معادل انگلیسی پردازش دیجیتال داده های تصویر پردازش دیجیتال سیگنالهای تصویر ارسال شده روی ارتباط تلویزیونی برا

مهندسی برق
پردازش دیجیتال داده های تصویر پردازش دیجیتال سیگنالهای تصویر ارسال شده روی ارتباط تلویزیونی برای بهتر کردن کیفیت تصویر با کاهش اثرات نویز و اعوجاج کامپیوتر هر خط پویش شده را با خطوط مجاور مقایسه می کند و تغییرات بیش از حد ناشی از تداخل های الکترومغناطیسی را حذف می کند
video data digital processing
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی پردازش دیجیتال داده های تصویر پردازش دیجیتال سیگنالهای تصویر ارسال شده روی ارتباط تلویزیونی برا
پردازی دسته ای روشی در رایانه ها که طی آن داده های مودر پردازش ، ابتدا رمزگذاری و به گروههایی تقسیم می شوندو سپس پردازش می شوند ، پردازش مرحله به مرحله
batch processing
پردازش داده ها تغییر شکل ، مفهوم ، محل ، و سایر مشخصات داده ها ، پردازش در بر گیرنده ی داده گردانی و ساده سازی داده ها نیز هست ، داده پردازی
data processing
پردازش سیگنال دیجیتال
digital signal processing
پردازش سیگنال توزیعی
Distributed Signal Processing
داده پردازی الکترونیکی ( ای دی پی ) داده پردازی خودکار توسط رایانه یا سایر تجهیزات الکترونیکی ، پردازش داده الکترونیکی
electronic data processing
پردازش مقدم پردازش برنامه ای اولویت دار توسط رایانه که اغلب منجر به قطع پردازش برنامه های فرعی به اولویت کمتر می شود
foreground processing
پردازش تصویر ، پردازش تصویر استفاده از رایانه ها و الگوریتمهای ریاضی برای تجزیه و تحلیل ، بهبود کیفیت ، و نمایش تصاویر تلویزیونی رقمی
Image processing
پردازش اطلاعات پردازش داده های نمایانگر اطلاعات ، نظیر مدخلهای نمایه
information processing
پردازش محاوره ای ، پردازش بر هم کنشی نوعی پردازش رایانه ای که به کاربر امکان اصلاح عملیات را در حین مشاهده ی نتایج در نقاط بحرانی می دهد
interactive processing
پردازش چند گانه محاسبه همزمان یا با فاصله دو یا چند برنامه با یک کامپیوتر
multiprocessing
پردازش موازی پردازش دویا چند برناه به طور همزمان در کامپیوتری که بیش از یک پردازشگر فعال دارد
parallel processing
پس پردازش ، پس پردازش مراحلی که برای به دست آوردن جواب یا راه حل بعد از اتمام پردازش داده ها طی می شود
postprocessing
پیش پردازش
pre-processing
پردازش اطلاعات کوانتومی
Quantum information processing
پردازش سیگنال ، پردازش سیگنال پردازش سیگنالهای حسگرهای فیزیکی ؛ فرستنده های بسامد- رادیویی ، پرتوX ، فرابنفش ، صوتی و فراصوتی و حتی منابع طبیعی برای فیلتر کردن نویز ، بهبود نسبت سیگنال به نویز ، تقویت یا بهبود دریافت سیگنالها ، ارسال مجدد یا تبدیل به شکل دیگر فیلترها و مبدلهای آنالوگ به دیجیتال و دیجیتال به آنالوگ نمونه هایی از پردازشگرهای سیگنال هستند
signal processing
فراورش محلول
solution processing
پردازش صحبت تغییر دادن مشخصه های سیگنال صحبت برای بهبود اطلاعات مخابراتی که روشهای آن شامل فشرده سازی صوتی ، برش صوتی ، فشرده سازی RF و برش RF است
speech processing
پردازش برداری توانایی کامپیوتر در تغییر دادن آرایه ای از اعداد به طور همزمان
vector processing
تصویر ، ویدئو
video
فرستنده تصویر
video transmitter
تقویت کننده تصویری تقویت کننده باند پهنی که قادر به تقویت بسامدهای تصویری در رادار و تلویزیون است ، فزون ساز ویدئو
video amplifier
کابل تصویر کابل هم محور برای ارسال سیگنال در سیستمهای تلویزیونی کابلی انواع اصلی آن عبارت اند از : (1) کابل خانگی متعادل 75 اهم (2) کابل خارجی که دارای یک رسانای سیگنال در وسط حفاظ است (3) کابل خاانگی متعادل 124 اهم (4) کابل خارجی که دارای دو رسانای موازی یا به هم تابیده در وسط حفاظ است
video cable
حامل تصویر ، حامل ویدئو
video carrier
مدار تصویر مدار باند پهن ، حامل سیگنالهایی که می توانند به تصاویر تلویزیونی تبدیل شوند
video circuit
فشرده سازی ویدئو ، فشرده سازی تصویر شیوه ای که برای غلبه بر محدودیت های ارسال سیگنالهای تصویر به وجود آمده اند بازدهی آن براساس تکراری بودن داده ها و غیر خطی بودن بینایی انسان است
video compression
همبسته ساز تصویر مدار راداری که قابلیت آشکار سازی خودکار هدف را افزایش می دهد ، داده هایی برای رسم دیجیتال هدف تولید می کند و ایمنی در برابر نویز ، تداخل و همهمه را بهبود می بخشد
video correlator
آشکار ساز تصویر آشکار سازی که سیگنالهای IF تصویر را در گیرنده تلویزیون دمدوله می کند ، آشکارساز ویدئو
video detector
پایانه نمایش تصویر پایانه ی ورودی / خروجی (I/O ) کامپیوتری با صفحه نمایش CRT و صفحه کلیدی که با کامپیوتر میزبان راه دور در ارتباط است این دستگاه تله پرینتر را به صورت پایانه ی I/O جایگزین می کند VDT های اولیه ریز پردازنده نداشتند اما انواع جدیدتر شامل ریز پردازنده هایی برای پردازش داده ها و متنها هستند کاربردهای معمول آنها در پایانه های کامپیوتری خطوط هوایی ، بانکها ، هتل ها ، مؤسس های کرایه خودرو و آژانسهای مسافرتی است محفظه ی مونیتور CRT شامل منبع تغذیه و مدارهای الکترونیکی برای مدیریت نمایش تصویر ، رمز گذاری و فرمت کردن داده ها و انجام وظایف معمول مخابراتی است بعضی از واحدهای VDT امکان ذخیره سازی صفحات داده و ویرایش آنها را نیز فراهم می کنند
video display terminal
بررسی چشمی
video display terminal (vdt)
ماژول انکدر ویدئو
Video Encoder Module
فیدبک تصویری
Video Feedback
بسامد تصویری یکی از بسامدهای که در خروجی دوربین تلویزیونی به هنگام پویش تصویر وجود دارد و مقدار آن می تواند بین تقریباً 0 تا 4mHz باشد ، فرکانس تصویر ( ویدیو ) ، بسامد ویدئو
video frequency
کنترل بهره تصویر کنترلی که بهره تقویت کننده تصویر را با تغییر شدت پژواکها روی صفحه نمایش PPI رادار ، تنظیم می کند تا بیشترین کنتراست را بین پژواکهای مطلوب و آشوبهای نامطلوب ایجاد کند
video gain control
بازی ویدیویی ، بازی ویدئویی 1 بازی الکترونیکی که می توان آن را به تلویزیون وصل کرد یا در داخل آن ساخت ، تا از صفحه نمایش تلویزیون به عنوان محیط بازی یا نمایش حرکت بازیکنان و توپ ، امتیازها یا کارهای دیگری که برای بازی ، مسابقه ، یا هر نوع فعالیت دیگر با کنترل از راه دور یک یا چند بازیگر ، انجام می شود ، استفاده کرد واحدهای دارای ریزپردازنده می توانند صدا ها را نیز به وجود آورند و کارتهای بازی قابل تعویض برای عوض کردن نقشهای بازی یا عوض کردن کل بازی داشته باشند 2 واحدهای دستی با صفحه نمایش بلور مایع برای نمایش محیط بازی و شخصیتهای متحرک یا سایر حوادثی که می توانند ، تحت کنترل استفاده کننده باشند این واحدها معمولاً با باتری کار می کنند و دارای ریزکنترل کننده هستند
video game
آرایه گرافیکی تصویری برد مداری برای کامپیوترهای شخصی با مونیتور رنگی که سازگار با استانداردهای IBM هستند این برد سیگنال رنگی قرمز ، سبز و آبی ( RGB ) را تولید می کند که امکان نمایش 64 سطح رنگی را بوجود می آورد در هر بار امکان نمایش 256 ترکیب از 262144 ترکیب رنگ مختلف وجوددارد نویسه ها در سلولهای نویسه 16×9 تشکیل می شوند
video graphics array
تجمع تصویر روش به کار گیری سیگنالهای تکرار شونده یا چندتایی برای بهتر کردن نسبت سیگنال به نویز خروجی با جمع کردن سیگنالهای تصویر متوالی
video integration
مخلوط کننده تصویر مخلوط کننده ای که سیگنالهای خروجی دو یا چند دوربین تلویزیونی را مخلوط می کند
video mixer
فیلمهای ویدیویی درخواستی
video on demand
دستگاه پخش ویدئو واژه عامی برای اشاره به دستگاههای ضبط/ پخش تصویر آنالوگ که دستگاه ضبط کاست ویدئو ( VCR) نیز نامیده می شود یا ضبط دیسک دیجیتال که معمولاً دستگاهی تجاری برای تجهیزات استودیو صوتی است
video player
ضبط تصویر ضبط اطلاعاتی که دارای پهنای باندی بیش از 500KHz است مانند سیگنال تلویزیونی یا راداری
video recording
کارگزار فیلم
video server
سیگنال تصویر سیگنالی که حاوی اطلاعات دیداری متناوب همراه با پلسهای محو و همزمانی است مانند سیگنال تصویر در سیستم تلویزیون یا رادار ، پیام ویدئو
video signal
تلفن تصویری ؛ ویدئو فون ترکیبی از گیرنده های تلفن و تصویر که به هر کدام از طرفین امکان دیدن طرف دیگر را به هنگام صحبت کردن می دهد
video telephone ; video phone
ارسال ویدیو
video transmission
شکل موج تصویر بخشی از شکل موج سیگنال تلویزیونی که متناظر با اطلاعات تصویر است پالسهای همزمانی در این پخش قرار نمی گیرند
video waveform
کاست ویدئو بسته پلاستیکی تخت مستطیلی شکل ، حاوی دو چرخک نوار ( باز شونده و جمع شونده) و یک نوار مغناطیسی از آلیاژ کبالت به پهنای یک دوم in که در هنگام ضبط ، برگردان و پخش بین دو چرخک جا به جا می شود سیگنالهای صدا و کنترل به طور خطی در لبه ها ضبط می شوند ولی سیگنال تصویر در شیارهای موربی که حامل اطلاعات برای یک قاب تصویر تلویزیونی است ، ضبط می شوند این کاست می تواند بسامدهایی بیش از 4MHz را ضبط کند کاست در دستگاه ضبط و پخش ویدئو قرار داده می شود ؛دستگاه نوار را بیرون کشیده آن را روی غلتک ها و استوانه هد گردان با زاویه ای برای ضبط مارپیچی قرار می دهد ابعاد کاست رایج برای VHS (سیستم ویدئویی خانگی) در حدود 7 و سه هشتم ضربدر 4ضربدر 1 اینچ است و با سرعت 580m/s ضبط می شوند
videocassette
دستگاه ضبط کاست ویدئو (ویدئو ) دستگاه ضبط تصویر الکترونیکی مورد مصرف عمومی که می تواند برنامه های زنده ی تلویزیونی را روی نوار کاست ویدئو برای پخش مجدد ضبط کند همچنین می تواند کاستهای از پیش ضبط شده ای را از وقایع شخصی (ضبط شده با دوربین فیلمبرداری ) ، فیلمهای سینمایی تجاری یا فیلمهای تلویزیونی آموزشی و را از طریق دستگاه تلویزیون استاندارد پخش کند دستگاه ویدئو امکان ضبط برنامه های تلویزیونی آینده را در زمانهایی که استفاده کننده وارد می کند بدون نیاز به مراقبت و به طور خودکار ، فراهم می کند دو قالب ضبط تا کنون بوجود آمده اند که معیین کننده ی ساختار کاست و دستگاه ضبط هستند ؛بتاماکس ساخت سونی ژاپن و وی اچ اس رایج تر است در ضبط کاست ویدئو از پویش مارپیچی استفاده می شود ، ابعاد یک دستگاه ویدئو نمونه 4×14×14 اینچ است که شامل پنجره ای برای وارد کردن کاست نوار ، ساعت ، نشانگرهای دیداری حالت های عملکرد و کنترل های دستی مختلف است بیشتر دستگاهها می توانند با کنترل کننده های مادون قرمز دستی ؛از راه دور عمل کنند و قادر به برگرداندن نوار هستند بعضی نیز می توانند پخش را برای دیدن تصویر خاصی متوقف کنند
videocassette recorder
تقویت کننده بسامد تصویری تقویت کننده ای که قادر به تقویت همه محدوده بسامدهایی است که نمایش دیداری را در تلویزیون ، فکس یا رادار در بر می گیرد
video-frequency amplifier
نوار ویدئو نوار مغناطیسی برای ضبط سیگنالهای تصویر برنامه های تلویزیونی
videotape
ضبط نوار ویدئو روش ضبط سیگنالهای تصویر تلویزیونی برای پخش مجدد برنامه های تلویزیونی
videotape recording
پخش مجدد نوار ویدئو دستگاه ضبط نوار ویدئو که از حلقه بی انتهای نسبتاً کوتاهی از مدار مغناطیسی استفاده می کند تا امکان تکرار صحنه های ورزشی پخش شده را در چند ثانیه پس از پخش اولیه آن فراهم کند
videotape replay
پردازش لغت تولیدیادداشت ، نامه ، نوشته یا سند نوشته ی دیگر با وارد کردن لغتها وعددها از طریق صفحه کلید برای پردازش کامپیوتر دیجیتال یا دستگاه پردازش لغت خاصی که شامل عناصر کامپیوتری تحت هدایت نرم افزار پردازش لغت است متن را می توان به هنگام نوشته شدن ، روی صفحه مونیتور ، صفحه نمایش LCD یا انواع دیگر صفحه نمایش برای اصلاح آن پیش از چاپ شدن ، روی چاپگر جداگانه ، دید داده های تشکیل دهنده سند را می توان در حافظه کامیپوتر برای مراجعه و استفاده مجدد یا بازبینی یا ارسال از طریق مودم به کامپیوتر یا ماشین پردازش لغت دیگر ذخیره کرد
word processing

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن