معادل انگلیسی تلویزیون پلاسما

مهندسی برق

تلویزیون پلاسما

plasma television

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تلویزیون پلاسما

تلویزیون کابلی نوعی سیستم توزیع برنامه های تلویزیونی که با دریافت سیگنالهای تمام ایستگاههای محلی و تعداد ی ایستگاه راه دور توسط آنتهای قوی و واقع در نقاط مرتفع ، آنها را روی کانالهای جداگانه تقویت می کند و مستقیماً از طریق کابلهای هم محور هوایی یا زیر زمینی به گیرنده های مشترکان ارسال می کند با استفاده از این سیستم می توان ایستگاههای بیشتری زا با کیفیت بالا دریافت کرد

cable television

تلویزیون مدار - بسته ( سی سی تی وی ) کاربرد تلویزیون در مواردی غیر از پخش عمومی و گسترده آن ، تلویزیونهای مورد استفاده در کارخانه یا گردهماییها از این نوع هستند /

closed - circuit television

تلویزیون مدار بسته

closed circuit television

تلویزیون رنگی سیستمی که تصاویر را با رنگهای اولیه باز تولید می کند پهنای باند آن مانند تلویزیون سیاه و سفید برابر با 6 مگاهرتز است اطلاعات همزمانی رنگ روی زیر حامل 3/579545 مگاهرتز ارسال می شود

color television

تلویزیون رنگی نقطه - ترتیبی نوعی سیستم تلویزیون رنگی که در آن نقاط مربوط به رنگهای اولیه قرمز ، آبی و سبز به سرعت پشت سر هم در امتداد هر خط پویش تشکیل می شوند

dot- sequential color television

تلویزیون رنگی میدان ترتیبی نوعی تلویزیون رنگی که در آن هر یک از رنگهای اولیه ی قرمز ، آبی و سبز توسط میدانهای پشت سر هم تولید می شوند

field - sequential color television

تلویزیون وضوح - بالا [اچ دی تی وی ] نوعی فناوری تلویزیونی با ویژگیهای : افزایش دقت افقی و عمودی با نسبت تقریباً 2 به 1 در مقایسه با سیستمهای SECAM ، NTSC و سایر سیستمهای موجود ، رنگهای بهتر و طبیعی تر ، نسبت ظاهری بیشتر برای لامپ تصویر و حداقل 5 به 3 ، و خروجی صدای استریوفونیک رقمی

high-defintition television

آنتن مرکزی تلویزیون سیستم آنتنی که از یک آرایه آنتنی تشکیل می شود که قادر به دریافت سیگنال پخشی شده قابل دسترس و تقویت آنها برای توزیع از طریق کابلهای هم محول به تعدادی از گیرنده های تلویزیونی مستقل است که به طور معمول در یک خانه ، آپارتمان ، هتل یا ساختمانهای دیگر قرار دارند

master - antenna television

تلویزیون تک رنگ ف تلویزیون سیاه و سفید تلویزیونی که تصویر را به صورت تک و فقط به صورت سایه ایی خاکستری بین سیاه و سفید بازسازی می کند

monochrome television , black and white television

پلاسما ، پلاسما هر نوع مخلوطی از ذرات که شامل تعداد برابری از ذرات مثبت و منفی همراه با ذرات خنثی است به طوری که مخلوط الکتریکی خنثی باشد این واژه معمولاً برای گازی به کار می رود که برای رسانا بودن به اندازه کافی یونیده شده استو تحت تأثیر میدانهای مغناطیسی قرار دارد پلاسمای حقیقی که به طور کامل یونیزه شده است و هیچ ذره خنثی ندارد ، در دماهای بالاتر از 20000 درجه K ایجاد می شود در جامدات پلاسما می تواند به صورت الکترونها و دهنده های دارای بار مثبت یا حفره ها و پذیرنده های دارای بار منفی وجود داشته باشد

plasma

میزر چرنکف پلاسما

plasma Cerenkov maser

محبوس کردن پلاسما استفاده از میدان مغناطیسی برای محبوس کردن پلاسمای گازی در ناحیه مرکزی اتاقک تخلیه شده به مدت کافی برای ایجاد دمای بالای مورد نیاز در واکنش همجوشی هسته ای کنترل شده

plasma confinement

صفحه نمایش پلاسمایی صفحه نمایشی که معمولاً به صورت الکترودهای فلزی شده شفاف نشانده شده روی وجه های موازی ورقه های شیشه ای ساخته می شود که کناره های آنها برای ایجاد کاواکی با فاصله بسیار کم درزگیری شده است گازی مانند نئون فبل از درزگیری شدن کاواک در داخل آن به دام می افتد اعمال ولتاژ به دو سر زوجها ی مخالف الکترودها سبب یونیده شدن گاز در آن ناحیه و ایجاد نقطه ها یا قسمتهای درخشان می شود این الکترودها در عمل آرایه ای از دیودهای گازی را تشکیل می دهند که به هنگام فعال شدن با ولتاژ می توانند نوبسه های الفبایی را به صورت آرایه ای از نقطه ها یا قسمتها تشکیل دهند وقتی که نئون یونیده می شود رنگ مشخصه قرمز - نارنجی را تولید می کند این صفحه نمایش می تواند تحت کنترل کامپیوتر یا اتصالهای الکتریکی دیگر باشد صفحه نمایشی پلاسمایی با صفحه نمایش فلوئورسان - خلا که از نظر الکتریکی تر بود است و نویسه های مشخصه آبی - سبر به وجود می آورد تفاوت دارد

plasma display

نوسان پلاسما

plasma oscillation

موتور راکت پلاسمایی ؛ شتاب دهنده پلاسمایی هم محور ؛ موتور راکت الکترومغناطیسی سیستم محرکه الکتریکی سفینه های فضایی بر اساس تشدید سیکلوترون در پلاسمایی که بین میدانهای الکتریکی و مغناطیسی و متقاطع به دام افتاده است

plasma roket engine , coaxial plasma accelerator ; electormagnetic rocker engine

غلاف پلاسمایی پوشش گاز یونیده که سفینه یا جسم متحرک دیگر را در اتمسفر به هنگام حرکت با سرعتهای ابر صوتی در بر می گیرد غلاف پلاسمایی بر ارسال ، دریافت و پراش امواج رادیویی اثر می گذارد

plasma sheath

مشعل پلاسما

plasma torch

تلویزیون همگانی پخش از ایستگاههای تلویزیونی غیر تجاری که بیشتر از طرف بیندگان ، موسسات خیریه و بودجه دولتی حمایت می شود تجارت با آن مجاز نیست ولی شرکتهای بزرگ می توانند برای پرداخت هزینه های تولید برنامه خاص سرمایه گذاری کنند

public television

تلویزیون ماهواره ای آنتن اصلی ماهواره تلویزیونی سیستم ارسال تلویزیونی که آنتن گیرنده آن معمولاً آنتن بشقابی 6ft است که روی بام ساختمانها در شهر یا فضای شهری برای تعدادی از ساختمانهای دیگر قرار داده می شود به طوری که بتواند برنامه های ماهواره ای را از طریق کابل به طور مستقیم به مشترکان ساختمانهای مجاور بفرستد

satellite master antenna television

تلویزیون رنگی مرحله ای

sequential color television

تلویزیون رنگی همزمان سیستم تلویزیون رنگی که در آن فسفرهای سه رنگ اصلی همزمان ، و نه یکی پس از دیگری ، تحریک می شوند لامپ تصویر رنگی سایه - ماسک ، نایش همزمان ارایه می دهد

simultaneous color television

تلویزیون کند - پویش تلویزیونی که صحنه کاملی را در حدود 8s می پوید به این ترتیب نیازمندیهای کانال در سال تا حد سیگنال صوتی (معمولاً کمتر از 5KHz ) کاهش می یابد و امکان استفاده از خطوط تلفن معمولی برای ارسال ودریافت تصاویر ساکن متوالی فراهم می شود باری نگهداشتن تصویر ت 8S به لامپ پرتو کاتدی با ماندگاری بالایی نیاز است این تصویر می تواند به 120 خط بریده شود و تصویر کم دقت تری را نسبت به 525 خط استاندارد تلویزیونی NTSC ارائه دهد

slow -scan television

تلویزیون استریو اسکوپ تلویزیونی که تصاویر آن سه بعدی به نظر می رسد

stereoscopic television

تلویزیون سیستمی که تصاویر دیداری متوالی را به سیگنالهای الکتریکی متناظر تبدیل می کند و آن سیگنالها را با امواج رادیویی یا از طریق کابل به گیرنده های دور ارسال می کند گیرنده با استفاده از این سیگنالها تصاویر اصلی را بازسازی می کند

television

تلویزیون وضوح بسیار بالا

Ultrahigh-definition television

تلویزیون پرتو X سیستم تلویزیونی مدار بسته ای که در بازرسی پرتوX نقاط جوشکاری و کاربردهای صنعتی دیگر پرتو X جایگزین فیلم عکاسی می شود بااین روش تصاویر لحظه ای ، بدون صرف زمان و هزینه ای برای چاپ عکش ، ایجاد می شوند

x-ray television

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای مقاله ISI مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی تلویزیون پلاسما

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تلویزیون پلاسما

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما