معادل انگلیسی لورن سیستم ناوبری رادیویی راه دور برای هواپیماها و کشتیها ، این سیستم پاسخهای همزمان شده ای را ب

مهندسی برق
لورن سیستم ناوبری رادیویی راه دور برای هواپیماها و کشتیها ، این سیستم پاسخهای همزمان شده ای را به طور همزمان از ایستگاههای فرستنده ای با فواصل زیاد ارسال می کند خطوط سهموی موقعیت یا انازه گیری اختلاف زمانی رسیدن این پالسها تعیین می شود با تقاطع دو خط از این خطوط موفقیت دقیق به دست می آید لورن استاندارد در فرکانسهای بین 2 تا 1/8 مگاهرتز عمل می کند دو نوع اولیه لورن ، که هر دو اکنون منسوخ شده اد لورن A و لورن B نامیده می شدند
loran ( long-range navigation )
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی لورن سیستم ناوبری رادیویی راه دور برای هواپیماها و کشتیها ، این سیستم پاسخهای همزمان شده ای را ب
ارتباط هوایی ، ارتباط پرواز
aerial navigation
پرواز دریایی ، پرواز از روی کشتی در دریا
air navigation
ناوبری لختی رادار - دوپلری نوعی سیستم ناوبری هوایی که در آن با استفاده از سیگنالهای سرعت زمینی ، که توسط سیستم ناوبری رادار دوپرلی تولید می شود ، خطاهای انباشتی شیستم ناوبری لختی خنثی میشود
doppler radar- inertial navigation
ناوبری رادار - دوپلری سیستم ناوبری هوایی که بر اساس اثر دوپلر سرعت زمینی و رانش را اندازه می گیرد در این روش چهارباریکه ی ریز موج پالسی در امتداد چهار گوشه ی یک هرم فرضی که هواپیما در راس آن است ، ارسال می شوند مقایسه ی رایانه ای انوع انتقالهای دوپلری در پژواکهای ، اطلاعات ناوبری کاملی را در تمام ارتفاعها و حتی در بدترین شرایط آب و هوایی و بدون نیاز به ایستگاههای زمینی فراهم می کند
doppler radar navigation
ناوبری الکترونیکی عمل ناوبری با استفاده از مدارها و تجهیزات الکترونیکی نظیر رادیو ، رادار ، لوران و ( جی پی اس )
electronic navigation
ناوبری لختی هندسی روشی در ناوبری لختی که در آن محاسبات با توجه به خروجی شتاب سنج هایی که همراستا با جهات جغرافیایی معین نظیر شمال جغرافیایی هستند ، انجام می گیرد
geometric inertial navigation
ناوبری لختی کابربرد هدایت لختی برای ناوبری در هواپیما ها ف کشتیها ، فضا پیماها و زیر دریاییها ناوبری در این سیستم بر اساس بر آورد موقعیت و با توجه به محاسبات خودکار جهت ف مسافت ، و سرعت که از اندازه گیریهای ژیروسکوپی و شتاب به دست می آیند انجام می پذیرد
inertial navigation
لورن c سیستم ناوبری دور برد با دقت بسیار زیادو شبیه به لوزن B که دقت آن قبل مقایسه با دقتی است که از مشاهده ی celestial یا sextant به دست می آید لورن C در بند بسامدی 90 تا 110 کیلو هرتز کار می کند گیرنده فاصله پالسها را به روش لورن اندازه می گیرد تا محل دقیق را به دست آورد و فاز نسبی حاملهای RF را در پوشهای پالس اصلی و فرعی اندازه می گیرد تا مکان دقیق را تعیین کند همه ایستگاههای لورن قدیمی تر به لورن c تبدیل شده اند
loran c
زنجیر لورن زنجیری از چهار یا چند ایستگاه لورن که از سه یا چند زوج ایستگاه لورن ناوبری تشکیل شده است
loran chain
جدول لورن جدول ناوبری دریایی یا هوایی که خطوط موقعیت لورن را همراه با جزئیات تویوگرافیکی نشان می دهد
loran chart
لورن D سیستم لورن نظامی که از مبدل مختصاتی لورن c با بسامد پایین استفاده می کند لورن D می تواند همراه با سیستمهای داخلی هواپیما ، مستقل از سیستمهای زمینی و بدون تابش انرژی RF که می تواند محل هواپیما را فاش کند ، عمل کند خطاهای سیستم لختی که به طور افزایشی با زمان ایجاد می شود را می توان با استاده از ارسالهای ایستگاههای لورن در فاصله های زمانی کوناه با انتخاب تصادفی اصلاح کرد
loran d
نقطه ی لورن نقطه ی مکانی که از تقاطع دو خط موقعیت لورن به دست می آید
loran fix
نشانگر لورن نشانگری که سیگنالهای پالسی را از دو ایستگاه زمینی لورن به طور همزمان نمایش می دهد و اختلاف زمانیبین دریافت دو سیگنال را نشان می دهد
loran indicator
خط لورن خط موقعیت روی جدول لورن هر خط مکان هندسی نقاطی است که اختلاف فاصله ی آنها از دو ایستگاه ثابت مقدار ثابتی است
loran line
دستگاه لورن دستگاه گیرنده یا نشانگری که پالسهای ایستگاههای فرستنده ی لورن را نمایش می دهد
loran set
ایستگاه لورن ترکیبی از سه ایستگاه لورن که یکی از آنها با هر کدام از ایستگاههای دیگر یک زوج را تشکیل می دهد
loran station
ناوبری
navigation
ناوبری تناسبی
proportional navigation
ناوبری راداری ناوبری با استفاده از تجهیزات راداری و کمک ناوبری راد اری
radar navigation
ناوبری رادیویی ناوبری ، سیگنالهای رادیویی با استفاده از تجهیزاتی از قبیل جهت یابی رادیویی ، فاصله یابهای رادیویی ، راهنماهای رادیویی ، لورن و GPS
radio navigation

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن