معادل انگلیسی جریان نوری جریان جاری شده در قطعات نیمه رسانا نظیر دیود ترانزیستور بر اثر برخورد با پیوند یا

مهندسی برق
جریان نوری جریان جاری شده در قطعات نیمه رسانا نظیر دیود ترانزیستور بر اثر برخورد با پیوند یا پیوندهای PN آن
light current
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی جریان نوری جریان جاری شده در قطعات نیمه رسانا نظیر دیود ترانزیستور بر اثر برخورد با پیوند یا
قسمت مؤثر جریان ، جریان مؤثر
active component of current
جریان مؤثر ، جریان مورد استفاده ، شدت موثر
active current
جریان موثر
active.current
جریان فعاله ، جریان مؤثر
actuating current
جریان اضافی
additional current
جریان معوقه ، جریان بعدی ، جریان تأخیری
after current
ای سی
altenating current
جریان متناوب
Alternating current
جریان متناوب
alternative current
جریان متناوب آندیا قطب مثبت
anode a.c. current
جریان آندی ، جریان صفحه آند
anode current
جریان آند؛ جریان جوشن جریان الکترونی گذرنده از لامپ الکترونی بین کاتد تا آند
anode current; plate current
جریان یکسوی آند
anode d.c. current
جریان سکون آند
anode rest current
جریان آنتن جریان آر -اف که در انتن فرستنده جاری می شود و معمولاً در هنگام نبودن مدوله سازی اندازه گرفته می شود
antenna current
جریان نامتناوب
aperiodic current
جریان ظاهری
apparent current
جریان مصرفی
applied current
جریان آرمیچر
armature current
جاذبه میدان
attraction of current
جریان کمکی
auxiliary current
جریان متوسط ، ضریب متوسط جریان
average current
جریان برگشتی
back current
برق باتری
battery current
جریان باریکه جریان الکتریکی که توسط تعداد و سرعت الکترونهای یک باریکه ی الکترونی مشخص می شود
beam current
جریان بایاس جریان الکتریکی با بسامد بیشتر از حدود 40 کیلو هرتز که به منظور کاهش اعوجاج به جریان شنیداری در حال ضبط روی نوار مغناطیسی افزوده می شود
bias current
جریان متناوب دو فاز
biphase alternating current
جریان دو فاز
biphase current
جریان تپ گیر جریانی که برای کاهش اثر تغییرات باریا ایجاد افت ولتاژ روی مقاومت به طور پیوسته از منبع تغذیه کشیده می شود
bleder current
جریان فراری ، جریان پر کردن
bleeder current
جریان شاخه
branch current
جریان خازنی
capacitive current
جریان حامل جریانی متناوب با بسامد بالا که برای اهداف ارتباطی یا کنترلی روی بسامد های معمولی خطوط تلفن ، تلگراف و برق سوار می شود در صورت مدله شدن جریان حامل با سیگنال صدا ، می توان ارتباط تلفنی را روی خطوط برق برقرار کرد ازمدوله کننده ی بسامد جریان حامل برای حمل داده ها و فرمان دادن به رله ها استفاده می شود
carrier current
جریان کاتد
cathode current
جریان باردهی ؛ جریان شارژ جریانی که پس از اعمال ولتاژ در خازن جاری می شود
charging current
جریان مرکب
combination current
جریان رسانش جریان مربوط به جاری شدن الکترونها در جسم یا حامل ها در نیمه رسانا ، جریان هدایتی ، جریان رسانایی
conduction current
جریان دایم ، شدت ثابت
constant current
جریان تماسی
contact current
جریان دایم ، جریان یکنواخت
continuous current
جریسان همرفتی آهنگ زمانی انتقال بارهای الکتریکی مربوط به جریانی از الکترونها از طریق سطح معین ، جریان همرفتی
convection current
جریان قراردادی
convectional current
جریان بحرانی ، جریان بحرانی جریانی در ماده ی ابر رسانا که دذ دمای مشخص و در غیاب میدانهای مغناطیسی خارجی مرز بین حالت عادی و حالت ابر رسانایی ماده را مشخص می کند در حالت ابر رسانایی جریان ماده کمتر از مقدار بخرانی خواهد بود ، شدت بحرانی
critical current
شدت بحرانی شبکه
critical grid current
جریان ( یا ) شارش الکترونها یا حفره ها که بر حسب آمپر ( A) یا اجزاء آن ( میلی آمپر - میکرو آمپر ) ، نانو آمپر ، و پیکو آمپر ، اندازه گیری می شود جریان از طریق اعمال میدان الکتریکی به رسانا یا با تغییر میدان الکتریکی در دو سر خازن ایجاد می شود ، شدت جریان ، جریان
current
جریان میرا
damped current
جریان تاریک ، جریان تاریکی جریانی که از قطعه ی فوتوالکتریکی در نبودن تابش می گذارد
dark current
چگالی جریان
density of current
جریان مشخص
diacritical current
جریان دی الکتریک جریان لحظه ای گذرنده از سطح دی الکتریکی که در میدان الکتریکی متغیر قرار گرفته است
dielectric current
جریان دیفرانسیل
differential current
جریان نفوذ
diffusion current
جریان دیود
diode current
جریان مستقیم ، جریان مستقیم ( دی سی ) جریان الکتریکی که در یک جهت جاری می شود برای اصطلاحات مرتبط با جریان مستقیم به مدخلهای DC مراجعه کنید
Direct Current
جریان تخلیه
discharge current
جریان جابه جایی جریانی فرضی در حضور میدانهای الکتریکی متغیر با زمان این فرضیه توسط ماکسول و برای تشریح انتقال جریان در فضای بین صفحات خازن ارائه شد ، جریان جابجایی
displacement current
جریان اغتشاش
disturbance current
جریان درین
drain current
جریان رانش
drift current
جریان رهایی بیشترین جریانی که به ازاء آن رله یا سایر وسایل با تحریک مغناطیسی می توانند به حالت غیر فعال خود بر گردند
dropout current
جریان دینامیکی
dynamic current
برق زمین
earth current
جریان نشتی زمین
earth leakage current
جریان گردابی
eddy current
جریان موثر مقدار جریان متناوبی که اثار گرمایی آن مشابه با مقدار متناظر جریان مستقیم است مقدار موثر جریانهای متناوب سینوسی 0/707 برابر مقدار اوج آن است
effective current
جریان انحراف جریان مستقیمی که به صورت خط در هر یک از پایه های ورودی تقویت کننده DC در هنگام قطع بودن منبع جریان ظاهر می شود
effset current
جریان الکتریکی ، شدت جریان
electric current
جریان الکترد
electrode current
جریان تاریک
electrode dark current
جریان الکترولیتی
electrolytic current
جریان الکترون ، جریان الکترونی
electron current
جریان الکترونی
electronic current
جریان صدوری
emission current
جریان امیتر
emitter current
جریان تحریک
excitation current
جریان تحریک
exciting current
جریان خارجی
external current
جریان اضافی
extra current
جریان فارادی
Faradaic current
جریان فارادی نوعی جریان متناوب و غیر متقارن مشابه با جریان سیم پیچ ثانویه ی پیچک القایی
faradic current
جریان خرابی، جریان اشتباه
Fault current
جریان نابهنجار الکترد
fault electrode current
جریان مد خطا جریان مدار در شرایط معیوب نظیر اتصال کوتاه باز
fault mode current
جریان میدانی
Field current
جریان گسیل بی میدان جریان الکترونی گسیل شده از کاتد هنگامی که میدان الکتریکی در سطح کاتد صفر باشد
field- free emission current
جریان صدوری بی میدان
field-free emission current
جریان افروزه
filament current
جریان نهایی
final current
جاری شدن جریان
flow of current
جریان متناوب فشرده
forced alternating current
جریان مستقیم جریان گذرنده از پیوند یکسوساز در جهت هدایت ، جریان ناحیه مستقیم ، جریان ولتاژ مستقیم
forward current
جریان فوکو جریانی که در اثر تغییرات شار مغناطیسی در درون رسانا القا می شود
foucault current
جریان متناوب هرز
free alternating current
جریان کامل
full current
جریان بار کامل
full load current
جریان ذوب
fusing current
جریان گیت
gate current
جریان گیت جریان مستقیم پالسی یا جریان متناوبی که از سیم پیچ گیت یک تقویت کننده ی مغناطیسی عبور می کند
gate-current
جریان ثابت ژنراتور
generator constant current
جریان القایی ژئومغناطیسی
Geomagnetically Induced Current
جریان شبکه شارش الکترون به طرف شبکه مثبت در لامپ الکترونی
grid current
جریان هارمونیکی
harmonic current
جریان حرارت
heat current
جریان رشته گرمساز
heater current
جریان با بسامد زیاد
high-frequency current
جریان نگه دارنده
hold current
جریان نگه دارنده
holding current
جریان حفره
hole current
جریان نگهدارنده کوچکترین جریان لازم برای حفظ وسیله ی کلید شونده در حالت وصل یا رسانا بعد از راه اندازی یا انرژی دار کردن آن
holing current
جریان فیلامان جریان داده شده به فیلامان لامپ الکترونی به منظور تولید گرما
ilament current
جریان ضربه
impulse current
جریان هم فاز
in phase current
جریان القایی جریان تولید شده در یک رسانا توسط میدان الکترو مغناطیس متغیر با زمان در گرمایش القایی از این روش استفاده می شود ، جریان القا شده
induced current
جریان القایی
induction current
جریان ورودی
input current
جریان هجومی ، جریان تاختی جریان ورودی لحظه ای و حداکثری که در موقع روشن شدن مدار کشیده می شود
inrush current
جریان هجومی
Inrush-Current
جریان لحظه ای
instantaneous current
جریان قوی
intense current
شدت جریان
intensity of current
جریان تناوبی
intermittent current
جریان داخلی
internal current
جریان وارون جریان حاصل از ولتاژ وارون یکسوساز تماسی یا قطعه ی نیمه رسانا ، جریان معکوس ، جریان ولتاژ معکوس
inverse current
جریان وارون الکترود جریان جاری شده در الکترود لامپ الکترونی در خلاف جهت واقعی بنابراین برای جریان وارون آند ، الکترونها از آند به طرف کاتد جاری می شوند ، جریان الکتردی معکوس
inverse electrode current
جریان اشباع معکوس
inverse saturation current
جریان یون
ion current
جریان یونی
ionic current
جریان یونی
ionization current
جریان زانو
knee current
جریان پسفاز جریان متناوبی که 90 درجه بعد از ولتاژ تولید کننده ی آن به حداکثر خود می رسد ، شدت تاخیری
lagging current
قانون لنتس
law of induced current
جریان پیشفاز جریان متناوبی که زودتر از ولتاژ به وجود آورنده ی آن به مقدار حداکثر خود در 90 می رسد جریان پیشفاز در مدارهای خازنی جاری می شود ، شدت پیش افتاده
leading current
جریان نشتی
leak current
جریان نشتی
leakage current
قانون ( لنز ) قانون جریان القایی جریان ( القا شده در یک مدار در اثر حرکت در میدان مغناطیسی باتغییر شار مغناطیسی آن ، با عامل به وجود آرونده ی خود ( حرکت یا تغییر شار ) مخالفت می کند
lenz s law , law of induced current
نور ، نور نوعی تابش الکترومغناطیسی که طول موجهای آن توانایی تحریک حس بینایی را دارند گستره ی آن از 4000A یا 0/4 میکرومتر (بنفش دور) تا 7700A یا 0/77 میکرومتر (قرمز دور ) اسن سرعت نور مشابه با سرعت امواج رادیویی معینی 299792/4562Km/s است تابش زیر قرمز نامرئی دربرخی از لیزرها نیز نور نامیده می شود
light
دیود نور افشان ؛ دیود گسیل [ال ای دی] نوعی دیود نیمه رسانای پیوند PN ای که دربایاس موافق ، نوری گسیل می کند که طول موج آن تابعی از جنس ماده ی آلاینده های آن است ساختار بلوری گالیم آرسنید ( GaAs) طوری است که نور زیر قرمز نامرئی ( IR) از آن گسیل می شود با افزودن فسفر به GaAs و تشکیل گالیم آرسنید فسفید ( GaAs P) ، طول موج گسیل به ناحیه ی قرمز مرئی کشیده می شود فسفید گالیم ( GaP) در مناطق قرمز ، زرد ، و سبز نور گسیل می کند از قرار دادن آلومینیم گالیم آرسنید ( AlGaAs) روی GaAsp دیودی به دست می آید که نور قرمز و زرد را با شدت بیشتری گسیل می کند همچنین GaP روی GaP نور سبز شدید گسیل می کند
light - emitting diode
جذب نور
light absorption
تطبیق نور
light adaptation
تقویت نور
light amplification
تقویت کننده ی نوری تقویت کننده ای که سیگنالهای ورودی و خروجی آن نور است ، تقویت کننده نور
light amplifier
پرتو نور
light beam
لامپ حبابی
light bulb
تزریق نوری حامل ؛مدوله سازی نوری روشی برای وارد کردن حامل در سیستم نمابر از طریق تغییر متناوب باریکه ی نور پویشگر دامنه ی میانگین آن با تغییرات چگالی موضع تغییر می کند
light carrier injection ; light modulation
برشگر نوری فن چرخان با وسیله ی مکانیکی دیگری که باریکه ی نور هدایت شده به طرف حسگر نوری را قطع می کند و امکان تقویت «ای سی» خروجی حسگر را مستقل از تابش ثابت و قوی محیط فراهم می کند
light chopper
توزیع نور
light distribution
انتشار نور
light emission
دیود انتشار دهنده نور ، دیود نور گسیل
light emitting diode ( led )
دیود نوری
light emitting diode (led)
نمایشگر دیود نور - گسیل ( ال ای دی ) نوعی نمایشگر که در آن آرایه ای از دیود های نور - گسیل ( ال ای دی ) روی بسته عایق محکم یا قاب - سیم فلزی نصب شده و برای روشن کردن هر« ال ای دی» اتصال جداگانه ای بیرون آمده است بسته بندی این نمایشگرها نوعاً به شکل دو ردیفه با قاب پلاستیکی کدر است که شیارها یا حفره هایی پلاستیکی شکل لوله ی نوری برای نمایش نقطه ای یا میله ای نور هر دیود در آن تعبیه شده است با تحریک مناسب دیودها می توان انواع اعداد ، حروف ، یا نویسه ها را نمایش داد همچنین می توان انواع اعداد ، مختلف رمز گشایی ، راه اندازی ، و تسهیم را می توان به منظور کاهش حجم مدارهای بیرونی ، در خود قطعه گنجاند ، نمایشگر دیود نور - گسیل ( ال ای دی ) نوعی نمایشگر که در آن آرایه ای از دیود های نور - گسیل ( ال ای دی ) روی بسته عایق محکم یا قاب - سیم فلزی نصب شده و برای روشن کردن هر« ال ای دی» اتصال جداگانه ای بیرون آمده است بسته بندی این نمایشگرها نوعاً به شکل دو ردیفه با قاب پلاستیکی کدر است که شیارها یا حفره هایی پلاستیکی شکل " لوله ی نوری " برای نمایش نقطه ای یا میله ای نور هر دیود در آن تعبیه شده است با تحریک مناسب دیودها می توان انواع اعداد
light- emitting diode display
انرژی نور
light energy
کم و زیاد شدن نور
light fluctuation
نور بر
light guide
تفنگ نوری نوعی قلم نوری که در محفظه ای به شکل تنفگ نصب شده است
light gun
شدت نور
light intensity
شدت روشنایی
light intesnsity
بارک
light load
افت نور
light loss
نور سنج
light meter
مدوله کننده نوری ترکیبی از یک منبع نور ، یک سیستم اپتیکی مناسب ، و وسیله ای برای تغییر نور تولید شده به منظور ایجاد شیار صدای نوری به روی فیلم تصویر - متحرک
light modulator
منفی نوری ویژگی نور رسانایی منفی که طی آن تابش نور منجر به کاهش رسانایی با افزایش مقاومت می شود سلنیم دارای این ویژگی است
light- negative
قلم نوری نوعی سلول یا ضرب کننده ی نوری ظرفیت که در بدنه ای به شکل قلم نصب می شود و ممکن است باتار یا لوله ی نوری پلاستیکی همراه باشد ، با قرار دادن آن در برابر صفحه ی لامپ پرتو - کاتدی می توان محفظه ی عبور باریکه ی الکترونی از نقطه ی مشخص را آشکار کرد قلم نوری می تواند ماهیت نمایشگر را تغییر دهد و از صفحه ی نمایش اندازه گیریهایی الکتروتیکی انجام دهد
light open
مسیر نور
light path
قلم نوری
light pen
لوله ی نوری یک میله ی پلاستیکی سا شیشه ای نرم و در عین حال محکم یا دسته ای از تارهای نوری پلاستیکی یا شیشه ای شفاف که نور را با حداقل اتلاف از یک سر به سر دیگر آن منتقل می سازند
light pipe
پرتو نور باریکه ای از نور که دارای سطح مقطع کوچکی است
light ray
پراکندگی نور
light scattering
منبع نور
light source
انتقال نور
light transmission
به دام انداختن نور
Light trapping
سرعت نور
light velocity
سال نوری مسافتی که نور در مدت یک سال در فضا می پیماید که تقریباً برابر با 9/46 × 10 به توان 12 کیلومتر است
light year
کلید کنترل شونده ی سیلیسیمی نور انگیخته قطعه ی رسانای چهار لایه که همچون یکسوساز کنترل شونده سیلیسیمی نور انگیخته لایه های آن به صورت یک در میان با اتمهای پذیرنده و دهنده ناخالص شده اند هر چهار لایه ی PوN از طریق پایانه های متصل به آنها قابل دسترسی اند با برخورد نور به ناحیه ی حساس ، زوجهای الکترون حفره تولید شده و قطعه به حالت وصل می رود قطع نور این پاسخ را معکوس نخواهد کرد و قطعه تنها در صورتی خواهد شد که بایاس مثبت آن برداشته معکوس شود
light-activated silicon controlled switch
نوسانساز کنترل شونده با نور نوسانسازی که بسامد آن متناسب با نور فرود آمده تغییر می کند
light-controlled oscillator
لامپ پرتو کاتدی دریچه بند نور نوعی لامپ پرتو کاتدی که باریکه ی الکترونی آن ویژگیهای انتقال یا بازتاب صفحه ای را که در معرض نور منبع بیرونی قرار دارد ، تغییر می دهد این لامپ می تواند تصویر بزرگی را روی مثلاً پرده ی سینما تشکیل دهد
light-gating cathode - ray tube
صاعقه
lighting
برق گیر
lighting arrester
باتری روشنایی
lighting battery
جریان آذرخش
lighting current
درخشش آذرخش
lighting flash
سیم روشنایی
lighting line
خروجی روشنایی
lighting outlet
سیستم روشنایی
lighting system
مبدل روشنایی
lighting transformer
رعد وبرق
lightining
میکروثانیه ی نوری مسافتی که نور در 0/000001 در فضای آزاد می پیماید به عنوان واحدی برای مسافت الکتریکی ، تقریباً برابر با 300 متر ، به کار می رود
light-microsecond
صاعقه ، آذرخش تخلیه ی الکتریکی بین ابرها یا ابر و زمین
lightning
برقگیر
lightning arrester
برقگیر وسیله ای که آذرخش اصابت کرده به آنن یا خط انتقال را به طرف زمین هدایت می کند عموماً یک شکاف تحرک در آن وجود دارد که در ولتاژهای نامی مقاومت زیادی از خود نشان می دهد اما در برابر جهش ولتاژ شدید آذرخش این شکاف دچار شکست شده و مقاومت آن کم می شود
lightning arrester; arrester
مولد آذرخش منبع تغذیه ولتاژ بالا که برای آزمایش عایقها یا سایر قطعات ولتاژ بالا ، ولتاژهای جهشی قوی مشابه با آذرخش تولید می کند
lightning genrator
ضربه آذرخش
lightning Impulse
ولتاژ تحمل موج ضربۀ صاعقه
lightning impulse withstand voltage
میله برق گیر ، میل برقگیر میله ی فلزی با اتصال زمین که در بلندترین نقطه ی ساختمان نصب می شود دارای سر تیزی است که در آن چگالی بار بالایی جمع می شود تا نشت ذرات باردار به زمین به راحتی انجام گیرد و نیز تخلیه ی آذرخش مخرب در هنگام توفان را به حداقل برساند ، میله برقگیر
lightning rod
کلید نوری کلیدی که به وسیله ی پالس یا باریکه ای از نور عمل می کند ، نظیر یکسوساز کنترل شونده ی سیلیسیمی نور انگیخته
light-operated switch
مثبت نوری ویژگی نور رسانایی مثبت طی آن تابش نور منجر به افزایش رسانایی و کاهش مقاومت می شود این ویژگی در سلنیم مشاهده می شود
light-positive
سبک وزن
lightweghit
جریان خط
line current
جربان بار ، جریان بار خارجی
load current
جریان بار
load's current
جریان رتور قفل شده جریانی که موتور الکتریکی در حالت سکون می کشد گ
locked - rotor current
جریان طولی جریانی که ر هر دو سیم یک زوج به طور هم جهت جرای می شود و از زمین یا رساناهای دیگر برای مسیر برگشت استفاده می کند
longitudinal current
جریان حلقه جریان DC جاری در حلقه مشترک تلفن که معمولاً از مرکز تلفن یا PBX تامین می شود و بین 20 تا 120 میلی آمپر است
loop current
جریان مغناطیسی
magnetic current
جریان مغناطیس کننده
Magnetising current
جریان مغناطیس کننده ، جریان مغناطیس گر
magnetizing current
جریان مغناطیسی کننده ، جریان تحریک جریانی که در سیمپیچ اولیه ترانسفورماتور قدرت ، هنگامی که باری به سیم پیچ ثانویه متصل نشده است ، جاری می شود این جریان میدان مغناطیسی را در هسته به وجود می آورد و انرژِ اتلاف توان بی یاری را در هسته فراهم می آورد
magnetizing current , exciting current
جریان اصلی
main current
جریان حامل های اکثریت
majority carriers current
جریان القایی اتصال
make-induced current
جریان دریایی
marine current
بیشینه متوسط جریان مستقیم بالاترین مقدار متوسط جریان مستقیم که می تواند در یک دیود به ازای دمای پیوند معین ، جاری شود
maximum avaerage forwared current
سیستم ولتاژ متوسط جریان مستقیم
Medium Voltage Direct Current
جریان خانه ای
mesh current
جریان حامل های اقلیت
minority carriers current
جریان تک فاز
monophase current
تحلیل شبکه ای جریان های گردشی ماکسول
network analysis maxwells circulating current
جریان نول
neutral current
جریان بی باری
no load current
جریان نامی
nominal current
جریان غیر القایی جریانی که در سیم پیچ ترانسفورماتور جاری می شود اما ناشی از ولتاژ القایی نیست جریان رشته ای در سیم پیچ نعل اسبی مثالی از این مورد است
noninduced current
جریان کار
operating current
جریان کار
Operational current
جریان نوسانی
oscillating current
اضافه جریان
overcurrent
جریان پارازیتی
parasitic current
جریان جزیی
partial current
جریان مسیر
path of current
اوج (دامنه) جریان کاتدی
peak cathode current
جریان نابهنجار کاتدی
peak cathode fault current
جریان قله
peak current
قله جریان الکترود بیشینه لحظه ای جریانی که از الکترود می گذرد
peak electrode current
جریان دوره ای
periodic current
جریان دائمی
permanent current
جریان فاز
phase current
جریان نوری ، جریان نوری جریان الکتریکی که با روشنایی تغییر می کند
photocurrent
جریان فتو الکتریک جریانی از الکترونهای گسیل شده از کاتد لامپ خلا نوری تحت تاثیر نور
photoelectric current
جریان نور ‎ - برقی
photo-electric current
جریان محرک اولیه
PICK UP CURRENT
جریان پیکاپ
pickup current
جریان پیکاپ ، جریان حرکت مقدار جریانی که در آن قطعه عمل کننده مکانیکی شروع به کار می کند
pickup current , pull- in current
جریان صفحه آند
plate current
جریان قطبی
polarization current
جریان قطبی کننده جریان مستقیمی که در پیچکی با هسته آهنی فرستاده می شود تا مقدار مرجعی از شار مغناطیسی را ایجاد کند
polarizing current
جریان متناوب چند فاز
polyphase alternating current
جریان چندفاز
polyphase current
توان جریان متناوب
power of alternating current
جریان پیش رسانایی مقدار جریان آند کمی که در تیراترون یا لامپ گازی دیگری با شبکه کنترل شده ، پیش از شروع هدایت ، جاری می شود
preconduction current
جریان اولیه جریان جاری در سیم پیچ اولیه ترانسفورماتور ، جریان ورودی
primary current
جریان اصلی
principal current
جریان پالس زن جریان مستقیمی که دامنه آن افزایش و کاهش پیدا می کند
pulasting current
جریان تپشی ، جریان ضربانی
pulsating current
جریان خاموشی جریان الکترودی که متناظر با ولتاژ بایاس الکترود است ، جریان استراحت
quiescent current
جریان پیچک مجاز جریان پیچک حالت پایدار که رله برای کار کردن در آن طراحی شده است
rated coil current
جریان اتصال مجاز جریانی که اتصالها برای تحمل آنها به ازای عمر مفیدشان طراحی شده اند
rated contact current
جریان نامی
Rated current
جریان راکتیو ، جریان هرز
reactive current
یکسوکنندگی جریان متناوب
rectification of an alternating current
جریان یکسو شده جریان مستقیمی که از فرایند یکسو سازی ناشی می شود
rectified current
جریان مرجع
reference current
جریان قطع
release current
جریان مانده
residual current
مقدار مقاومت موثر
resistance to alternating current
جریان سکون
rest current
جریان برگشتی
return current
جریان معکوس مقدار جریان مستقیم کمی که به هنگام بایاس شدن دیود نیمرسانا به طور معکوس در آن جاری می شود
reverse current
جریان اشباع معکوس
reverse saturation current
جریان RF جریان متناوبی که بسامد آن بالاتر از 10 کیلو هرتز است
rf current
جریان موج دار
ripple current
جریان گردان
rotary current
جریان ایمن
safe current
جریان اشباع ، جریان اشباع بیشینه جریان ممکن که می توان با افزایش ولتاژ اعمالی به قطعه به دست آورد این جریان در لامپ گازی جریانی است ولتاژ اعمالی در آن برای جذب همه یونها کافی است در دیود نیمرسانا ، جریان اشباع آن بخش از جریان حالت پایدار معکوس است که در نتیجه جابه جایی حاملهای اقلیت ناشی از حرارت در طول پیوند در ناحیه مجاور پیوند گاه به وجود می آید
saturation current
جریان دندانه ازه ای جریانی که دارای شکل موج داندانه اره ای است
sawtooth current
جریان ثانویه ، جریان خروجی
secondary current
جریان خودالقا
self-induced current
جریان اتصال کوتاه
short circuit current
جریان اتصال کوتاه
short-circuit current
جریان موازی
shunt current
جریان سیگنال خروجی مقدار مطلق اختلاف بین جریان خروجی و جریان تاریکی در لامپ دوربین یالامپ نوری
signal output current
جریان دوره ای ساده
simple periodic current
جریان کشیده شده
Sink Current
جریان سینوسی
sinusoidal current
جریان موذی
sneak current
جریان منبع
source current
جریان فضایی کل جریان جاری بین کاتد و همه الکترودهای دیگر در لامپ به علاوه جریان آند و جریانهای همه الکترودهای دیگر ، جریان پیرامون
space current
جریان فاز - شکسته یکی از دو فاز مختلف جریان که از مدار AC تک فاز با استفاده از راکتانس ها به دست می آید
split - phase current
جریان ناخواسته
spurious current
جریان راه اندازی ، آمپر استارت
starting current
جریان آغاز ، جریان پیش نوسان مقدار جریان الکترونی در داخل نوسان ساز که نوسانهای خود نگهدار در آن ، تحت شرایط بار گذاری معین آغاز می شود
starting current , preoscillation current
جریان ساکن
static current
جریان ثابت
steady current
جریان حالت ماندگاری
steady state current
جریان حالت دائم
steady-state current
جریان سرگردان
stray current
شدت جریان
strength of current
جریان آغازگر
striking current
جریان سطحی
surface current
جریان نشتی سطحی
surface leakage current
جریان ضربه ای
surge current
جریان نابهنجار الکترد
surge electrode current
جریان سوئیچینگ
switching current
جریان حامل تلفن جریان حامل برای مخابرات تلفنی از طریق خطوط قدرت یا به دست آوردن بیش از یک کانال از یک زوج سیم
telephone carrier current
جریان تلفن جریان الکتریکی تولیدشده یا کنترل شده با عملکرد فرستنده تلفنی
telephone current
جریان خاکی ؛ جریان زمین جریان الکتریکی طبیعی که در زمین جاری است جهت شدت این جریان با میدان مغناطیسی زمین ، فعالیتهای خورشیدی و کهکشانی و پدیده های کیهانی دیگر تغییر می کند
telluric current; earth current
جریان گرمایونی جریان ایجاد شده با حرکت جهت داده شده الکترونها یا ترمویونهای دیگر ، جریان الکترونهای گسیل شده از کاتد به آند در لامپ ترمویونی
thermionic current
جریان سه فاز
three phase current
جریان آستانه حداقل مقدار جریانی که در آن تخلیه غیر خود نگهدار در گاز ب خلیه خودنگهدار تبدیل می شود
threshold current
جریان اولیه و ثانویه ترانسفورماتور
transformer primary and secondary current
جریان گذرا
transient current
جریان مانده میرا
transient-decay current
جریان نامتعادل
unbalanced current
جریان مواج
undulatory current
جریان تک جهته جریانی که در همه ی زمانها در یک جهت جاری می شود ، جریان یک طرفه ، جریان یکسوی
unidirectional current
جریان مفید
useful current
جریان ضعیف
weak current
جریان جوشکاری جریانی که از نقطه اتصال می گذرد تا حرارت لازم را برای جوشکاری تولید کند
welding current
جریان کار
work current
جریان صفر
zero current
جریان ترتیبی صفر
zero sequence current
جریان گردشی توالی صفر
zero-sequence circulating current

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن