معنی natural load

زمين شناسی
natural load
بار طبیعی رودخانه مواد معلق طبیعی گل ولای که بوسیله یک رودخانه حمل می شوند ، بار طبیعی رودخانه
مواد معلق طبیعی گل ولای که بوسیله یک رودخانه حمل می شوند
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی natural load
axial load
بار محوری
base load
بار پایه
کمینه بار در طول یک مدت زمان معین ، بار پایه کمینه بار در طول یک مدت زمان معین
bed load
بار متحرک بستر ، بار بستر
بخشی از بار کل رودخانه که بر رو یا تقریباً بالای بستر رودخانه حرکت می کند
bed load|bottom load|bottom load|traction load|bed material load|contact load|saltation load
بار بستر بخشی از بار کل رودخانه که بر رو یا تقریباً بالای بستر رودخانه حرکت می کند
bed material load
بار بستر
bedload
بارِ بستر
breaking load
بارگسیختگی- بار انقطاع
collapse load
بار فروریختگی
dead load
بار مرده ، همیشه بار ، بار دائم
dissolved load
بار محلول
قسمتی از بار رود که به صورت محلول حمل می شود ، بار محلول قسمتی از بار رود که به صورت محلول حمل می شود
dynamic load
بار دینامیکی ، بار جنبشی
earth load
رانش خاک ، فشار جانبی خاک
factored load
بار نهایی ، بار با ضریب ، بار ضریب دار
failure load
بار گسیختگی
fictitious load
بار فرضی
full load
بار کامل
مقدار بیشینه بار مشخص شده برای یک ماشین بر اساس کارکرد یا بهره برداری با قدرت نامی ، بار کامل مقدار بیشینه بار مشخص شده برای یک ماشین بر اساس کارکرد یا بهره برداری با قدرت نامی
general movement of bed load
حرکت کلی بار متحرک بستر
impact load
بار ضربه ای
imposed load
بار وارده ، بار اعمال شده ، بار زنده ، سربار(سازه)
lateral load
بار جانبی
load
بار رودخانه ، مواد که بوسیله آب رودخانه حمل می شود مانند گل ولای وماسه وغیره ، ظرفیت ، شارژ کردن
قراردادن منفجر شونده ها در یک سوراخ حفر شده همچنین حمل مواد خرد شده به یک وسیله باربری ، شارژ کردن قراردادن منفجر شونده ها در یک سوراخ حفر شده همچنین حمل مواد خرد شده به یک وسیله باربری
maximum load
بار ماگزیمم
minimum breaking load
کمینه بار گسیختگی ، کمینه نیروی گسیختگی
natural
طبیعی
natural air admission
دمش طبیعی هوا ، مکش طبیعی هوا
natural asphalt
قیر طبیعی ، آسفالت طبیعی
natural background
زمینه طبیعی
واژه ای است که برای تشریح تغییرپذیری ژئوشیمیایی ، دامنه مقادیر داده ها ، در اثر فرآیندهای طبیعی بکار می رود تا یک رخداد زمین شناسی یا ژئوشیمیایی خاص را توصیف کند ، زمینه طبیعی واژه ای است که برای تشریح تغییرپذیری ژئوشیمیایی
natural bed
بستر طبیعی
natural blanket
پوشش طبیعی
natural classification
طبقه بندی طبیعی
natural discharge
تخلیه طبیعی آب
natural draft
کشش یا مکش طبیعی
natural earth currents
جریان های طبیعی زمین
natural earth potential
پتانسیل طبیعی زمین
natural environment research council
شورای تحقیقات محیط طبیعی آمریکا(nerc)
natural environment research council|nerc|nerc
شورای تحقیقات محیط طبیعی آمریکا(nerc)
natural erosion
فرسایش طبیعی
natural events
رویدادهای طبیعی، حوادث طبیعی
natural foundation
شالوده طبیعی ، فونداسیون طبیعی
natural frequency
فرکانس طبیعی ، بسآمد طبیعی
natural gas
گاز طبیعی ، گازی که بصورت مخلوط در نفت خام موجود است ، گاز طبیعی
حالت گازی پترولیوم را گاز طبیعی گویند ، گاز طبیعی حالت گازی پترولیوم را گاز طبیعی گویند
natural gasoline
بنزین طبیعی ، هیدروکربورهائی که در گازهای طبیعی مرطوب یافت می شوند
natural geography
جغرافیای طبیعی
natural glacier
یخچال طبیعی
natural ground level
تراز زمین طبیعی
natural harbour
بندر طبیعی
natural hazard
خطرات طبیعی
natural history
تاریخ علوم طبیعی ، علم مطالعه تمام موجودات طبیعی ، گیاهان ، جانوران
natural levee
سیل گیر طبیعی ، سد یا دیواره کناره رودخانه ها که در اثر رسوب گل های آن به وجود می آید ، خاک پشته طبیعی ، سد طبیعی ، بند طبیعی
natural remanent magnetization
مانده مغناطش طبیعی
کل مغناطیدگی پسماند طبیعی یک سنگ درحالت برجا ،
مترادف: natural remnant magnetism ، natural remanance
natural remanent magnetization|remanent magnetization|remanent magnetization|natural remanance|natural remnant magnetism
مانده مغناطش طبیعی کل مغناطیدگی پسماند طبیعی یک سنگ درحالت برجا ، مترادف: natural remnant magnetism ، natural remanance
natural resources data system
نظام اطلاعات منابع طبیعی
natural rock asphalt
سنگ های قیر طبیعی
natural rock cement
سیمانی که از سنگ آهک های رسی تشکیل می شود
natural rock permeability
نفوذپذیری طبیعی سنگ
natural runoff
آبدوی طبیعی
natural scale
مقیاس طبیعی ، اشل طبیعی ، برای نقشهائی که مقیاس عمودی وافقی آن ها یکسان است
natural seepage
تراوش طبیعی سطحی
تراوش مواد هیدروکربنی بر روی سطح زمین را که به صورت طبیعی انجام می پذیرد
natural seepage|seepage|seepage
تراوش طبیعی سطحی تراوش مواد هیدروکربنی بر روی سطح زمین را که به صورت طبیعی انجام می پذیرد
natural selection
انتخاب طبیعی ، قانون تنازع بقاء این قانون توسط داروین بیان گردید ، انتخاب طبیعی
قانون تنازع بقاء این قانون توسط داروین بیان گردید ، انتخاب طبیعیقانون تنازع بقاء این قانون توسط داروین بیان گردید
natural slope
شیب طبیعی زمین
natural stream
رودخانه طبیعی
natural ventilation
تهویه یک معدن بدون استفاده از وسایل گرمایشی و سرمایشی
natural water
آب طبیعی ، آب چشمه ، رودخانه وباران
natural water table
سطح ایستابی طبیعی
natural well
چاه طبیعی ، فرورفتگی طبیعی که تا منطقه اشباع ادامه دارد ، چاه طبیعی
فرورفتگی طبیعی که تا منطقه اشباع ادامه دارد ، چاه طبیعی فرورفتگی طبیعی که تا منطقه اشباع ادامه دارد
nominal aggregate breaking load
بار گسیختگی روی هم رفته اسمی
این کمیت نیرویی برابر است با سطح مقطع فلزی رشته یا طناب فلزی در مقاومت کششی اسمی سیم ها ، بار گسیختگی روی هم رفته اسمی این کمیت نیرویی برابر است با سطح مقطع فلزی رشته یا طناب فلزی در مقاومت کششی اسمی سیم ها
over load
اضافه بار ، بار بیش از حد ، بار اضافی ، اضافه ظرفیت
partial load
بار جزئی
peak load
بار بیشینه
pile load
بار شمع
pretensioning load
بار پیش کشیدگی
proof load
بار معیار ، بار مبنا ، بار آزمایشی
rising load
بارخیزان
rupture load
بار گسیختگی
safe load
بار مجاز
sediment load
باربستر
service load
بار بهره برداری ، بار مفید ، بار کار بردی ، بار مورد استفاده ، بار بدون ضریب ، بار خدمت
stream load
باررودخانه‌
suspended load
بار اندروا ، بارمعلق ، بار معلق ، رسوبات دانه ریزی که در داخل بدنه آب یا هوا حمل می شود
working load
بار بهره برداری ، بار سرویس(سازه)
working load|service load|service load
بار بهره برداری ، بار سرویس(سازه)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن