معادل انگلیسی پویش تلویزیونی در استاندارد NTSC ایالات متحده 15/750 خط باید در ثانیه جارو شوند پویش عمومی با س

مهندسی برق
پویش تلویزیونی در استاندارد NTSC ایالات متحده 15/750 خط باید در ثانیه جارو شوند پویش عمومی با سرعت 30 تصویر در ثانیه است؛ در هر قاب 525 خط و در هر میدان 262/5 خط قرار دارد طول زمانی هر خط 63/49 میکروثانیه است باریکه خط 1 از مرکز بالای تصویر شروع می شود و تا نیم خط گوشه راست ادامه می یابد سپس به سمت چپ مسیر بر میگردد و خط 3 شروع می شود خط 5 و خطوط فرد متوالی دیگر تا 241/5 خط جارو می شوند که انتهای آن گوشه سمت راست پایینی است در فاصله زمانی برگشت عمودی ، یا زمان لازم برای حرکت به گشوه سمت چپ بالا برای شروع جاروی خط 2 ، برابر با زمان پویش 21 هط است تا اینجا یک میدان کامل شده است سپس 241/5 خط متوالس زوج جارو می شوند ، که در وسط پایین تصویر به انتها می رسد بعد از گذشت زمان 21 خط برای برگشت باریکه به مرکز بالای تصویر ، میدان دوم و یک قاب کامل شده است این مراحل به همین ترتیب ادامه می یابد
television scanning
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی پویش تلویزیونی در استاندارد NTSC ایالات متحده 15/750 خط باید در ثانیه جارو شوند پویش عمومی با س
پویش دایره ای نوعی روش پویش که در آن چرخش دایره ای آنتن رادار منجر به تولید صفحه یا مخروطی بازاویه راس نزدیک به 180 درجه می شود ، تقطیع مدور
circular scanning
پویش مخروطی نوعی پویش راداری که در آن باریکه رادار به شکل مخروطی است که محور آن بر محور بازتابنده منطبق است ، تقطیع مخروطی
conical scanning
پویش الکترونیکی هدایت جریانهای الکترونی یا باریکه هایی از نور مرئی ، انرژی ( آر اف ) و یا انرژی زیر قرمز تحت کنترل مدارهای الکترونیکی نمونه های آن عبارت اند از پیش خطی در لامپ های فرستنده ی تلویزیونی و ( سی تی آر تی ) های گیرنده ی تلویزیونی ، رسم شکل در سی آر تی ) نوسان نماها ، هدایت باریکه ( ارسال و دریافت )در آنتن های آرایه - فازی و هدایت باریکه هی لیزر با آینه ها و عدسیهایی که توسط مدارهای الکترونیکی کنترل می شوند
electronic scanning
پویش الکتروستاتیکی عمل پویش از طریق انحراف الکتروستاتیکی باریکه ی الکترونی
electrostatic scanning
پویش مارپیچی 1 نوعی روش پویش در سیستم های نمابر که در آن یک مارپیچ تک - دور حول یک میله ی ثابت می چرخد و حرکت افقی ناحیه ی اصلی را ایجاد می کند 2 نوعی روش پویش راداری که در آن باریکه ی آنتن - پیوسته حول محور عمودی می چرخد و در همان حال زاویه ی ارتفاع به آرامی از حالت افقی به عمودی تغییر می کند در نتیجه هر نقطه روی باریکه ی رادار مارپیچ را دچار اعوجاج می کند ، تقطیع حلزونی
helical scanning
پویش افقی چرخش سمتی آنتن رادار در تمام صفحه ی افقی یا قطاعی از آن
horizontal scanning
جارو کردن تصویر
image scanning
پویش غیر مستقیم نوعی پویش که در آن پرتو باریکی از نور در روی ناحیه ی مورد نظر حرکت داده می شود از این روش در پویش نقطه - شناور لایه ها استفاده می شود که طی آن نور ارسال شده از نواحی روشن اصلی به تربیب توسط یک یا چند حسگر نوری دریافت می شود
indirect scanning
پویش باریکه ی یونی فرایند تحلیل طیف جرمی یک باریکه ی یونی در طیف سنج جرمی به وسیله ی تغییر میدانهای الکتریکی یا مغناطیسی طیف سنج جرمی و یا با حرکت دادن یک کاوه
ion-beam scanning
پویش سرعت پایین پویش هدفی با استفاده از الکترونهایی که سرعت آنها کمتر از حداقل سرعت لازم برای ایجاد نسبت گسیل ثانویه ی واحد است و از آن در لامپهای دوربین امیترون ، ارتیکون تصویر وویدیکون استفاده می شود
low-velocity scanning
پویش مکانیکی شیوه پویشی که از یک باریکه نور کنترل شده با دیسک پویش گردان ، آینه گحردان یا قطعه مکانیکی دیگر برای تقسیم تصویر به توالی سریعی از خطوط باریک ، مانند آنچه که در تبدیل پالسهای الکتریکی لازم است استفاده می کند
mechanical scanning
پویش پیشرونده ؛ پویش ترتیبی فرایند خطی سازی در صفحه نمایش لامپ پرتو کاتدی که در آن فاصله مرکز تا مرکز خطهای پویش متوالی برابر با پهنای نامی خط است ( هر میدان از قاب و تمام خطوط جارو شده به ترتیب است)
progressive scanning; sequential scanning
پویش سریع پویشی با پرتو راداری باریک با سرعت 10 جارو در ثانیه یا بیشتر ، که برای ردیابی هدفهای متحرک سریع لازم است ، تقطیع سریع
rapid scanning
پویش راستخط فرایند پویش سطح به ترتیب از پیش تعیین شده ای از نوارهای باریک ، مستقیم وموازی
rectilinear scanning
روبشی ، پویش فرایند آزمودن نقطه به نقطه سطح یا ناحیه ای در فضا یا بخشی از طیف رادیویی با ترتیب معین ، جارو کننده ، تقطیع
scanning
تقطیع حلزونی
spiral scanning
تلویزیون سیستمی که تصاویر دیداری متوالی را به سیگنالهای الکتریکی متناظر تبدیل می کند و آن سیگنالها را با امواج رادیویی یا از طریق کابل به گیرنده های دور ارسال می کند گیرنده با استفاده از این سیگنالها تصاویر اصلی را بازسازی می کند
television
پخش تلویزیونی
television broadcast
باند پخش تلویزیونی باندی که از 54 تا 890MHz گسترش دارد در ایالات متحده کانالهای 6 مگاهرتزی به ایستگاههای پخش تلویزونی اختصاص داده می شود این بسامد عبارت اند از : 54 تا 72MHz ( کانالهای 2 تا 4) ، 76 تا 88MHz ( کانالهای 5 و 6 ) ، 174 تا 216MHz ( کانالهای 7 تا 13 ) و 470 تا 890 ( کانالهای 14 تا 83)
television broadcast band
کابل تلویزیون
television cable
دوربین تلویزیونی ، دوربین تلویزیونی واحد دریافتی که تصویر صحنه را به سیگنالهای الکتریکی متناظر تبدیل می کند عدسیهای اپتیکی صحنه در حال تصویر برداری را روی سطح حساس به نور لامپ دوربین کانونی می کنند این لامپ تصور دیداری را به اجزای تصویر کوچک تقسیم می کند و شدت نور هر جزء را به سیگنال الکتریکی متناظر با آن تبدیل می کند
television camera
دوربین تلویزیونی
television camera tube
مهندسی تلویزیون شاخه ای از مهندسی که به طراحی ، تولید و آزمایش تجهیزات لازم برای ارسال ودریافت برنامه های تلویزیونی می پردازد
television engineering
پویشگر فیلم تلویزیونی پروژکتور تصویر متحرک مناسب برای استفاده با لامپ دوربین تلویزیونی که از فیلمهای تصویر متحرک 24 قاب بر ثانیه ، به صورت 30 قاب بر ثانیه تصویر برداری می کند که برای پخش تلویزیونی لازم است
television film scanner
تصویر تلوزیون
television image
تداخل تلویزیونی تداخل ایجاد شده در گیرنده های تلویزیونی به وسیله کامپیوترها ، ابزارهای برقی ، رادیو آماتوری و فرستنده های دیگر
television interference
شبکه تلویزیونی
television network
تصویر تلویزیون
television picture
گیرنده تلویزیونی ؛ دستگاه تلویزیون گیرنده ای که سیگنالهای دریافتی را به تصاویر اصلی صحنه با صداهای آن تبدیل می کند
television receiver; television set
دریافت تلویزیونی
television reception
شناسایی تلویزیونی روش شناسایی که در آن تلویزیون صحنه ای از وسیله نقلیه شناسایی شونده را به مکان دیگری در هوا یا زمین ارسال می کند
television reconnaissance
تکرار کننده تلویزیونی ؛ سیستم رله تلویزیونی تکرار کننده ای که سیگنالهای تلویزیونی را با استفاده از امواج رادیویی در فضای آزاد به عنوان محیط انتقال از نقطه ای به نقطه دیگر ارسال می کند این ارسال برای دریافت مستقیم عمومی نیست
television repeate; television relay system
صفحه نمایش تلویزیون سطح جلوی لامپ پرتو - کاتدی ( CRT) گیرنده تلویزیونی NTSC که مستطیلی با ابعاد به نسبت 4 واحد افقی و 3 واحد عمودی است
television screen
سیگنال تلویزیونی واژه عام برای سیگنالهای صوتی و تصویری پخش شده با هم برای ایجاد صدا و تصویر برنامه تلویزیونی
television signal
استانداردهای تلویزیونی NTSC استاندارد NTSC برای ارسال تلویزیونی امکان استفاده از کانالی با پهنای باند 4MHz را فراهم می کند حامل تصویر 1/25MHz بالاتر ازمرز پایین کانال است بسامد مرکزی صدا 4/5MHz بالاتر از حامل تصویر است این ارسال قطبی شده افقی است تصویر مرکب مدوله شده دامنه و سیگنال صوتی مدوله شده بسامد است 525 خط در هر قاب به طور یک در میان بین هم قرار می گیرند و ترتیب پویش به صورت افقی از چپ به راست و عمودی از بالا به پایین است بسامد پویش افقی 15/75KHz برای تک رنگ یا 2 بر روی 455 برابر بسامد زیر حامل برای رنگی ( حدود 15/734Hz ) است بسامد پویش عمودی 60Hz برای تک رنگ یا 2 بر روی 525 برابر بسامد پویش افقی برای رنگی ( 59/94Hz) است
television standards for ntsc
ایستگاه تلویزیونی
television station
فرستنده تلویزیونی فرستنده صوتی و تصویری همراه با یکدیگر برای ارسال سیگنال تلویزیونی کامل
television transmitter
لامپ تصویر تلویزیون
television tube
کانال تلویزیون
television vhannel
بمب هدایت شونده تلویزیونی بمبی که حامل دوربین تلویزیونی کوچکی در دماغه خود ، برای هدایت است سیستم دوربین می تواند قبل از افتادن بمب روی هدف قفل شود تا آن را به طور خودکار هدایت کند ، یا خلبان می تواند تصاویر دوربین از طریق خط ارتباط ریزموج مشاهده کند و مسیر بمب را با کنترل از راه دور ، پس از افتادن بمب تنظیم کند
television-guided bomb

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن