معادل انگلیسی محافظ حرارتی عنصر حساس به حرارتی که در داخل موتور یا تجهیزات دیگر ساخته می شود تا به هنگام گرم

مهندسی برق
محافظ حرارتی عنصر حساس به حرارتی که در داخل موتور یا تجهیزات دیگر ساخته می شود تا به هنگام گرم شدن آن بیش از حد معینی که می تواند به ماشین آسیب بزند ، برق دستگاه را قطع کند محافظ می تواند ، پس اط خنک شدن ماشین ، به طور خودکار برق را وصل کند یا ممکن است که به طور دستی وصل شود
thermal protector
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی محافظ حرارتی عنصر حساس به حرارتی که در داخل موتور یا تجهیزات دیگر ساخته می شود تا به هنگام گرم
محافظت کننده
protector
محافظ ولتاژ اضافه جهش لامپ تخلیه گاز ی آب بندی شده با دو الکترودی که فاصله ی مناسب با عایقها بین آنها ایجاد شده و حباب آن نیز با گاز بی اثر پر شده است این لامپ مسیر رسانایی را برای ولتاژی گذرای بیش از حد ناخواسته به وجود می آورد تا مانع از آسیب دیدن قطعات و مدار وهمچنین صدمه به کارکنان شود
surge voltage protector
حرارتی ، گرمایی
thermal
ولتاژ آشوب حرارتی ولتاژ تولید شده در مدار در اثر آشوب حرارتی
thermal - agitation voltage
تنش گرمایی
thermal stress
آشوب حرارتی ، اثر حرارتی حرکتهای تصادفی الکترونها ی آزاد در رسانا ، این حرکتها سیگنالهای نویزی را تولید می کند که اگر تقویت کننده در ورودی دارای بهره ی بالا باشد می تواند نویز قابل توجهی را به وجود آورد
thermal agitation , thermal effect
نویز لرزش حرارتی
thermal agitation noise
آمپرسنج حرارتی
thermal ammeter
بارهای الکتریکی و حرارتی
thermal and electric loads
باتری حرارتی 1 ترکیبی از پیلهای حرارتی 2 منبع ولتاژی که از تعدادی پیوند دو فلزی متصل به هم تشکیل شده است که به هنگام گرم شدن با شعله ولتاز تولید می کند
thermal battery
بودجه ی حرارتی
Thermal budget
پیل حرارتی پیل ذخیره ای که با اعمال حرارت بر ای ذوب کردن الکترولیت دی سولفیدی آن ، فعال می شود
thermal cell
مدار شکن حرارتی مدار شکنی که اتصالهای آن به طور خودکار در پاسخ به گرم شدن ناشی از جریان اضافه بار در مدار حفاظت شده باز می شوند یک اتصال می تواند نوار دو فلزی باشد
thermal circuit breaker
رسانایی حرارتی کمیت گرمایی که از واحد حجم ماده در واحد وزن آن می گذرد ، وقتی که اختلاف دمای دو وجه آن 1 درجه سلسیوس باشد
thermal conductivity
مبدل حرارتی ؛مبدل ترموکوپلی ؛ مولد ترموالکتریک ؛المنت حرارتی مبدلی که از یک یا چند پیوند حرارتی در اتصال حرارتی با گرم کننده الکتریکی تشکیل شده است ولتاژ ایجاد شده در پایه های خروجی در اثر عملکرد الکتریکی - حرارتی معیاری از جریان ورودی به گرم کننده آن است
thermal converter ;thermocouple converter;thermoelectric generetor ;thermoelement
قطع حرارتی سوییچ حساس به گرمایی که به طور خوکار مدار موتور الکتریکی یا تحریک کننده های الکترومکانیکی دیگر را به هنگام تجاوز دما از مقدار ایمن باز می کند
thermal cutout
تقاضای حرارتی
thermal demand
آشکار ساز حرارتی آشکار ساز گرما ، مانند لبومتر یا ترموکوپل
thermal detector
ابزارهای حرارتی
thermal devices
رانش حرارتی جابجایی ناشی از تولید گرما در داخل دستگاه به هنگام عملکرد عادی یا در اثر تغییرات در دمای محیط بیرونی
thermal drift
اثر گرما
thermal effect
انرژی حرارتی
thermal energy
تعادل حرارتی
thermal equilibrium
تبخیر حرارتی
Thermal evaporation
چشمک زن حرارتی قطعه ترموالکتریکی که مداری را به طور خودکار در فاصله های زمانی باز و بسته می کند سرد و گرم شدن متناوب نوار دو فلزی به هنگام گرم شدن آن به وسیله عنصر مقاومتی سری با مدار تحت کنترل ، سبب این عملکرد می شود
thermal flasher
تولید گرمایی
thermal generation
تصویر ساز حرارتی دوربین آزمایشگاهی یا سیستم مادون قرمز غیر فعال دیگر که تصویر مادون قرمز از صحنه ای ایجاد می کند که اجسام یا سطوح مختلف در آن دماهای مختلف هستند حدود اختلاف دما را می توان به صورت رنگی نشان داد
thermal imager
دستگاه ناوبری تصویر برداری حرارتی سیستمی هواپیما که تصاویری روی صفحه نمایش HUD) heads-up )در تمام شرایط آب و هوایی ، در روز و شب بوجود می آورد TINS براساس پردازش سیگنالهای دیجیتال می تواند تصویر سیاه -گرم یا سفید -گرم را نشان دهد این دستگاه از سه واحد تشکیل می شود :واحد کنترل حرارتی (TCU) ، واحد حسگر (FLIR (FSU و واحد الکترونیکی PEU)pod )
thermal imaging navigation set
لختی حرارتی معکوس پاسخ حرارتی
thermal inertia
ابزار حرارتی ابزاری که بر اساس اثرات گرمایی جریان الکتریکی عمل می کند ، مانند ترموکوپل یا ابزار سیم -داغ
thermal instrument
یونیده سازی حرارتی یونیده سازی اتمها یا مولکولها با استفاده از گرما ، مانند آنچه که در شعله اتفاق می افتد ، یونش گرمایی
thermal ionization
تلف حرارتی
thermal loss
مدیریت حرارتی ابزاری که با استفاده از آن دمای سیستم باتری در محدوده ی معینی به هنگام پر و خالی شدن باتری نگه داشته می شود
thermal management
مدلسازی حرارتی
thermal modeling
نویز حرارتی
thermal noise
نویز حرارتی ؛نویز جانسون نویز الکتریکی تولید شده در اثر آشوب حرارتی الکترونها در نیمرساناها و رسانا ها این حرکت تصادفی الکترونهای آزاد دما افزایش می یابد
thermal noise ; johnson noise
مولد نویز حرارتی مولدی که براساس آشوبهای حرارتی ذاتی لامپ الکترونی برای تولید منبع نویز درجه بندی شده عمل می کند
thermal noise generator
نیروگاه حرارتی
thermal plant
نیروگاه های حرارتی
Thermal plants
توان حرارتی
thermal power
نیروگاه حرارتی
thermal power plant
چاپگر حرارتی چاپگر غیر ضربه ای که نویسه های آن با حرارت دادن عناصر انتخابی یک ماتریس 5×7 یا 7×9 ساخته می شود که با کاغذ حساس به حرارت در تماس است
thermal printer
تابش حرارتی ؛گرما تابش به شکل حرارت که از همه اجسامی که در دمای صفر مطلق نیستند ، تابش می شود محدوده ی طول موج آن از کوتاه ترین طول موجهای فرابنفش تا طولانی ترین طول موجهای مادون قرمز گسترده است
thermal radiation ;heat
رله حرارتی رله عمل کننده با گرمای ناشی از جاری شدن جریان
thermal relay
مقاومت حرارتی
thermal resistance
ترمیستور
thermal resistor
مهار گسیختگی گرمایی ، فرار حرارتی شرایطی که ممکن است در ترانزیستور قدرت به هنگام افزایش دمای کلکتور و کاهش مقاومت کلکتور ایجاد شود و امکان عبور جریان زیادتری را به وجود آورد جریان افزایش یافته ، باز هم اثر حرارتی را افزایش می دهد این عمل ممکن است تا تخریب ترانزیستور ادامه یابد بخصوص وقتی که دمای محیط بالا باشد
thermal runaway
پایداری حرارتی
thermal stability
سوییچ حرارتی سوییچ کنترل شده با دما
thermal switch
thermal testتست حرارتي
تنظیم کننده حرارتی تنظیم کننده ریزموجی که بر اساس تنظیم حرارتی تشدیدگر کاواکی عمل می کند
thermal tuner
تنظیم حرارتی فرایند تغییر دادن بسام عملکرد سیستم با انبساط حرارتی کنترل شده که ابعاد را تغییر می دهد
thermal tuning
واحد حرارتی
Thermal unit
دیدگاه تفنگ حرارتی دستگاه تصویر برداری نظامی سبک وزن که می تواند روی تفنگ نصب یا به طور دستی حمل شود
thermal weapon sight
اثر گرما
thermal-agitation voltage

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن