معنی Adaptive resonance tuning

مهندسی برق
Adaptive resonance tuning
تنظیم تطبیقی رزونانس
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی Adaptive resonance tuning
adaptive
تطبیق پذیر ، وفقی ، تطبیقی
adaptive filter;adaptive waveform recogition
پالایه ی تطبیقی ؛شناخت تطبیقی شکل موج نوعی پالایه با تنظیم خودکار برای پاسخ به سیگنالهای ثابت موجود در سیگنالهای تصادفی یا کاملاً نویزی این کار بدون دانش قبلی از وجود یا نوع شکل موج انجام می گیرد این پالایه می تواند برد آشکارسازهای سونار ، رادار و سیستمهای شناسایی الکترومغناطیسی را گسترش دهد
adaptive active relay protection
رله حفاظتی اکتیو تطبیقی
adaptive array; self- phased array
آرایه ی خود تطبیقی ؛ آرایه ی خود - فاز آرایه ی آنتنی که در آن هر عضو به صورت مستقل و متناسب با اطلاعات دریافتی از سیگنالهای ورودی فازدار می شود از آن برای هدایت و کانونی کردن خودکار باریکه ، هدایت باریکه برگشتی ، و آرایه های رادار تطبیقی استفاده می شود
Adaptive Beamforming
شکل‌دهی بیم تطبیقی‌
Adaptive body bias
بایاس تطبیقی بدنه
adaptive control
کنترل تطبیقی ، کنترل تطبیقی نوعی روش کنترل که طی آن پارامترهای کنترل سیستم به طور پیوسته و خودکار در پاسخ به متغییر های فرایند تنظیم می شود تا کارایی تجهیزات میزبان را بهبود بخشند نمونه ی آن هدایت خودکار کشتی یا هواپیما است
adaptive control system
سیستم کنترل تطبیقی سیستم کنترل بر اساس مفاهیم تطبیقی
adaptive control theory
نظریه کنترل تطبیقی
adaptive differential pulse-code modulationadpcm
مدوله سازی پالس-رمز تفاضلی تطبیقی روشی برای رمزگردانی کانال مدوله سازی پالس-رمز64کیلوبیت در ثانیه به هریک از کانال های 16 ، 24 ، 32 یا 64 کیلوبیت در ثانیه یا بر عکس
adaptive filter
فیلتر وفقی
Adaptive Fuzzy Control
کنترل فازی تطبیقی
Adaptive fuzzy controllers
کنترل‌کننده‌های فازی تطبیقی
Adaptive Fuzzy Fractional Order PID
PID تظبیقی فازی با مرتبه کسری
adaptive generalized predictive control
کنترل پیش‌بین تعمیم‌یافته‌ی تطبیقی
adaptive learning rate
نرخ آموزش انطباقی
Adaptive load shedding
حذف بار تطبیقی
Adaptive neural controller
کنترا کننده عصبی تطبیقی
Adaptive neuro-fuzzy fusion
ترکیب عصبی-فازی تطبیقی
adaptive protection
حفاظت تطبیقی
adaptive quantizer
کوانتشگرتطبیقی کوانتشگری که در آن هر قطعه سینگال جدید با اندازه ی پله ی قبلی که در حافظه ذخیره شده است مقایسه و در نتیجه اندازه ی پله با واریانس سیگنال تطبیق داده می شود
adaptive radar
رادار تطبیقی سیستم راداری که برای رسیدن به شرایط خاص به صورت خودکار پارامترهای مربوط به کارایی خود را تنظیم می کند
adaptive system
سیستم تطبیقی ، سیستم تطبیقی سیستمی که برای تطبیق با شرایط جدید ، خودش را تغییر می دهد لازمه ی این کار شناسایی تغییر ، مقایسه با شرایط قبلی؛و شروع عمل اصلاحی لازم برای بازیابی عملکرد بهینه است
adaptive.algorithm
الگوریتم وفقی
adaptive.control system
سیستم کنترل وفقی
adaptive.equalizer
متعادل کننده وفقی
adaptive.filter
فیلتر وفقی
Adaptive-Tracking-Average
متوسط ردیابی تطبیقی
all- channel tuning
تنظیم تمام کانال توانایی یک گیرنده ی تلویزیونی برای دریافت کانالهای « یو اچ اف» 14 تا 83 و کانالهای « وی اچ اف » 2 تا 13
amplifier tuning
تساوی تقویت کنندگی
anode tuning
تنظیم مدار آند
antenna tuning
تعادل آنتن
automatic tuning
تنظیم خودکار نوسان ، میزانساز خودکار
broad tuning
تنظیم پهن ضعف انتخاب ایستگاهی در گیرنده ی رادیو که سبب می شود برای یک تنظیم معین دو یا چند ایستگاه دریافت شوند ، میزانسازی زمخت
capacitive tuning
تنظیم خازنی عمل تنظیم با استفاده از خازن متغیر
electronic tuning
تنظیم الکترونیکی تنظیم مدارهای فر ستنده ، گیرنده و سایر تجهیزات تنظیم شونده به کمک تغییر ولتاژ و نه تنظیم دستی عناصر مدار
fine tuning
تنظیم دقیق
Frequency tuning
تنظیم فرکانس
ganged tuning
تنظیم گروهی تنظیم همزمان دو یا چند مدار با یک دستگیره یا پیچ کنترل
inductive tuning
تنظیم القایی عمل تنظیم به وسیله القا گر متغیر
manual tuning
میزان سازی با دست
permeability tuning
تنظیم تراوایی تنظیم مدار تشدید با حرکت دادن یک هسته آهنی به درون و بیورن پیچک و در نتیجه تغییر دادن تراوایی موثر هسته و خاصیت القایی پیچک
quiet tuning
تنظیم ساکت مدار تنظیمی که خروجی گیرنده رادیویی را تا وقتی که به درستی روی موج حامل ورودی تنظیم شود ، ساکت نگه می دارد
self-tuning
خودتنظیمی
sharp tuning
میزان سازی تیز
slug tuning
تنظیم تکه ای ابزاری برای تغییر دادن بسامد مدار تشدیگر یا وارد کردن تکه ای از ماده فلزی به داخل میدانهای الکتریکی یا مغناطیسی یا هر دو ، به صورت تنظیم تراوایی مغناطیسی
stagger tuning
تنظیم پراگنده ( تناوبی )
staggered tuning
میزان سازی ردیفی
synchronous tuning
تنظیم هم زمان
thermal tuning
تنظیم حرارتی فرایند تغییر دادن بسام عملکرد سیستم با انبساط حرارتی کنترل شده که ابعاد را تغییر می دهد
tuning
تنظیم تنظیم کردن مدارها برای عملکرد بهینه در بسامد مطلوب ، تنظیم سازی ، میزان سازی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن