معادل انگلیسی لوله حفاظ فیبری

مهندسی برق

لوله حفاظ فیبری

fiber conduit

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی لوله حفاظ فیبری

محمل لوله های فلزی سخت و یا انعطاف پذیری که از داخل آنها سیمهای حامل جریان الکتریکی و عایق از هم گذرانده ، می شود ، لوله حفاظ

conduit

مجرای پخش

distribution conduit

فیبر

fiber

توری براگ فیبری

Fiber Bragg grating

دسته تار دسته ای از تارهای شیشه ای موازی و نرم یا از مواد شفاف دیگر که سیگنال یا تصویر را انتقال می دهد

fiber bundle

کانال فیبری

fiber channel

حلقه ی رسیدگی شده کانال - تارنوری [ اف سی- ای ال] یک واسط سری برا ی شبکه های رایانه ای که پهنای باند بیشتری نسبت به واسط موازی سیستمهای کامپیوتر کوچک (اسکازی) small computer system (SCSI) Interface دارد

fiber- channel arbitrated loop

فرستنده-گیرندۀ کانال فیبری

Fiber Channel Transceiver

مقره فیبری

fiber cleat

کابل با مغز فیبری

fiber cored cable

فیبر کریستالی

fiber crystal

فیبر نوری

fiber optic

واسط داده های توزیعی تارنوری [ اف دی دی آی] شبکه ای که داده ها را از طریق کابل نوری با قالب return - to - zoro, invert - on - ones(NRZI) - non و با آهنگ در حدود 100 مگابیت در ثانیه ارسال می کند ، فایبر گلاس علامت تجاری کمپانی « دونز - کورنینگ ، فایبرگلاس » برای تولیدات تار شیشه ای آن

fiberglas

کابل تار نوری تار یا تارهای نوری با روکش محافظ که در مخابرات تار نوری برای ارسال تور مرئی و بنفش استفاده می شود

fiberoptic cable

مخابرات تار نوری انجام امور مخابراتی از طریق ارسال سیگنالهای نوری مدوله شده یا رمزی که عموماً در منطقه زیر قرمز قرار دارند به عنوان نمونه می توان از ارسال سیگنالهای تلویزیونی یا ارسال داده های رایانه ای در شبکه های محلی نام برد سیستمهای مخابرات نوری می توانند در انواع کوتاه ، میان - یا دور - برد به کار روند

fiberoptic communication

نورشناسی تارها ؛ تارنور شناخت فن ارسال نور از طریق تارهای دراز ، نازک و انعطاف پذیر از جنس شیشه ، پلاستیک ، یا سایر مواد شفاف دسته ای از تارهای موازی می توانند یک تصویر کامل را منتقل کنند

fiberoptics

تارنما آرایشی از تارهای نوری شیشه ای که در یک سر آن عدسی شیئی ودر سر دیگر عدسی چشمی قرار دارد مجموعه را می توان به میزان دلخواه برای دیدن اجسامی که مستقیماً قابل رؤیت نیستند ، خم کرد

fiberscope

لوله حفاظ نرم

flexible conduit

لوله حفاظ خرطومی

flexible metal conduit

لوله حفاظ

metal conduit

لوله حفاظ سخت

rigid metal conduit

فنرگذرانی از لوله

rodding a conduit

کانال تلفن

telephone conduit

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی لوله حفاظ فیبری

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی لوله حفاظ فیبری

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما