معنی give (away) weight

تربيت بدنی و علوم ورزشی
give (away) weight
حمل کردن وزن بیشتر از طرف اسب برایایجاد تعادل در مسابقه
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی give (away) weight
babyweight
‎ 48 کیلوگرم (بوکس)
bantamweight
‎ 54 کیلوگرم (بوکس)‎ 54 تا ‎ 58 کیلوگرم (تکواندو)‎ 56 کیلوگرم (وزنه برداری)
bat weight
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
bow weight
وزن کمان
draw weight
نیروی لازم برای کشیدن زه
featherweight
‎ 57 کیلوگرم (بوکس)‎ 58 تا ‎ 64 کیلوگرم (تکواندو)‎ 60 کیلوگرم (وزنه برداری)
finweight
‎ -50 کیلوگرم (تکواندو)
flyweight
‎ 51 کیلوگرم (بوکس)‎ 50 تا ‎ 54 کیلوگرم (تکواندو)‎ 52 کیلوگرم (وزنه برداری)‎ 52 کیلوگرم (کشتی)
gestational weight
وزن بارداری
give
تقاضای رای (کریکت)
give a catch
زدن ضربه ای که ممکن است بل گرفته شود(کریکت)
give rein
آزاد گذاشتن دهنه اسب
give tongue
عوعو کردن در پیدا کردن بوی شکار
give-and-go
یک ‎ - دو
heavy weight
سنگین وزن‎ +81 کیلوگرم (بوکس)‎ 100 کیلوگرم (کشتی)‎ +83 کیلوگرم (تکواندو)‎ 100 کیلوگرم (وزنه برداری)
highweight
اسبی که زیادترین وزن را گرفته
light flyweight
‎ 48 کیلوگرم (بوکس)
light heavyweight
‎ 82/5 کیلوگرم وزنه برداری و کشتی‎ 81 کیلوگرم (بوکس)
light middleweight
‎ 75 کیلوگرم (بوکس)
light welterweight
‎ 67 کیلوگرم (بوکس)
lightweight
‎ 60 کیلوگرم (بوکس)‎ 70 تا ‎ 76 کیلوگرم (تکواندو)‎ 67/5 کیلوگرم (وزنه برداری)
make weight
سر وزن رسیدن در بوکس و کشتیسر وزن رسیدن وزنه بردار
middle heavyweight
‎ 90 کیلوگرم (وزنه برداری)
middle-heavyweight
‎ 90 کیلوگرم (کشتی)
middleweight
‎ 74 کیلوگرم (کشتی)‎ 75 کیلوگرم (بوکس)‎ 76 تا ‎ 83 کیلوگرم (تکواندو)‎ 75 کیلوگرم (وزنه برداری)
overweight
تحمل وزن اضافه از طرف اسب
scaleweight
وزنی که اسب در مسابقه تحمل می کند
super-heavyweight
‎ +100 کیلوگرم (وزنه برداری)
swingweight
وضع متعادل چوب گلف پس از پایان حرکت
toe weight
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
unweight
کاستن فشار اسکی
weight
وزن ، فشارقطعه سرب در کیف زین برای جبران کمبود وزناسب ، بالا کشیدن لنگرنیروی لازم برای کشیدن زه
welterweight
‎ 67 کیلوگرم (بوکس)‎ 64 تا ‎ 70 کیلوگرم (تکواندو)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی تربيت بدنی و علوم ورزشی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی تربيت بدنی و علوم ورزشی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن