معادل انگلیسی ثابت کردن پایه ثابت نگهداشتن آنتن رادار که در آن پایه آنتن به دور محور خود می گردد به طوری که م

مهندسی برق
ثابت کردن پایه ثابت نگهداشتن آنتن رادار که در آن پایه آنتن به دور محور خود می گردد به طوری که می توان آن را صرف نظر از حرکت وسیله نقلیه در موقعیت افقی نگه داشت سیگنالهای ژیروسکوپ موتورهای راه اندازی را تحریک می کند تا موقعیت افقی را به هنگام دور زدن و گردش وسیله نقلیه حفظ کنند
platform stabilization
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ثابت کردن پایه ثابت نگهداشتن آنتن رادار که در آن پایه آنتن به دور محور خود می گردد به طوری که م
پایدار سازی امیتر استفاده از دیود زنر یا قطعات مشابه برای ثابت نگهداشتن ولتاژ امیتر در یک ترانزیستوری علیرغم تغییرات عادی بایاس بیس
emitter stabilization
تثبیت نقطۀ ثابت
fixed point stabilization
پایدار سازی بسامد روند کنترل بسامد میانی یک نوسانساز به گونه ای که نسبت به بسامد مبنا بیشتر از حد مشخص اختلاف نداشته باشد ، پایدار سازی فرکانسی
frequency stabilization
پایدارسازی سراسری
Global stabilization
در صنعت کامپیوتر ، واژه ای به معنای سیستم کامپیوتری مجتمع کامل مانند کامپیوتر رومیزی یا کتابچه ای
platform
پایدار سازی سیگنال
signal stabilization
پایدار سازی چرخش چرخش ماهواره حول محوری متمایل به محور زمین برای ایجاد اثر پایداری گردش آزاد اگر پیلهای خورشیدی در اطراف ماهواره نصب شده باشند تعداد انرژِ قرار می گیرند بعضی از ماهواره ها دارای سازوکاری هستند که آنتنهایی را با جهت گیرندگی بالا ، با همان سرعت اما در جهت مخالف گردش بدنه ی اصلی ماهواره میچرخاند به طوری که آنتنها به صورت کانونی روی ایستگاه گیرنده یمعینی در زمین باقی می مانند
spin stabilization
پایدارسازی 1 نگهداشتن جهت مطلوب مستقل از گردش ، پیچش و شیب گرفتن کشتی یا هواپیما 2 به کارگیری ماده مغناطیسی برای اصلاح پایداری ویژگیهای مغناطیسی آن ، تثبیت ، پایدار سازی
stabilization
پایدار سازی تمایل پایدار سازی آنتن رادار با استفاده از سروو موتور اضافه شده که جهت میل آنتن را در هنگام پویش به بالا و پایین می برد تا چرخش ، پیچش و انحراف از مسیر هواپیما یا کشتی را تصحیح کند
tilt stabilization

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن