معنی grout pan

زمين شناسی
grout pan
تلمبه تزریق
رجوع به : Grouting machine
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی grout pan
لاوک خاکشویی
توانمندی سیستم برای نمایش دادن قسمتهای مختلف یک تصویر بدون تغییر مقیاس نمایش (room)
(خاک): لایه ، پوسته یا افقی سخت و سیمان مانند که درون خاک سطحی و یا در زیر آن شکل گرفته و با گذر زمان ، سخت و متراکم شده است لایه یا افق مزبور اغلب حاوی مقدار رس فراوانی می باشد معمولاً مانع حرکت آب و هوا و رشد ریشه گیاهان می شود ، خصوصاً hardpen یا لایه سخت خاک نیز ببینید: genetic pan; pressure pan
(زمین ریخت شناسی):(الف) یک فرورفتگی یا حوضه طبیعی کم عمق خصوصاً نمونه ای که حاوی حجمی از آب راکد مانند دریاچه ، تالاب و …است ، مانند گودی ای که در یکی از مرداب های جزر و مدی موجود در امتداد ساحل اقیانوس اطلس در امریکا شکل گرفته و حاوی آبگیری دائم یا موقتی است (ب) عنوان مورد استفاده در افریقای جنوبی برای حفره‌ای که زمانی یک دهانه آتشفشانی فرعی بوده است
(یخ):(الف) مخفف واژه pandeake ice یا یخ پنکیکی یا یخ شل و نیمه متراکم (ب) قطعه ای از یخ پنکیکی (ج) کفه یخی (د) قطعه یخی بزرگ ، مسطح و نسبتاً نازک که قطری معادل با 60 متر داشته و ابتدا در یک خلیج یا در امتداد ساحل شکل گرفته و سپس بر روی دریا روان شده است
(نمک):(الف) یک کفه نمکی خصوصاً نمونه های موجود در افریقای جنوبی ، مقایسه شود با: vloer (ب) حوضه ای مصنوعی که جهت تولید نمک از طریق تبخیر آب شور یا شورابه ها ، در زمین ایجاد شده است همچنین ظرف یا مخزنی که از آن برای بخار کردن آب شور یا شورابه و تولید نمک استفاده می شود ، لاوک خاکشویی توانمندی سیستم برای نمایش دادن قسمتهای مختلف یک تصویر بدون تغییر مقیاس نمایش (room) (خاک): لایه ، خصوصاً hardpen یا لایه سخت خاک نیز ببینید: genetic pan; pressure pan (زمین ریخت شناسی):(الف) یک فرورفتگی یا حوضه طبیعی کم عمق خصوصاً نمونه ای که حاوی حجمی از آب راکد مانند دریاچه ، مانند گودی ای که در یکی از مرداب های جزر و مدی موجود در امتداد ساحل اقیانوس اطلس در امریکا شکل گرفته و حاوی آبگیری دائم یا موقتی است (ب) عنوان مورد استفاده در افریقای جنوبی برای حفره‌ای که زمانی یک دهانه آتشفشانی فرعی بوده است (یخ):(الف) مخفف واژه pandeake ice یا یخ پنکیکی یا یخ شل و نیمه متراکم (ب) قطعه ای از یخ پنکیکی (ج) کفه یخی (د) قطعه یخی بزرگ ، مسطح و نسبتاً نازک که قطری معادل با 60 متر داشته و ابتدا در یک خلیج یا در امتداد ساحل شکل گرفته و سپس بر روی دریا روان شده است (نمک):(الف) یک کفه نمکی خصوصاً نمونه های موجود در افریقای جنوبی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن