معادل انگلیسی راه انداز گذرگاه مدار مجتمع که به گذر گاه داده ها در رایان افزوده می شود تا در موقع اتصال وسایل ج

مهندسی برق

راه انداز گذرگاه مدار مجتمع که به گذر گاه داده ها در رایان افزوده می شود تا در موقع اتصال وسایل جانبی متعدد به گذرگاه ، بتواند به خوبی سی پی یو را راه اندازی کند به دلیل اثر بارگذاری خازنی در گذرگاهی که منجر به کاهش سرعت تبادل داده ها و اخلال در فواصل زمانی در سیستم رایانه می شود استفاده از راه اندازها امری ضروری است

bus driver

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی راه انداز گذرگاه مدار مجتمع که به گذر گاه داده ها در رایان افزوده می شود تا در موقع اتصال وسایل ج

راه انداز فعال پایین

active low driver

پیچ گوشتی زاویه ای

angle shaped screw-driver

راه انداز نوسانساز سدی نوعی نوسانساز سدی که پالسهای اساساً مربعی برای راه اندازی لامپ های مدوله ساز رادار تولید می کند

blocking - osxillator driver

راه انداز اوسیلاتور انسدادی

blocking oscillator driver

راه انداز بند پوتینی مداری که پالس مربعی برای راه اندازی لامپ مدوله ساز رادار تولید می کند مدت پالس به وسیله ی خط شکل دهنده ی پالس تعیین می شود علت نامگذاری این مدار این است که ولتاژ دو طرف خط تشکیل پالس همزمان با ولتاژ پالس خروجی بالا می رود ، اما اختلاف نسبی آنها ( در دو طرف خط ) تحت تأثیر افزایش قابل ملاحظه ی پالس خروجی قرار نمی گیرد

bootstrap driver

گذرگاه ، مسیر مشترک عمومی ، شین ، گذرگاه باس 1 مجموعه ای از ساناهای موازی که مسیر ارتباطی اصلی بین سی پی یو سیستم رایانه با بخشهای جانبی آن نظیر وسایل ورودی /خروجی (I/O ) مانیتورها چاپگرها را تشکیل می دهند 2 یک میله یاسیم راسانا و سنگین ، نوعاً از جنس مس ، برای اتصالهای تغذیه با زمین ، باس یا گذرگاه

bus

معماری گذرگاه رهنمود طراحی یا جانمایی فیزیکی برای سیستم گذرگاهی که مطبق با قوانین و قراردادهای حاکم بر تبادل داده ها طراحی شده است نمونه های آن عبارت اند از گذرگاههای VME,IBM,و S تخته مدارهای متصل شونده به مدار اصلی مطابقه با استانداردهای مربوط به ابعاد تخته مدار و آرایش سرهای ورودی و خروجی آنها طراحی و ساخته می شوند

bus architecture

شاخص جذب باس‌

Bus Attraction Index

شین ، باس بار

bus bar

اندازه بند گذرگاه قطعه ی نیمرسانایی که به کاربر امکان می دهد در موقع اتصال ریزپردازنده ها به وسایل جانبی یا گذرگاهی ، کنترل زمان بندی را به صورت همزمان و ناهمزمان انتخاب کند این قطعه جانشین پی ای ال ها ، تثبیت کننده ها و فرستنده - گیرنده ها می شود

bus sizer

باس کمکی

bus slack

تنظیم ولتاژ باس

Bus voltage regulation

شینه ، میله ی جریان یک رسانای فلزی ، محکم ، سنگین ، و معمولاً عایق شده برای عبور جریانهای زیاد یا برقراری اتصال بین چند مدار مختلف ، شین اصلی

busbar

شين

busbar

حفاطت شین

busbar protection

بوش، غلاغ

bushing

مقره بوشینگ

bushing insulator

گذرگاه دهی اتصال تعداد زیادی منبع داده به یک گذرگاه مشترک

busing

درپوش

busway

محرک خروجی کنترل شده با جریان

CC output driver

محرک خروجی کنترل شده با slew rate

CSR Output driver

راه انداز

driver

راه انداز لیزر

laser driver

راه اندازخط مدار مجتمع واسط بین مدارهای منطقی و خط انتقال دو سیمه

line driver

محرک پد بارگذاری شده تطبیقی

Load adaptive pad driver

راه انداز گیت مدار مجتمعی برای راه اندازی MOSFET ها یا GBT های ولتاژ بالا با مقادیری 600V و کاربردهایی مانند منابع تغذیه کنترل سرعت موتور ، سیستمهای VPS ( منابع تغذیه قطع نشدنی ) و تقویت کننده برای راه اندازی به کار می برند

mos gate driver

راه انداز درین باز

open drain driver

محرک خروجی

output driver

راه انداز پد

pad driver

پیش راه

predriver

محرک پایین کشنده

pull dorwn driver

محرک بالا کشنده

pull up driver

محرک کاهنده

pull-down driver

درایور سرو موتور

servo motor driver

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی راه انداز گذرگاه مدار مجتمع که به گذر گاه داده ها در رایان افزوده می شود تا در موقع اتصال وسایل ج

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی راه انداز گذرگاه مدار مجتمع که به گذر گاه داده ها در رایان افزوده می شود تا در موقع اتصال وسایل ج

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما