معادل انگلیسی داده تعریف شده توسط کاربر

مهندسی برق

داده تعریف شده توسط کاربر

user defined data

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی داده تعریف شده توسط کاربر

داده های قیاسی داده های که بر خلاف داده های رقمی ، که دارای مقادیر گسسته اند ، به شکل پیوسته نمایش داده می شوند

analog data

داده های هدایت و کنترل جهت بیم

beam-steered data

داده های سانسور شده

censored data

داده ، داده ها اصطلاح کلی برای کلمات ، اعداد ، حروف ، و نمادهایی که به عنوان ورودی در سیستمهای پردازش رایانه ای و مخابراتی استفاده می شوند ، داده - اطلاعات

data

صدا و داده ی همزمان رقمی ( دی اس وی دی ) استانداردی که امکان ارسال همزمان صدا و داده را روی یک خط ارتباطی فراهم می سازد در کنفرانسهای راه دور که دو نفر در دو مکان مختلف روی موضوع واحدی بحث می کنند از این روش استفاده می شود

digital simultaneous voice and data

داده های رقمی دریافت و ارسال اطلاعات در یک قالب رمزی دودویی نظیر اسکی ASCII

digital data

داده های الکتروفیزیولوژیکی

Electrophysiological Data

داده بلافاصله

immediate data

اطلاعات روی پلاک

nameplate data

داده پرت

outlier data

داده فشرده اطلاعاتی که برای استفاده بهینه از حافظه ، فشرده شده است چهار رقم BCD (دودویی رمز شده ده دهی ) را می توان در یک خانه حافظه 16 بیتی فشرده کرد

packed data

داده های خط افقی داده های گرافیکی ذخیره شده به صورت مجموعه ای از سلولها که هر کدام دارای مختصات X-Y و مقدار مشخصی هستند این شیوه ، روش ساده اما ناکارآمدی برای ذخیره اطلاعات جغرافیایی است

raster data

داده خام داده پردازش نشده که ممکن است به شکل قابل خواندن برای ماشین باشد یا نباشد

raw data

داده زمان- حقیقی داده های ارایه شده به شکل قابل استفاده در همان زمان اتفاق افتادن حادثه تؤخیر در ارایه داده ها باید آنتقدر کم باشد که امکان عملکرد اصلاحی را در صورت نیاز فراهم کند

real-time data

نمونه برداری داده ها

sample data

داده نمونه برداری شده داده هایی که به جای فاصله زمانهای پیوسته ، در فواصل زمانی مجزا به دست می آیند

sampled data

داده های فنی

technical data

اطلاعات آموزش

Training data

داده های معاملاتی داده های ورودی جدید تصادفی و غیر قابل پیش بینی در سیستم پردازش داده ها ، مانند ساعتهای کار ، کمیتهای بار شده در کشتی و مقادیر صورت حساب

transaction data

داده های ضروری

urgent data

کاربر

user

شرکت کارفرما

user company

پروتکل داده های کاربر

user data protocol

سودمند

user eprom

کاربر پسند

user friendly

احراز هویت کاربر

User identity authentication

دستور العمل پیغام مربوط به کاربر

user instruction

واسطه کاربر

user interface

کتاب راهنمای کاربران

user manual

فایل سابقه کاربر

user profile

صفحه نمایش کاربر

user screen

کاربر به کاربر

user to user

کیفیت تجربه ی کاربران

Users’ Quality of Experience

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی داده تعریف شده توسط کاربر

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی داده تعریف شده توسط کاربر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما