معادل انگلیسی تعیین موقعیت ؛ موقعیت در ناوبری ، به تعیین موقعیتی با طول و عرض معین گفته می شود نوعاً این موقع

مهندسی برق
تعیین موقعیت ؛ موقعیت در ناوبری ، به تعیین موقعیتی با طول و عرض معین گفته می شود نوعاً این موقعیت برای ارجاع بعدی و رسم مسیر حرکت ، روی نمودار های هوانوردی و دریانوردی با سک علامت مشخص می شود با مشاهده ی دیداری علائم اهنما و به روشهایی نظیر مثلث بندی ، روشهای ناوبری آسمانی ، لوران ، یا ماهواره های سیستم موقعیت یابی جهانی ( جی پی اس) می توان موقعیت را تعیین و ترسیم کرد
fix
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی تعیین موقعیت ؛ موقعیت در ناوبری ، به تعیین موقعیتی با طول و عرض معین گفته می شود نوعاً این موقع
اتصال ثابت
fixed contact
اتصال ثابت اتصال غیر متحرکی کهبه همراه اتصال متحرک عمل قطع و وصل راانجام می دهد نظیر رله یا کلید
fixed ontact
اسباب ثابت ، فیکسچر ابزاری ثابت و قابل حمل که به صورت موقت قطعاتی را به شکل مناسب ترازبندی و نگهداری می کند تا کارهای بعدی نظر لحیمکاری ، جوشکاری ، یا پرچ به صورت همگن ومنطبق با طراحیها و مشخصات انجام شوند ، دستگاه نگه دارنده
fixture
ایستگاه ثابت ایستگاه زمینی دائمی که به عنوان پایگاه در مخابرات ماهواره ای استفاده می شود
fixed station
بار ثابت
fixed load
بار ثابت
fixed charge
بایاس ثابت مقدار ثابت بایاس ولتاژ که مستقل از شدت سیگنال است برای لامپ الکترونی یا ترانزیستورها این کار توسط باتری یا منابع ولتاژ « دی سی» انجام می شود همچنین با استفاده از مقسم ولتاژ متصل به منبع می توان بایاس ثابت فراهم کرد
fixed bias
تثبیت نقطۀ ثابت
fixed point stabilization
تضعیفگر ثابت نوعی تضعیفگر در سیستمهای ریزموج که دارای یک بخش موجبر و یک کارت مقاومتی با تغییرات تدریجی از هر دو سر است که در مرکز دیواره ی داخلی و پهن واقع در وسط موجبر ثابت شده است وضعیت کارت طوری تنظیم می شود که تضعیف به میزان مطلوب انجام شود
fixed attenuator
ثابت شده
fixed
حساب ممیز - ثابت 1 نوعی روش محاسبه ی رایانه ای که در آن به دلیل ثابت بودن موقعیت نقطه ی اعشار یا ممیز ، محل آن در محاسبات منظور نمی شود 2 نوعی حساب که در آن عملوندها و نتایج کلیه ی عملات ریاضی باید طوری مقیاس بندی شوند که مقدارشان بین مقادیر ثابت معلوم قرار گیرد
fixed - point arithmetic
خازن ثابت
fixed condenser
خازن ثابت خازنی با مقدار ظرفیت معین و غیر قابل تنظیم
fixed capacitor
دستگاه ممیز _ثابت دستگاهی که در آن محل هر ممیز نسبت به انتهای جملات عددی ثابت فرض می شود
fixed- point system
سیم آویز
fixture wire
طول کلمه ی ثابت طول یک کلمه ی رایانه ای که همواره شامل تعداد ثابتی رقم یا نویسه است
fixed word length
فرستنده ی بسامد - ثابت فرستنده ای که برای کار در بسامد حامل معین طراحی شده است
fixed - frequency transmitter
محاسبه ی ممیز - ثابت نوعی محاسبه ی رایانه ای که در آن محل نقطه ی اعشار یا دودویی هر عدد ، ثابت در نظر گرفته می شود
fixed- point calculation
مقاومت ثابت
fixed ersistor
مقاومت ثابت مقاومتی با مقدار ثابت
fixed resistor
مقدار ثابت
fixed value
میدان ثابت
fixed field
نقطه ثابت
fixed point
ولتاژ ثابت
fixed voltage
 توربین بادی سرعت ثابت
Fixed Speed Wind Turbine
پیشوند چرخشی
Cyclic Prefix
نقطه ی لورن نقطه ی مکانی که از تقاطع دو خط موقعیت لورن به دست می آید
loran fix
محل موقعیت تقاطع خطوط موقعیت کشیده شده روی نقشه ، جدول یا صفحه نمایش
position fix
پیشوند شکل ترکیب مورد استفاده با عدد اندازه برای نشان دادن بزرگ تر بودن یاکوچک تر بودن کمیت ، به صورت توانی از 10
prefix
ثابت رادار موقعیت تعیین شده بار رادار /
radar fix
تعیین رادیویی 1 تعیین موقعیت منبع سیگنالهای رادیویی با به دست آوردن محل تلاقی فرستنده با دو یا چند جهت یاب رادیویی در مکانهای مختلف و سپس محاسبه موقعیت با استفاده از محاسبات مثلثاتی 2 تعیین موقعیت کشتی یا هواپیمای مجهز به تجهیزات جهت یاب با به دست آوردن جهتهای رادیویی در دو یا چند ایستگاه فرستنده در مکانهای معلوم و محاسبه موقعیت با استفاده از مثلثات 3 تعیین موقعیت هواپیمای در حال پرواز با شناسایی راهنمای رادیویی یا تعیین محل تلاقی دو باریکه رادیویی
radio fix

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن