beat

عبور از صفر

zero-crossing

آشکارساز عبور از صفر مقایسه کننده ای که معین می کند ، چه هنگام سیگنال ورودی بیشتر یا کمتر از صفر است

zero-crossing detector

سوییچینگ جریان -صفر سوییچینگ مدار AC ، تحت کنترل طبقه ای که عبور شکل موج جریان را از مرجع صفر ، پیش از قطع یا وصل کردن مدار حس می کند

zero-current switching

بلور برش صفر بلور کوارتز برش خورده به گونه ای که ضریب دمایی آن نسبت به بسامد ، صفر است

zero-cut crystal

حملات روز صفر

zero-day attacks

بهره‌جوهای روز صفر

zero-day exploits

اِعمال صفر

Zero-Forcing

مؤلفه بسامد - صفر مؤلفه DC شکل موج مختلط

zero-frequency component

سوکت با نیروی جازدن صفر سوکت یا متصل کننده ای که نیازی به اعمال فشار روی قطعه یا پایه های قرار گیرنده در داخل آن در حین گذاشتن یا برداشتن قطعه نیست این کار معمولاً با استفاده از سازو کار بست مانندی ف که به طور دستی و با یک دسته باز و بسته می شود ، انجام می شود

zero-insertion force socket

انرژی نقطه صفر انرژی جنبشی باقی مانده در ماده در دمای صفر مطلق ، انرژی در صفر مطلق

zero-point energy

صفرها

zeros

جریان گردشی توالی صفر

zero-sequence circulating current

مولفه همقطب

zero-sequence component

کیفیت رنگ زیر حامل صفر کیفیت رنگی که به هنگام صفر شدن دامنه زیر حامل در سیستم تلویزیون رنگی نمایش داده می شود

zero-subcarrier chromaticity

مدار فعال شده با ولتاژ صفر مداری که برای روشن شدن در ولتاژ AC صفر و خاموش شدن در جریان AC صفر طراحی شده است

zero-voltage activated circuit

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی حذف صفر حذف صفرهای غیر مهم در سمت چپ مقدار عددی یک کمیت پیش از چاپ نتایج عملیات کامپیوتری

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حذف صفر حذف صفرهای غیر مهم در سمت چپ مقدار عددی یک کمیت پیش از چاپ نتایج عملیات کامپیوتری

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما